بینش معاصر

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۲

درود بر او که به ما ياداوري کرد بنده هيچکس نباشيم جز خدا.
سلام براو که به ما اموخت حتي براي شريفترين چيزها (ايمان) از جهل مردم نبايد استفاده کرد.
خاطره او(محمد رسول الله)رادر سالروز عروجش پاس مي داريم

ترديدي نيست كه در نظر گرفتن مجازاتهايي از قبيل اعدام و حبس ابد براي مرتد و يا مخير كردن كفار به پذيرش اسلام و يا مرگ از مصاديق باررز اكراه در دين است و منافي نص صريح قرلن.(دكتر كديور)

اينگونه بنظر مي ايد كه مذاهب و مناسك چيزي نيستند جز لباسهاي رنگي (متمايز كننده) بازيكنان يك تيم.
ارزش بازيكن به لباسي كه بر تن مي كند نيست بلكه به توانايي او در ارائه باز ي خوب است.پيراهن يك تيم را مي توان بدون انكه بازيگر ان تيم باشيم بپوشيم.پس بازيگر خوب را از لباسي كه بر تن كرده نمي شناسند بلكه بازيگر خوب از بازيش باز شناخته مي شود.
لكل امه جعلنا منسكا هم ناسكوه فلا ينازعنك في الامر(حج) لكل جعانا منكم شرعه و منهاجا ولو شاء الله لجعلكم امه واحده(مائده)

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۲

او به دنبال منافع شخصي خويش است.
اين جمله را در مذمت افراد شنيده ايم.گوهر گردش وچرخه حيات برتامين منافع فردي استوار است.اين منفعت گاه جلوه كاملا مادي دارد ودر پاره اي از موارد متعالي شده جلوه معنوي مي يابد.انچه مذموم وناپسند انگاشته مي شود نه دنبال كردن منافع شخصي كه سير طبيعي حيات منوط به انست بلكه زير پا گذاردن حقوق ديگران (چه مادي چه معنوي)ويا محروم ساختن انان از حفشان براي كسب حقوق خويش است.

در روانشناسي جمعي ايرانيان جبر گرايي چند چهرگي قهرمانسازي رستم خواهي و احساساتي بودن سهمي جدي دارد كه ناشي از تجربه تلخ زندگي در تاريخ زور مدارانه است.(دكتر پيران)

دوشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۲

چهارشنبه براي گفتگو با يک کارفرماي بخش خصوصي قرار دارم.اميدوارم خداوند هر انچه خير است تقدير کند.روز شنبه در اقبال نامه روزنامه ايران نوشته بود:به اب باريکه بسنده نکن دنيارا تجربه کن که زندگي جز اين نيست.

ايكاش نفت نداشتيم
دولتهايي كه براي اداره خودبه ماليات شهروندان متكي هستند سير طبيعي گذر به جامعه مدني(احترام به ازادي فردي- اداره جامعه بر اساس قانون- چرخشي بودن قدرت) را طي مي كنند .در مقابل دولتهايي كه به در امدهاي غير مالياتي نظير در امدهاي حاصل از فروش ذخاير زير زميني و روي زميني متكي مي باشندبطرز طبيعي از لحاظ حقوق شهروندانشان ابا دارند.ودر پاره اي از اوقات به نحو متفرعنانه اي از رعايت حقوق حداقلي ادمي كه رعيت و برده مي خوانندشان نيز اجتناب مي كنند.

یکشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۲

اگر گوشت همديگر را بخورند استخوانهاي يكديگر را دور نمي ريزند.
اين يكي از ضرب المثل هاي رايج ما ايرانيان است .كه براي تفسير و موجه جلوه دادن رفتار ظالمانه خوديها وغيرت ورزي در برابر بيگانگان(غير خوديها)بكار مي رود.
اين چگونه بنياديست كه خون ريزي برادر را مباح مي شمارد اما كوچكترين تلنگري را از غير خودي بر نمي تابد.البته كه برنتابيدن تلنگر خود امري ممدوح است امااين ضرب المثل در مقام توجيه رفتار ناعادلانه برادر ها ست(خوديها)ونه تهييج و تر غيب عدم پذيرش ظلم غير خوديها.
بنظر مي رسد بشر امروز در نتيجه خرد جمعي سالها رنج و مرارت به اين انديشه دست يافته است كه نفس جان ادمي فارغ ازرنگ و زبان و ... محترم است و گوهر ادميت ازادي اوست.
خطكشيهاي خانوادگي مذهبي مرزهاي اعتباري سياسي و... هيچكدام نمي توانند ماهيت مشترك ادمي را خدشه دار نمايند.براين اساس مرز خودي و غير خودي برادر وغير ان در ميزان رعايت اين دو اصل خلاصه مي گردد:حرمت جان ادمي ورعايت گوهر انسانيت يعني ازادي.
البته پس از رعايت اين دو اصل طبيعي است كه براي تنظيم مناسبات ادميان از ويژگيهاي قومي مذهبي و...استفاده شودهمانطور كه در اموزهاي ديني نيز تاكيد بر خانواده و همكيشان و هموطنان است.

شنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۲

تلخ است اما بايد خواند وبرايشان به قامت ايستاد.

ديروز سايت عربي فرانس پرس که سه تصوير اصلي در صفحه اول خود دارد به تصوير ي از عزاداري غير ديندارانه شيعيان عراق که در حال قمه زني بودند اختصاص داشت.

برا ي نخستين باراست(از زمان كار در محل فعلي )در 16 ماه اخير كه براي رفتن سر كار ميل و رغبتي ندارم بلكه به طرز عجيبي به فراغت ودوري از محل كار نياز دارم.خود ميدانم علت چيست؟وقتي به توانايت باور ندارند ودر رفتارشان هم اينده اي بي منزلت را برايت تر سيم ميكنند چه جاي انگيزش و خلاقيت!

جمعه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۲

نيتش خير بود؛حالا در عمل نتيجه نداد مهم نيست.
قصد او از اين کار توهين بوده اما در قالب امري خير ؛پس بايد مجازات شود يا حداقل نبايد به کارش توجه کرد.
کم و بيش همه ما اين جملات را شنيده ايم؛نوعي داوري که از نيت خواني به درستي يا نادرستي پديده يا عملي پي مي برد.همين تئوريست که انديشه تجسس در احوال ادميان را نه تنها عيب نمي شمارد که براي کشف حقيقت ضروري مي داندوبنيادگونه اي از تمامت خواهي را پي مي ريزد.با کمي بررسي در رفتار و داوريهاي روزانه خود به عمق دامنه تاثير گذار اين تئوري مي توان پي برد.
ظاهرا مبناي ديني نيز براي تاييد اين حس کنکاوي فزاينده در دست دارند.(انما الاعمال بالنيات).
توهم توطئه نيز زاييده اين تفکر است.براي مثال مي توان به رفتار سنتي عروس و مادر شوهر در تعاملات وداوريهايشان نسبت به يکديگر تا اعمال حاکمان در برخورد هاي دوگانه با يک رخداد از نوع خودي يا خير خودي(برخورد با بزه توهين به مرجعيت توسط روزنامه کيهان ويا حيات نو) اشاره کرد.همچنين نحوه عمل بازرسان وقاضيان در بررسي پرونده ها که بجاي تلاش بر اشکار نشدن زواياي پنهان منکرات شخصي (منظور بزه هاي فاقد شاکي خصوصي ) تمام هم خود را مصروف کشف و اقرار افراد به گناهکاري و بروز بزه مي کنند ؛ از جمله ميوه هاي ناميمون ان درخت نا مبارک است.
اما ان حديث نبوي در خصوص رفتار شخصي ادميان به نسبت انجام اعمال نيک و بد برا ي پاداش ستاني اخرويست يعني نميتوان مزورانه عملي را براي کسب رضاي خداوند انجام داد وانتظار پاداش نيز داشت (گرچه تاثير رفتار درست در تربيت و تهذيب نفس را در همين دنيا نمي توان ناديده انگاشت.) ونه داوري اعمال دنيايي ادميان در دنيا؛ چراکه در اين صورت به تعداد ادميان که داوري مي کنند درست و غلط خواهيم داشت که در اين صورت سنگ روي سنگ بند نمي شود ؛ به بياني ديگر معيار ي براي تنظيم روابط جامعه نخواهيم داشت.نکته مغفول در فهم اين تفاوت فقدان تفکيک حوزه حقوق خصوصي و حقوق عمومي در فقه اسلامي و به ويژه فقه شيعي است که نظام حقوقي مابران استوار است.

تا كنون 4نفر از فهرست منتشره امريكا دستگير شده اند.طارق عزيز هم امروز خودش را تسليم كرد.امريكا به ايران هشدار داده است از اعزام نيروهاي اطلاعاتي به عراق (دربين شيعيان)خوداري كند.

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۸۲

بعداز ديدن اون عكس اينو گوش كنيم.

سپيد؛ابي

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۲

اعضاي كابينه اردوغان در سالروز استقلال تركيه براي زيارت به مقبره اتاتورك رفتند اما اردوغان و ريس مجلس نتوانستند همسران محجبه اشان را با خود ببرند.دنياي غريبي است در جايي حجاب اجبار است جايي ديگر بي حجابي اجبار است.به اميد روزي كه ما ادميان فقط بقدر ضرورت حداقلي مجبور باشيم از ازاديمان در انتخاب صرفنظر نماييم.

روزنامه گاردين به نقل از يک مقام نظامي امريکايي اعتراف امريکا را در به اسارت در اوردند وزنداني کردن چندين کودک زير ۱۶ سال را(برخلاف توافقنامه بين المللي ژنو در باره اسراي جنگي) در بين زندانيان جنگي گوانتانامو گزارش کرده است.اين هم نمونه ديگري از تعريف حقوق بشر ؛درست وغلط و حق باطل در ميان ما ادميان.

سالها پيش در درس نظامهاي سياسي تطبيقي مي اموختم که در تفکيک وظايف و اختيارات بخشهاي مختلف يک دولت؛چنان برنامه ريزي بايد ؛که کمترين ميزان اصطکاک و تکرار هزينه ها و فعاليتهاي موازي صورت گيرد.
از اقبال بد ما اينکه تا پيش از ريس جمهوري خاتمي در ساختار ها وسازمانهاي کشوري هزينه ها و فعاليتهاي موازي کم نبود(اتلاف سرمايه).اما اسفناکتر اينست که پس از ان انجام اقدامات و فعاليتهاي مغاير ودر تضاد با ديگر دستگاهها (دولت) نه يک اتفاق از سر غفلت و جهالت که برنامه ريزي شده وهدفمند جزوي از وظايف وماموريت ديگر قواي کشور شده است تا جاييکه بخشي از دولت مجوز فعاليت واقدامي را صادر مي کند ودستگاهي ديگر مکلف است با ان برخوردکند انهم برخورد قهري با نگاهي براندازانه!يک نمونه روزانه ان.نمو نه ديگر.

امروز سحرگاهان با همسرم راهي كوه شديم.واز طبيعت زيبا و پاكش بهره ها برديم.صبحانه اي مفصل (اش رشته و نيمرو خرما و چاي وقليان )هم نوش جان كرديم وقتي هم به خانه بازگشتيم تازه بچه ها بيدار شده بودند.

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۲

لوموند ديپلماتيك جهان را از منظر واشنگتن بررسي مي كند.

رابرت فيكس مقاله اي در اينديپندنت دارد كه خواندنيست.

وانکس که خريدارست به دو رايم نيست وانکس که به دو راي خريدارم نيست
ماجراي منو اشتغال بعديم همچون اين ترانه شادروان فرهاد شده است.
برنامه قبليم اين بود که ظرف ۴سال از بدنه دولت کاملا فاصله بگيرم ويا حداقل وابسته به دولت در معيشت نباشم.البته اولين باري که ضرورت واهميت اين مطلب به ذهنم خطورکرد سال۱۳۷۸ بود؛ماجرا از اين قرار بود که يکي از بهترين مديران مجموعه که در استانه بازنشستگي بود به من مراجعه کرد وبا زبان بي زباني در خواست تعويق بازنشستگيشو داشت.دران زمان هم دولت براي تامين پست براي استخدام نيروي کار جديد ناشي از فشار بيکاران؛ دستور العمل مفصل و برنده اي براي بازنشستگي سر موعد کارکنان صادر کرده بود ديدن لحن گفتار اين مدير با صداقت ومدبر براي چند دقيقه مرا به دنياي اينده خودم رهنمون شد.(البته با پيگيري ؛دو سال ديگر افتخار همکاريش را داشتم)و تصور کردم که ۲۲ سال ديگر باسطحي کمي متفاوت تر از او منهم در همين شرايط خواهم بود.وچه ناسپاسانه دستگاه دولت چه در پرداخت دستمزد وچه در حفظ منزلت کارگزارانش عمل مي کند.
از طرف ديگر؛ بيزنس در ايران يعني رانت خواري ويادلالي .مانده ام حيرا نو سرگردان!

دوشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۲

بلاگر امشب خيلي اذيت كرد.صفحه ناقص مي امد ؛لينك نمي دادو...

با گسترش روز افزون رسانه هاي جمعي ونيز توسعه فن اوري ان در سه دهه اخير ونيز گسترش حيطه عمل سازمانهاي فراملي(ديده بان حقوق بشر-عفو بين الملل-روزنامه نگاران بدون مرزو...) بنظر مي رسد عرصه اقتدار دولتها( فعال ما يشاء بودن) بشدت وبه نوع فزاينده اي روبه كاهش وافول است.
با نگاهي به شيوع ابزارهاي متنوع اطلاع رساني در جوامع مختلف وحتي جوامع غير دمكراتيك و نيز گستره تاثير گذاري سازمانهاي بين المللي در كنشها و واكنشها دولتها چه به صورت سلبي وچه ايجابي مي توان ادعا كرد كه وضعيت حقوق انساني وشهروندي بيش از گذشته وبه نحو فزاينده اي رو به بهبود است. گرچه در اندك دولتهايي عده اي در اثر فقدان دانش وبينش عصري دست به اقدامات نابخردانه مي زنند.

من از اين دنيا چي ميخوام
دوتا بال براي پرواز
برم تاروز تولد برسم به فصل اغاز
برم پيش بچه هايي كه يه لقمه نون ندارند
كه يه شب با يه دل سير چشاشونو هم بزارند
بگم زندگي سر اومد
گريه بس كه بهتر اومد
گريه بس كه بهتر اومد
در كتب مقدس علاوه بر تاكيد بر پاكي و صداقت وتسليم خدا بودن بيشترين چيزي كه به ادميان سفارش شده است
رسيدگي به وضعيت محرومان مي باشد كه اين امر براي هركس به مناسبت وضعيت اقتصاديش متفاوت اما مسلم فرض شده است.

یکشنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۲

اولين روزنامه عراق پس از صدام با تيتر:سقوط ديکتاتور ؛امروز رايگان در بغداد توزيع شد.و مردم عراق که تشنه دريافت اخبار هستند بخوبي از ان استقبال کردند.اين روزنامه با نام راه مردم توسط حزب سوسياليست در هشت صفحه انتشار يافت.در اخرين صفحه ان شعار:ما خواهان عراقي دمکراتيک؛فدرالي ؛مستقل ويکپارچه هستيم ؛به چشم مي خورد.

با توجه به تظاهرات روز جمعه ونيز فراخوان شيعيان براي گردهمايي در روز اربعين؛بنظر مي رسد امريکاييان براي حضور مورد نظرشان(دوسال) دچار مشکلات جدي شوند.اين موضوع به اضافه کم توجهي امريکا به نقش سازمان ملل متحد در اداره عراق پس از صدام؛
گرايشهاي راديکال وستيزه جويانه را در مجموعه ملتهاي اسلامي و عربي تشديد خواهد کرد.

غارت موزه ؛غارت باغ وحش وادارات و نهادهاي عمومي ودولتي چه معنايي دارد؟
در دانش حقوق بحثي است در باره مبناي حقوق بدين معنا که چه چيزي عامل اطاعت و تمکين ما ادميان از قواعد حقوقي است؟پاره اي از انديشمندان در پاسخ به اين پرسش معتقدندعنصر عدالت عامل پذيرش و تمکين ادمي از قواعد وقوانين مي باشد.به اين ترتيب
اطاعت از قواعد غير عادلانه معنايي ندارد.
عده اي ديگر از انديشمندان مي گويند عنصر کليدي تمکين از قواعد و قوانين حقوقي اقتدار دولت (حاکمان ) است وبس.
به نظر شما کداميک کليدي تر است؟

شنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۲

مجيد تمجيدي مقاله خواندني دارد در باره زواياي مختلف نگاه به يك پديده.
مرتضي مرديها هم در مقاله اي بازنگري در افكار وپيش فرضهايمان را خواستار شده.

در روزنامه همشهري امروز امده بود كه از اين پس بيماران اورژانسي بدون پرداخت مبلغ پيش دريافت در بيمارستانها پذيرفته مي شوند.
درايران ما بديهي ترين حقوق پس از گذشت زمان زياد با عنوان امتياز به انسانها وعده داده مي شودامااينكه از چه زماني اين امتياز اجرا مي شود هم خود قصه اي ديگر دارد.

امروز محترمانه عذرم را خواستند.ماجرا ازاين قرار بود که مسول مالي محل کارم براي گرفتن تاييد افزايش سنواتي مديران واز جمله بنده به نزد مدير مجموعه ميرود وايشان هم از همه انان را تاييد واز بنده را تاييد نکرده ومي فرماييند بگذاريد تا ببينيم يکي دو ماه اينده چه مي شود.نکته جالب توجه اينکه اين افزايش سنواتي حقوق براي ديگر مديران همطراز که به مراتب بيش از حقوق بنده بوده به راحتي تاييد شده است.البته اين حق مدير جديد است که اعضاي تيمش را خود برگزيند وامثال ما به ايشان تحميل نشويم اما رفتار مدني ميطلبد که حقوق قانوني پرداخت وبا جسارت ضمن پيش بيني مدت معقول براي کاريابي اعلام نمايند از ادامه خدمت شما منصرف شده ايم .شايد فقدان پرستيژ و فيگور مديريتي اينجانب از دلايل اين تصميم بوده است؟!

معاون سينمايي وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي با نايب ريس مجلس خبرگان ديدار كرد.در گزارش اين ديدار دو نكته قابل توجه بود.1-نايب ريس مجلس خبرگان برضرورت رعايت شون اسلامي در ساخت فيلمها تاكيد كرد.2-معاون سينمايي اعلام كرد كه در سال گذشته بيست مليون نفر در ايران به سينما رفته اند.
نايب ريس خبركان در ميان انهمه توصيه هايي كه از منظر دينداري قابل سفارش بود(اهتمام به اخلاق تقبيح مصاديق عصري منكر ) از منظر تنگ دينداري فقهي به رعايت ظواهر شرعي در ساخت فيلم بسنده كردند.
در گزارش مسول سينمايي مشهود است كه سينماي ايران به نسبت كذشته پنجاه مليون مخاطب خود را از دست داده است.
در بحران مخاطب در سينماي ايران چه مولفه هايي چون:فقر مضامين ؛ سانسور ؛فقدان جلوه هاي بصري؛ فرسودگي سينماها؛ وجود تلويزيون؛ ماهواره و.. موثر تر است؟

ديروز در بغداد پس از برپايي اولين نماز جمعه بدون صدام صدها هزارنفرازمسجد ابو حنيفه برعليه ادامه اشغال کشورشان توسط امريکا تظاهرات کردندوبا شعارهايي چون:لا سنيه لا شيعيه ؛ اسلاميه؛ اسلاميه لا صدام؛ لاامريکا؛ اسلاميه ؛اسلاميه به رهبري شيخ احمد کبيسي که در خطبه هايش لزوم اتحاد نيروهاي عراقي را خواستار شده بود؛ به خيابانها امدند ومسلمانان شيعه نيز از مسجد امام موسي صدر به تظاهرات کنندگان پيوستند.اين در حاليست که بجز سايت الجزيره که گزارش مفصل اين رويدادرا ذکر کرده شبکه خبري سي ان ان وام اس ان با درج عکسي از اين مراسم به نماز جمعه شيعيان پس از صدام اشاره کرده اند.

جمعه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۲

امروز يه دفعه به ياد اين ترانه اومدم :
يه روز تو باغ پاييز تو رو تکيده ديدم زدي ريشه تو قلبم تورو به جون خريدم
من از خرابه دل برات گل خونه ساختم بهارو با توديدم به بوي تو شناختم
خانم گل اي خانم گل برام سخته تحمل قدمات روي چشمام بيا به اين ور پل
(اردلان سرفراز با صداي ابي)
تازه فاو روتصرف کرده بوديم وراديو بي بي سي شامگاه پنجشنبه اين ترانه رو پخش کرده بود ومرا ياد دختري از همکاران پدرم که از بچگي دوستش داشتم مي انداخت(البته ترانه پريچهر معين هم مرا کاملا ياد دوران جبهه و مرخصيهاش مي اندازه).موسيقي خوبش باعث شد زود اونو حفظ کنم.از اون به بعد هر وقت از اون ساحل اروند به اين طرف ويا برعکس به فاو مي رفتم روي قايقهاي کوچک تيزرو اين ترانه زيبا رو زمزمه مي کردم.پايگاه ما (پست امداد )غرب شهر فاو پايگاه موشکي عراق مشرف بر خور عبدالله بود.

ريس کل بانک مرکزي تعيين شد.در ياددارم که پس از شنيدن در گذشت شادروان دکتر محسن نوربخش متاسفانه به دليل ناخرسندي از برايند نتايج مديريتش طي اين سالها که در مشاغل مختلف وکليدي اقتصادي پس از انقلاب نقش داشت احساسي انساني در فقدش در من برانگيخته نشد.واين سنگدليم را به پاي رهبران کشور مينهم که با عدم درک ضرورت تغيير ونگراني از به خطر افتادن ... مهرهايي را بدون چرخش در مسند باقي مي گذارند که مرگ انها پايان کار انها مي گردد وناراضيان از شيوه مديريت انان بين وجد احساس انساني و رهايي دومي را بر مي گزينند.

مسعود بهنود درجديد ترين مقاله خود با عنوان؛ تشنگي ايرانيان ومانعشان از اب؛ به فرصت سوزي ما ايرانيان اشارت داشت.
در1284 ملت ايران پيشتازانه (بسيار زوتر از ملل همجوار) به دنبال كسب حقوق خويش(عدالتخانه مستقل ومحدود ساختن قدرت حاكمان) ونااميد از يافتن پاسخ از درون به زير بيرق انگليس (براي تامين امنيت) با بست نشيني مطالباتش را خواهان است.1330 باز به دنبال كسب ازادي ودريافت حقوق مشروعش مبارزه ميكند.1357براي به دست اوردن ازادي بيان وداشتن رژيمي منتخب وجمهوري هزينه مي پردازد.1376پس از درك يك دوران سرخوردگي ناشي از عدم دستيابي به امالهايش نسيمي مي وزد واو اماده تلاش مجدد براي حصول به حقوقش مي شود.اسفند1381 اودوباره وچند باره نا اميديش را عيان مي كند.به راستي چرا ؟؟هنوز در اغاز راه وامانده ايم؟؟
ما مستبد پروريم ما براساس تربيت ايراني نيازمنديك سالار هستيم وان وقت سالاري را مي سازيم تا مارا ارضائ كندوپس از درك لمحاتي ار اين سالاري رنجيده مي شويم و برمي اشوبيم ونداي ازادي سر ميدهيم ودوباره سالاري ديگر خواهيم ساخت. ما؛ملت ازاديخواه مستبد پرور.

انگاه پير مردي مهمانسرا داربا پيامبر گفت از خوردن ونوشيدن سخن بگو.
و او گفت:اي كاش مي توانستيد از عطر خاك زندگي كنيد وچون گياهان از پرتو نور بباليد.اما چون بايست كه از براي خوردن بكشيد؛وتشنگي خود را از دريغ كردن شير مادر از نوزادان فرو نشانيد ؛ پس اين كارها را از روي عبادت بكنيد. بگذاريد سفره شما محرابي باشد براي قرباني كردن پاكان و بي گناهان جنگل ودشت درراه انچه در وجود انسان پاك تر وبي گناه تر است.
هنگامي كه جانداري را مي كشيد در دل با او بگوييد:همان نيروي كه تورا تورا مي كشد؛ مرا هم خواهد كشت ومن هم خورده خواهم شد.زيرا همان قانوني كه تورا به دست من گرفتار كرد مرا هم به دست تواناتري گرفتار خواهد كرد.
خون تو وخون من نيستند مگرشيره اي كه در رگهاي درخت اسمان جاريست.
وهنگامي كه سيبي را با دندان مي شكافي در دل با او بگو:تخم هاي تو در دل من خواهد زيست وشكوفه هاي فرداي تو در دل من خواهند شكفت؛وعطر تونفس من خواهد بود وما با هم در همه فصل ها شادي خواهيم كرد.
(پيامبر جبران خليل جبران)

پنجشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۲

اولين نشست تومي فرانكس فرمانده نيروهاي امريكايي در خاورميانه در يكي از كاخهاي صدام برگزار شد.بزودي هم مركز فرماندهي قواي امريكا در خاورميانه به بغداد منتقل مي شود.

ظاهرا امريكايان قصد توقف طولاني در عراق دارند.بنادارند مركز فرماندهي نيروهايشان را از قطر به بغدادمنتقل كنند.اولين نشست تومي فرانكس( فرمانده نيروهاي امريكاي درخاورميانه) با نظاميان مستقر در عراق در يكي از

بابك امروز زحمت كشيد وباقيمانده كار هاي وبلاگ رو درست كرد.ضمنا عكس گذاري رو هم يادم داد.بابك جان متشكرم وبرايت دعا ميكنم هر چه زودتر شرايط استقلا لت فراهم بشه.گرچه اين وضع رو نبايد زياد بد دونست.اگه شكاف نسلها ر و جدي بدنيم قدري بردبارانه تر برخوردخواهيم كرد.اما از سروش هم بايد تشكر بكنم وبراش ارزوكنم با اون دوست بلوندش زندگي خوبي رو اغاز كنند.



Photo net

چهارشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۲

روزنامه البيان چاپ امارات در شماره ديروز خود به نقل از يک اگاه نظامي امريکايي که نخواسته نامش فاش شود توافق امريکا با فرماندهان گارد رياست جمهوري براي خروج انان با خانواده شان از عراق به اضافه پرداخت مبالغي پول ونيز اعطاي اقامت در امريکا به اناني که مرتکب جنايت جنگي نشده اند را راز سقوط بغدا د بدون درگيري ذکر کرد.

غارت موزه بغداد ونظاره گري امريکاييان وحراست از وزارت نفت توسط انان تئوري جنگ براي نفت را تقويت مي کند.

زير بارون قدم زدن فروشگاه هاي اسباب بازي و نوشت افزار رو تماشا كردن ناهار توي يه ديز ي سراي قديمي(ونه سنتي) ابگوشت خوردن يه قليون كاشون نوشيدن (عربها براي مصرف دخانيات از فعل نوشيدن استفاده مي كنند) چه حالي ميده؟امروز ظهر پس از اينكه يك جلسه در باره اوضاع اداري محل كارم به دليل روشن نبودن استراتژي مدير ارشد شكل نگرفت.من همه اون كارهايي رو كه در بالا نوشتم كردم.جاي همتون خالي.

سه‌شنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۲

اينها نتيجه چيه؟

متاسفانه در گير ودار هرج ومرج ناشي از فقدان ساختار قدرت بديل در عراق گنجينه ميراث فرهنگي بغداد(ميراث تمدن بين النهرين) هم از غارت در امان نمانده است.انجمن موزه هاي جهاني طي بيا نيه اي از تمامي موزه ها درخواست كرده تا از خريد اثار متعلق به اين موزه خوداري كنند.در همين حال روز پنجشنبه هم سي نفر از كارشناسان در يونسكو براي بررسي اين موضوع وچاره انديشي در باره ان گرد هم مي ايند.

ديروز در خلال ميز تكاني (بر وزن خانه تكاني) به دستور العمل پايگاههاي اطلاع رساني اينترنتي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي برخورد كردم.ضمن انكه اين ايراد جدي به رئيس جمهور خاتمي وارد است كه برخلاف تعهدش مبني بر قانونمند كردن امور مصوبات اين شورا را كه مالا مي تواند توصيه هايي به مجلس قانونگذاري باشد را تا حد قانون وان شورا را تاسطح قانونگذار مورد توجه قرار داده است(وجالب اينكه خودش رياست ان را بر عهده دار)
در ان دستورالعمل دوبند بسيار ابلهانه وجود دارد:1-اينكه سايتهاي و كاربران نبايد از مطالب و متن هاييكه موجب تضعيف ويا متضاد و متعارض با مفاد قانون اساسي است استفاده كنند.
تاريخ حيات بشري پس از گذراندن فراز و نشيبهايي وتحمل درد ورنج بسيار به اين نتيجه مهم دست يافته است كه نياز هاي بشر در دورانهاي مختلف دستخوش تغييراتي مي شود وبراي پاسخگويي به اين نيازها ست كه سازمانها و نهادهاي مختلف به وجود امده است از انجاييكه قوانين و مقررات براي تحقق همين نياز هاست پس بهمان ميزان كه تنظيم وتدوين قوانين و مقررات لازمست پيش بيني ابزار روشمند تغيير انها نيز در خود قانون ضروريست.اين پيش بيني مانع انسداد پاسخگويي به مطالبات ونيازهاي عصري بشريست.اما چگونه شرايط تغيير فراهم مي شود؟ با نگارش مقاله ها و بحث علمي در دانشگاهها و...پس اين چه بند ابلهانه ايست كه مورد تصويب قرار گرفته است؟!ضمن انكه دراصلاح قانون اساسي در سال 68 اين موضوع پيش بيني شده است.
2-اينكه مطالب مورد استفاده سايتها و كاربران نبايد موجبات دلسردي ونااميدي مردم را از نظام فراهم كند.اين بند داراي دو اشكال شكلي و محتوايي است.اول انكه در تهيه وتدوين مقررات و قوانين استفاده از واژه هاي كلي (در مقابل مصداقي)امادر عين حال قابل تعريف وبا دامنه مشخص يك اصل بديهي است.واژه هايي نظير دلسردكردن و نااميد ساختن مردم جامه هايي فراخند كه برتن هر مطلب ومتن انتقادي وهشداري و...مي روند.كه به اين ترتيب هر انچه را دولتمردان نپسندند از مصاديق اين واژها خواهند شمرد واين قانون ابزاري مي شود براي مرعوب ساختن عيان كنندگان كاستيها و ناتواناييهاي دولتمردان كه اين وضع بر خلاف روح قانونگذاري براي صيانت از حقوق اساسي مردم است.دوم انكه اگر ما براي مردم قوه تشخيص وعاقله قائل هستيم ديگر نبايد از كلام متعارض ومتضاد‌با اراي خود نگران باشيم. همه هم و غم متفكران امروزين اينست كه درجه تحمل مردم را در برابر اراي مغاير ومخالف نظر ومنافعشان بالا ببرندومعتقدند بيان تعارضها و تضادها تنها را ه حل پيشگيري از بروز خشونت است چيزي كه بشر قرنها از ان اسيب ديده است ومتاسفانه اينك هم مي برد.
واينجاست كه بر اي خاتمي هم بايد تاسف خورد!

دوشنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۸۲

در خاطر دارم كه سال 70 نخستين باري كه كديور به دانشگاه امده بود براي تدريس درس سياست و حكومت در اسلام؛ درسي كه بعدها بعنوان كتابي منتشر شد . در يكي ازموضوعهاي درس او به ارتش الجزائر ودول غربي براي سركوب دمكراسي نتيجه انتخابات شهرداريها و مجلس قانونگذاري كه به دست اسلامگرايان افتاده بود اعتراض كرد انهنگام من در حال بررسي موضوع پايان نامه ام در خصوص الجزاير بودم واز اوضاع واحوال واراي اسلامگرايان و دولت وارتش مقتدر ان كشور باخبر .
با طرح پرسشي از استادگفتم : چنانچه در ايران انتخاباتي برگزار شود ومردم به رژيمي غير از جمهوري اسلامي راي دهند واكنش مسولان وصاحبان قدرت براساس تفكر ديني چه خواهد بود؟ضمن اينكه اگر بر حقانيت تكيه كنيم تيغ و ابزار دو دم مي باشد.
استاد قدري ساكت شد ودستي زير چانه زد وگفت فلاني پرسش سختي كردي بايد انديشيد.
او بعدها پاسخ اين پرسش را در مقاله اي داد. امااينك دغدغه خاطر وي زدودن انگ تعارض دين با دمكراسي (مردم سالاري) است

بسياري از انسانها قبل از اينكه كاملا متولد شوند مي ميرند.(اريك فرم)
سخن بغايت درستي است.بخش اعظم ما تا در شرايط درك تجارب گوناگون واقع نشويم چيزي را باور نمي كنيم و برمعرفتمان افزوده نمي شود.وهر چه دانش بشري گسترش مي يابد ظرفيتهاي ما براي تجربه افزون تر ميگردد.اما اياحجم تجربه ما برابر سهم ظرفيتهاي به وجود امده است؟

یکشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۲

براي ارزيابي كاركرد دولتها به مفهوم عام(نظامهاي سياسي حاكم) از بررسيها ومطالعات در دستاوردهاي چهار حوزه اقتصاد امنيت عمومي اجتماع وفرهنگ استفاده مي كنند.
در حوزه اقتصادي مولفه هايي چون درامد سرانه توليد ساليانه نرخ رشد ميزان تورم نسبت واردات به صادرات حجم سرمايه گذاري و...مورد بررسي قرار مي گيرد.
در حوزه امنيت عمومي به مولفه هاي چون ميزان جرم وجنايت نسبت زندانيان به هر يكصد هزارنفر ميزان بودجه دفاعي و...توجه مي شود.
اما در حوزه اجتماعي مولفه هاي چون ميزان متوسط عمر تعداد بيكاران ضريب بر خورداريهاي بهداشتي و درماني نسبت حمايتهاي مالي در تامين اجتماعي نسبت خودكشي درهر يكصد هزار نفر و...مورد مطالعه قرار مي گيرد.
مولفه هاي چون شمارگان كتاب و نشريات به نسبت هر يكصد هزار نفر مساحت فضاهاي فرهنگي به نسبت هر نفر ميزان اطلاع رساني و دسترسي ازادانه به اخبار و اطلاعات درصد باسوادان و تحصيلكردگان عالي به نسبت هر يكصد هزار نفر ونيز ساعت توليدات سينمايي وموسيقايي به نسبت جمعيت و... از شاخصهاي ارزيابي فرهنگي بشمار مي رود.
شما بگوييد جمهوري اسلامي ايران چه رتبه اي دارد؟

وه كه چه زشت است تن دادن به انچه كه تا پيش از تهديد بيگانه تابو بوده ومطرح كنندگان ان خائن خوانده شده مستحق زندان انفرادي مي شوند. واينك كه خطر به دربخانه سلطان مي رسد حرامها حلال وگناهان واجب شمرده مي شود.

شنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۲

يك مقاله خواندني.يك كاريكاتور ديدني,ويك ترانه شنيدني..

گزارش روزنامه نگاران مستقل از عراق پس از صدام.

كنون كه ميدمد از بوستان نسيم بهشت
من وشراب فرح بخش ويار حور سرشت
امروز شيراز بودم وچه زيباست ارامگاه حافظ ان رند عالم سوز؛انچنانكه همانگونه كه نظر بازي ميكرد اينك نيز ماواي زوج زوج عشاق جوان شيرازيست.
گر مي فروش حاجت رندان رواكند
ايزد گنه ببخشد ودفع بلا كند
ساقي بجام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد كه جهان پر بلا كند

جمعه، فروردین ۲۲، ۱۳۸۲

اين مقاله را حتما بخوانيم.پيشتر مطلبي نوشته بودم در باره اينكه حق چيزي نيست جز ميل و خواهشهاي ما و اينكه متاسفانه ما انسانها محك ومعيارمان در تشخيص درست وغلط منافع خودمان است.

بابك يك تصوير پر معنا وديدني داره.

زبان حال يك دختر خانم از نسل سوم در باره پايان ديكتاتوري صدام بسيار خواندنيست.و اين يكي خانم هم.

سلام ودرود از ان همه روزنامه نگاران دربند. وهمه انهايي كه براي اطلاع رساني درست به مردم جان ومال و ازادي خود را از دست مي دهند.
فردا زيد ابادي بايد خودش را براي اجراي حكم به دادگاه معرفي كند.
نظام قضايي ما با اين تئوري كه هيچ تنابنده اي كه متهم به ارتكاب جرم است مبادا از تيغ مجازات عدالت برهد بنا شده است چه رسد كه متهم قصد ره زني انديشه را داشته است كه ديگر جرمي سنگين تر از ان نيست.
انچنان مي كنند و كردند كه نسل سوم تحقق ارزوهايش را با حضور منجيان نظامي بيگانه جستجو مي كند.چه مي خواستيم و چه شد؟!

پنجشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۲

ديروز صبح براي عزيمت به شهرستان به فرودگاه رفتم. با ورود به سالن انتظار؛ يكي از پنج تابلو تبليغاتي صنايع كه بالاي اغذيه فروشي نصب شده بود مرا به وجد اورد وخاطرات 7 سال پيش را زنده كرد.عصر يك روز كاري درسال 75 مراجعه كنندهاي متشخص به كنار ميز من امد واز من در خواست بازديد از كارخانه اش را داشت.منهم كه با اين درخواست؛ يكباره مواجه شده بودم طبيعي بود كه قدري با ترديد به موضوع بنگرم؛ براين اساس وبراي رعايت احتياط قرار را براي فردا تنظيم كردم كه يكي از كارشناسان همكار م باشد.
كارخانه اي با سرمايه 5/4 ميلياردي وتوليد يكي از اقلام بسيار حياتي ان زمان بدون سرمايه وامكانات دولت وحتي مواداوليه دولتي؛ به دليل حماقت مسوولان در فهم فلسفه مقررات ونه حتي قوانين اجازه توليد وعرضه محصولش را نيافته بود تا مبادا قيمت ان محصول از قيمت اعلام شده ستاد تنظيم بازار براي ان محصول كه تماما توليد وعرضه اش درانحصار دولت بود وحداكثر ظرفيتش نيز كمتر از 2/1 تقاضا را تامين نمي كرد؛ ؛شكسته شود. فرداي بازديد با شرح انچه مشاهده شد براي مدير كل ..( كه بسيار فرد فاضل وبا معرفتي است) گزارشي براي ريس ستاد تنظيم بازار استان( وزير فعلي صنايع) تهيه كرديم ودر ان خواستار صدور مجوز توليد وتوزيع ان كالا براساس قيمت تمام شده كارشناسي شده از سوي سازمان حمايت از مصرف كنندگان شديم. وي با درك ضرورت اين امر اما نگران از مغايرت قيمت كالا با قيمت اعلامي ستاد تنظيم بازار اجازه اين امر را با مسوليت خودمان در استان صادر كرد. پس از ان بود كه با برنامه ريزي براي توزيع مناسب كالا( ونيز عدم خروج ان كالا از استان ) ان كارخانه توليد خود راشروع كرد واستان نيز بخشي از كسري نياز خودرا جبران مي كرد. شش ماه بعد صاحب كارخانه با لوح تقدير ويك جلد ديوان نفيس حافظ(ان ديوان را به كارشناس دفتر دادم ولوحش را هنوز با افتخار نگه داشته ام) براي سپاس به ديدارم امد واينك ان كارخانه 75 نوع از ان كالا را در حد استاندارد اروپا توليد ميكند. شادماني من از ان روست كه با اندك توجه وجسارتي گره اي از جامعه گشوده شد.

چهارشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۲

نيروهاي امريكايي وانگليسي در بغداد مورد استقبال مردم قرار گرفتند. در اين صفحه عكسهايي از رقص كردهاي شمال؛ اهداي شاخه گل به يك سرباز زن انگليسي وعمليات تفتيش خانگي مشاهده مي شود.

در جامعه شناسي سياسي جوامع را از حيث ساختار فكري به سه دسته سنتي ارزشي و خردگرا تقسيم مي كنند.
درجوامع سنتي عمده نگرشها وداوريها براساس ميراث گذشتگان به انجام مي رسد و نقد و چون وچرا در اين گونه جوامع جايي ندارد.
درجوامع با ساختار ارزشي نگرشها وداوريها براساس خرد ومنطق استوار است اما براي حوزه اي بخصوص از افراد وباورها حق چون و چرا وجود ندارد.(خط قرمز)
اما در جوامع با ساختار خرد گرا علاوه بر انكه نگرشها وداوريها بر پايه خرد استوار است هيچ باور ونگرشي وهيچ داوري از حوزه نقد و برسي عقلاني مبرا نيست. بنظر شما ما در كجا ايستاده ايم؟

شما (زن و شوهر)همراه زاده شده ايد وتا ابد همراه خواهيد بود.اري شما در خاطر خاموش خداوند نيز همراه خواهيد بود.
اما در همراهي خود حد فاصل را نگهداريد.و بگذاريد بادهاي اسمان در ميان شما به رقص در ايند.
به يكديگر مهر بورزيد اما از مهر بند مسازيد.بگذاريد مهر درياي مواجي باشد در ميان دوساحل روح شما.
جام يكديگر را پر كنيد اما از يك جام منوشيد. ازنان خود به يكديگر بدهيد اما از يك گرده نان مخوريد.
با هم بخوانيد و بخنديدو برقصيد ولي يكديگر را تنها بگذاريدهمانگونه كه تارهاي ساز تنها هستند؛با انكه يك نغمه را مي نوازند.
(پيامبر؛ جبران خليل جبران)

سه‌شنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۲

به نظر من براي رهايي ايران از اين وضعيت عقب مانده سه چيز لازمست تا بين مردم نهادينه بشود:1-باورعلمي 2- ازاديخواهي 3- عدالت طلبي.
باور علمي به معناي اينكه مجموعه اعتقادات والگوهاي رفتاري براساس خردگرايي ومنظومه روشمند عقلاني استوار باشد ونه براريكه تخيل خرافه ويا مواريث گذشتگان بدون بررسي كاركرد كنوني .
ازاديخواهي يعني باور به حق مخالف من براي سخن گفتن وحيات.
عدالت طلبي هم يعني رعايت انصاف در مراودات ونيزاعتقاد به برابري فرصتها براي همه شهروندان.

مدير پيشينمان ا زخواستگاه سنتي ومتمايل به راست بود كه در اثر كثرت مراوده با جهان متمدن ونيز هوشمندي ؛ داراي افق ديد روشني شده بودو تصميمات پخته اي اتخاذ مي كرد.متاسفانه نميدانم ارشد مدير فعلي كه به نوعي من هم ناچار به ارتباط كاري با اويم نچسب و تلخ بنظر مي رسد؛ شايد علت اين حس وجود تفاوت فاحش در پارادايم هاي ذهنيمان است كه اينگونه رخ مي نمايد..

دوشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۲

ظاهرا ارشيو 15مارس تا 30 مارس ازبين رفته امشب از بابك خواهش كردم يه كاري برام بكند.كاش درست بشه بنظر خودم مطالب خوبي بودند؟!

درست چهارده سال پيش دردرس توسعه سياسي سميناري داشتم در باره علل عقب ماندگي ما ايرانيان.استبداد يا استعمار؟( درس دكتر سيف زاده)
دوران عباس ميرزا وليعهد تبريز نشين قاجار را سر اغاز نوسازي در ايران ميدانند.( با چشم پوشي از اقدامات شاه عباس صفوي در تجهيز سپاهش به توپخانه )او براي جنگ با سپاه روسيه تزاري به تجربه دريافته بود كه ديگر نيروي نظامي به تنهايي كارساز نيست و به ناچار بايد از انچه غرب بدان دست يافته است (فن اوري) استفاده كرد.وي با اعزام چندين داشجو به غرب براي اموزش هنر وفن اوريهاي مورد نياز در جنگ(نقاشي؛توپخانه؛پزشكي و،،) شرايط اغازين انتقال دانش وفن اوري جديد را در ايران فراهم كرد. (دو نفر از ان دانشجويان با همسران اروپايي بازگشتند.)
همزمان با دوران ميجي در ژاپن كه به عصر نوسازي ژاپن مشهور است؛در ايران امير كبير بر سر كار مي ايدواصلاحاتي را در درون اغاز مي كند وبا تاسيس دارالفنون به دنبال انتقال دانش و فن اوري جديد از برون مي باشد.
اينك ژاپن داراي بالاترين توليد ساليانه ودرامد سرانه است وما!؟؟
فراموش نكنيم كه در اسيا دو كشور ايران وتايلند هيچگاه مستعمره مستقيم نبوده اند.
وعمر استعمار غير مستقيم هم در ايران از دويست سال بيش تر نيست.
پس راز عقب ماندگي ما چيست؟ وبراي رفع ان چه مي توان كرد؟

امروز با سردرد ميگرنيم از خواب بيدار شدم.روز سختي بود.نميدانم ميراث دوران جنگ است يا عوارض زندگي پر فشار شهري؛هرچه هست مرا تا ۱۴ ساعت از کار و زندگي باز مي دارد.

از كودكي بخاطر دارم در باره اسپرين ومضرات ان واخيرا منافع ان زياد مي نوشته اند. ظاهرا اين دارو مثل انسانها ابعاد چندگانه اي دارد.

دوستي با پرسش پيش بيني مرا از جنگ واينكه ايا پس از عراق نوبت ما مي شود يا نه ؟ واينكه تماميت ارضي عراق حفظ ميگردد؟خواسته است
با عنايت به اينكه اين جنگ بدون موافقت ديگر دولتهاي غربي بجز انگليس همراه بود حداقل تا يك سال ديگر امريكا دست به گريبان عراق خواهد بود واينكه دبليو بوش پس از اظهاراتش درخرداد ماه درباره محور شر(كره شمالي؛ عراق وايران)نظراتش در سخنرانيهاي اخير وي وديگر معاونانش تعديل شده وايران را داراي مولفه هايي از دمكراسي خوانده اند واظهار اميدواري از انجام تغغيرات توسط جوانان خود ايران نموده اند. براين اساس بنظر بسيار ضعيف مي رسد كه برنامه اي براي حمله به ايران داشته باشند.
اما درباره حفظ تماميت ارضي عراق مي توان پيش بيني كرد كه با توجه به نگراني دولت تركيه از استقلال مناطق كرد نشين عراق ونيز اظهارات دولت خودمختار كردستان عراق مبني بر حفظ يكپارچگي عراق ؛ اقدام در اين خصوص به اين زودي ها ميسر نباشد هرچند كه مقامات اسراييل براي اسودگي خويش از چند پارگي دولتهاي اسلامي حظ مي برند..

یکشنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۲

سالها پيش زماني كه دانشجو بودم و در دبيرستان رازي تدريس مي كردم براي تمييز بين بينشهاي مختلف ديني وتفاوت ميان انها ازتمثيل زاويه نگاه به يك انبار لوازم يدكي استفاده مي كردم.
براي مشاهده يك انبار پر از قفسه حاوي قطعات وابزارهاي مختلف مي توان از زواياي مختلف نگريست.يك را ه نگاه از دريچه تنگ وباريك سوراخ قفل اين انبار است.راه ديگر مشاهده از طريق پنجره مشرف بر اين انبار مي باشد.راه سوم مشاهده اين انبار ورود به اين انبار از در وايستادن درزاويه اي مناسب مي باشد.در همه اين شيوهها بخشهايي از انبار وقطعات ان دريك زمان قابل مشاهده است.حال بياييم وبا برداشتن سقف انبار نگاهي از بالا داشته باشيم .اكنون در مي يابيم كه بخش اعظم انبارونيز شكل واقعي تري از ان قابل مشاهده است.
بينش شريعتي فقاهتي از دين همان نگاه تنگ وباريك از سوراخ قفل انباري است.ونگرش از بالا با حذف سقف همان ديدكاه عرفاني از دين است.
متاسفانه نظام فقاهتي ايران باعث تنگ چشمي مديران وشعف قاضيان از تنبيه كردن خاطيان ازشريعت ومتجسس كردن قواي انتظامي در احوال شخصي افراد براي كشف گناه شده است. انچنان كه از اعمال ياد شده هيچكدام مبناي ديني ندارند.

بيماري ذات الريه شايع در شرق اسيا رفته رفته مي رود كه به يك بيماري صعب العلاج تبديل بشود.
ظاهرا اين بيماري نخستين بار در اواسط ماه اكتبرسال گذشته (ابان )در چين كشف شد وتاكنون نيز بيش از هشتاد نفر قرباني گرفته است.ده دوازده سال پيش كه انفولانزاي چچني به ايران امده بود يك دوره سخت از ان بيماري به مدت پانزده روز نصيب من شد.
بنظر مي رسداسان ترين وسريع ترين راه حل ممكن اين است كه وزارت بهداشت تا اطلاع ثانوي از عزيمت ايرانيان به كشورهاي اسياي جنوب شرقي و پذيرش توريست از ان كشورها ممانعت بعمل اورد. وپس ان نيز با انجام مراقبتهاي بهداشتي با مسافران اين حوزه برخورد شود.درغير اينصورت بايد شاهداپيدمي اين بيماري درمناطق مختلف ايران بود.

پيشترها براي بيان تفاوت( غير ظاهري )انسان از جنس قبل از خودش(حيوان)از صفاتي چون گويا؛ اجتماعي؛ ابزار ساز؛ خندان ... استفاده مي كردند. بنظر مي رسد امروزه بهترين جداكننده انسان از ديگر موجودات دو صفت مستند سازي واخلاقي است.
انچه موجب انتقال دانش وتجربيات بشري به ديگران ونسل بعدي شده ومانع از تكرار كردن تجربيات پيشينيان گشته همان مستندسازي است.كه ابتدا با نقاشي؛ كلام وسينه به سينه انجام مي شد و بعدها با نوشتن وامروزه با سي دي ؛ اينترنت و...به انجام مي رسد. اين توانايي باعث جاري شدن حيات انسانها در طول تاريخ بشري مي شود؛ بدين معنا كه فرصت زماني ادميان براي تجربه اموزي برابر؛ حيات مدون بشري است.
اين وضعيت براي ديگر موجودات (حيوان) به دليل فقدان اين توانايي(مستند سازي ) ممكن نيست وهر حيواني در محدوده تجربات خود زندگي مي كند.براين اساس است كه جامعه مورچگان از ابتداي خلقت تاكنون همين گونه زندگي كرده اند كه شاهد هستيم.
بهنگام گرسنگي ؛ نياز جنسي ؛احساس خطرو...حيوانها تابع محض انچه به عنوان غريزه از انها ياد مي شود هستند.
اما ادميان مي توانند با باور داشتن به اهميت اصولي در زندگيشان به ميزان ممارست؛ بر ان غرايزغلبه كنند ورفتار اخلاقي ديگري را جانشين واكنش غريزي خويش نمايند.

شنبه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۲

جوانيم را با صداي حزين وخزان گونه اش سپري كردم و هنوز يكي از سه نفريست كه طالب ديدارش هستم.هر كجا هست شادو سربلند باد.

هنگامي كه نظام قضايي اراده قلع و قمع مطبوعات را كرد؛معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي با پرداخت وثيقه هاي سنگين قاضي مرتضوي ؛ علاوه بر ايفاي نقش حامي براي روزنامه نگاران ونويسندگان هزينه اينگونه اقدامات ابلهانه را براي كشوردر سطح بين المللي پايين نگه مي داشت.اينك كه تعدادي منتقد ونويسنده سينمايي گرفتار امده اند هيچ كس به فكر انها نيست تا با پرداخت وثيقه هاي 50 مليوني شرايط ازاديشان را فراهم كندو مانع از ان شود اعتبار فرهنگي كشور بيش از اين خدشه دار شود.

شادي دانا مطلبي در باره دفاع مقدس ونسبت ان با جنگ فعلي ائتلاف با صدام دارد كه بسيار خواندنيست

جمعه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۲

گروههاي دوستي عربي ياهو با تهيه يك فهرست صدتايي از كالاهاي امريكايي و انگليسي كه در كشورهاي عربي نظير امارات وقطر وعربستان توليد مي شوند؛خواستار تحريم اين كالاها شده اند.در زير اين فهرست كالاها نيز فتاوي علما مبني بر تحريم كالاها را ثبت كرده اند.اين هم مبارزه مدني براي دستيابي به اهداف.

در روزهاي كهن؛هنگامي كه نخستين لرزش سخن به لبهايم امد؛از كوه مقدس بالا رفتم وباخدا گفتم:خداوندگارا من بنده توام.اراده پنهان تو قانون من است وتا ابدتورا فرمانبردارم.
اما خدا پاسخي ندادومانند توفاني سهمگين گذشت.
انگاه پس از هزار سال از كوه مقدس بالا رفتم وباز با خدا گفتم:افريدگارا؛من افريده توام .تومرا از گل ساختي ومن همه چيزم را از تو دارم.
اما خدا پاسخي ندادومانند هزار بال تيز پروازگذشت.
انگاه پس از هزار سال دوباره از كوه مقدس بالا رفتم و با خدا گفتم:اي پدر؛ من فرزند توام.توبا رحمت و محبت مرا به دنيا اوردي.ومن با محبت وعبادت ملكوت تورا به ارث مي برم.
اما خدا پاسخي نداد و مانند مهي كه تپه هاي دوردست را مي پوشاند گذشت.
انگاه پس از هزار سال باز از كوه مقدس بالا رفتم و با خدا گفتم:خداي من؛ اي ارمان من و سرانجام من؛من ديروز توام وتو فرداي مني.من ريشه توام در خاك وتو گلاله مني در اسمان؛ وما با هم در برابر خورشيد مي باليم.
انگاه خدابر من خميد ودر گوشم سخنان شيريني به نجوا گفت؛ومانند دريايي كه جويبار را در بر مي كيرد مرا در بر گرفت.
وهنگامي كه به دره ها و دشت ها فرود امدم خدا هم انجا بود.
ديوانه (جبران خليل جبران)


پنجشنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۲

چندي پيش نيما راشدان در مقاله اي با عنوان؛ چقدر بوسيدن خوب است! به نياز جوانان به ازادي در حوزه عمل و روابط شخصي پرداخته بود.وي با اعتراض به کساني که دوران جوانيشان را در شکوفه نو وکاباره باکارا سپري کرده اند واينک جوانان را به شکيبايي و خويشتنداري دعوت ميکنند؛ خواستار فکري اساسي براي پايان بخشيدن به اين وضع از سوي جوانان شده است.(مرگ يکبار وشيون هم يکبار.)
در اينکه پاسخگويي به نياز جنسي يکي از جدي ترين مطالبات بشري وبه ويژه جوانان است شکي نيست.اما چنانچه ساده انگارانه دروازه رهاي از وضعيت نابخردانه امروز راصرفا از دريچه سکس ازادانه جستجو کنيم وبراي رسيدن به ان تئوري مرگ يکبار وشيون هم يکبار را تجويز کنيم نه تنها مشکلي را حل نخواهد کرد بلکه در جامعه فعلي موجب تاخير در تولد ازادي هاي اساسي مي گردد.وبه راحتي چماق بي بندوباري جنسي را که در همان جوامع غربي هم پسنديده نيست را خود به دست متحجران از نسل گذشته داده ايم تا به راحتي از ان براي به غيرت فراخواندن مومنان شريعتي که تعدادشان هم در کشورمان کم نيست؛استفاده کنندو بدين سان دوباره غائله مشروعه ومشروطه وانچه برسرمان گذشت تکرار مي گردد.
به نظر مي رسد انچه گاندي وماندلا رااز مبارزاني چون چه گوارا و...که اينک در همه جاي دنيا از انان با احترام ياد مي شود متمايز ساخته ؛کوشش براي رسيدن به ازادي با پرهيز از خشونت است ؛چراکه دشمن ادميان در طول تاريخ اعمال خشونت بوده است. وخشونت خشونت خواهد اورد.

چهارشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۲

ظاهرا رهبران ايران توان درك تغييرات درانتظارات ونيازهاي نسل جديد را كه ندارندهيچ؛ از شنيدن اژير خطر اصلاح طلبان هم بيزار هستند.دير نخواهد بود كه با التماس مي گويند:صداي شما را شنيديم.

نشريه سياه وسپيد يك مقاله خواندني دارد در خصوص مقايسه دو رفتار متفاوت رضاشاه وصدام.

ديروز و امروز ( دوازده بدر وسيزده بدر )جاي شما خالي به ماسوله رفته بوديم. درراه انچه بخوبي جلب نظر مي کرد حضور پر شمار وموثر پليس راه و نيروي انتظامي بود.شهر فومن بر سر راه ماسوله داراي تعداد زيادي مجسمه انساني است و سه شنبه بازار ان بسيار شلوغ وجذاب است.ناهار را در رستوران منفرد ماسوله خورديم.
شب نيز در کلبه اي از دهکده سياحتي ترنگ طلايي( واقع در دامنه اغوز کله )با منظره اي زيبا وجذاب به صبح اورديم.بچه ها هم تا توانستند بازي کردند واز لطافت هوا وزيبايي دامنه کوه وفقدان همسايه زيرين(اخر اپارتمان نشيني اجازه جست وخيز را نمي دهد )لذت بردند.ظهر سيزدهم نيز بر بام يکي از ارتفاعات مشرف بر شهر رشت که عزيمت به ان بسيار دشوار بودسپري شدو پس از تهيه ناهار صحرايي وخوردن ان به سمت خانه امديم. راستي نياکان ما داراي زندگي ماشيني شهري جهان سومي بوده اند که اين سنت حسنه بسيار لازم را بنا نهاده اند؟يادشان گرامي باد.