بینش معاصر

سه‌شنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۲

ديروز در خلال ميز تكاني (بر وزن خانه تكاني) به دستور العمل پايگاههاي اطلاع رساني اينترنتي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي برخورد كردم.ضمن انكه اين ايراد جدي به رئيس جمهور خاتمي وارد است كه برخلاف تعهدش مبني بر قانونمند كردن امور مصوبات اين شورا را كه مالا مي تواند توصيه هايي به مجلس قانونگذاري باشد را تا حد قانون وان شورا را تاسطح قانونگذار مورد توجه قرار داده است(وجالب اينكه خودش رياست ان را بر عهده دار)
در ان دستورالعمل دوبند بسيار ابلهانه وجود دارد:1-اينكه سايتهاي و كاربران نبايد از مطالب و متن هاييكه موجب تضعيف ويا متضاد و متعارض با مفاد قانون اساسي است استفاده كنند.
تاريخ حيات بشري پس از گذراندن فراز و نشيبهايي وتحمل درد ورنج بسيار به اين نتيجه مهم دست يافته است كه نياز هاي بشر در دورانهاي مختلف دستخوش تغييراتي مي شود وبراي پاسخگويي به اين نيازها ست كه سازمانها و نهادهاي مختلف به وجود امده است از انجاييكه قوانين و مقررات براي تحقق همين نياز هاست پس بهمان ميزان كه تنظيم وتدوين قوانين و مقررات لازمست پيش بيني ابزار روشمند تغيير انها نيز در خود قانون ضروريست.اين پيش بيني مانع انسداد پاسخگويي به مطالبات ونيازهاي عصري بشريست.اما چگونه شرايط تغيير فراهم مي شود؟ با نگارش مقاله ها و بحث علمي در دانشگاهها و...پس اين چه بند ابلهانه ايست كه مورد تصويب قرار گرفته است؟!ضمن انكه دراصلاح قانون اساسي در سال 68 اين موضوع پيش بيني شده است.
2-اينكه مطالب مورد استفاده سايتها و كاربران نبايد موجبات دلسردي ونااميدي مردم را از نظام فراهم كند.اين بند داراي دو اشكال شكلي و محتوايي است.اول انكه در تهيه وتدوين مقررات و قوانين استفاده از واژه هاي كلي (در مقابل مصداقي)امادر عين حال قابل تعريف وبا دامنه مشخص يك اصل بديهي است.واژه هايي نظير دلسردكردن و نااميد ساختن مردم جامه هايي فراخند كه برتن هر مطلب ومتن انتقادي وهشداري و...مي روند.كه به اين ترتيب هر انچه را دولتمردان نپسندند از مصاديق اين واژها خواهند شمرد واين قانون ابزاري مي شود براي مرعوب ساختن عيان كنندگان كاستيها و ناتواناييهاي دولتمردان كه اين وضع بر خلاف روح قانونگذاري براي صيانت از حقوق اساسي مردم است.دوم انكه اگر ما براي مردم قوه تشخيص وعاقله قائل هستيم ديگر نبايد از كلام متعارض ومتضاد‌با اراي خود نگران باشيم. همه هم و غم متفكران امروزين اينست كه درجه تحمل مردم را در برابر اراي مغاير ومخالف نظر ومنافعشان بالا ببرندومعتقدند بيان تعارضها و تضادها تنها را ه حل پيشگيري از بروز خشونت است چيزي كه بشر قرنها از ان اسيب ديده است ومتاسفانه اينك هم مي برد.
واينجاست كه بر اي خاتمي هم بايد تاسف خورد!

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی