بینش معاصر

یکشنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۲

پيشترها براي بيان تفاوت( غير ظاهري )انسان از جنس قبل از خودش(حيوان)از صفاتي چون گويا؛ اجتماعي؛ ابزار ساز؛ خندان ... استفاده مي كردند. بنظر مي رسد امروزه بهترين جداكننده انسان از ديگر موجودات دو صفت مستند سازي واخلاقي است.
انچه موجب انتقال دانش وتجربيات بشري به ديگران ونسل بعدي شده ومانع از تكرار كردن تجربيات پيشينيان گشته همان مستندسازي است.كه ابتدا با نقاشي؛ كلام وسينه به سينه انجام مي شد و بعدها با نوشتن وامروزه با سي دي ؛ اينترنت و...به انجام مي رسد. اين توانايي باعث جاري شدن حيات انسانها در طول تاريخ بشري مي شود؛ بدين معنا كه فرصت زماني ادميان براي تجربه اموزي برابر؛ حيات مدون بشري است.
اين وضعيت براي ديگر موجودات (حيوان) به دليل فقدان اين توانايي(مستند سازي ) ممكن نيست وهر حيواني در محدوده تجربات خود زندگي مي كند.براين اساس است كه جامعه مورچگان از ابتداي خلقت تاكنون همين گونه زندگي كرده اند كه شاهد هستيم.
بهنگام گرسنگي ؛ نياز جنسي ؛احساس خطرو...حيوانها تابع محض انچه به عنوان غريزه از انها ياد مي شود هستند.
اما ادميان مي توانند با باور داشتن به اهميت اصولي در زندگيشان به ميزان ممارست؛ بر ان غرايزغلبه كنند ورفتار اخلاقي ديگري را جانشين واكنش غريزي خويش نمايند.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی