اما در اين يكسال از نگاه من در ايران و جهان چه گذشت:
!-حمله امريكا به عراق وفروپاشي نظام توتاليتر وپليسي صدام و ظهوردوباره اقتدار شيعيان در اين كشور پس از سالها تلاش سركوبگرانه حزب بعث براي به حاشيه راندن اين قشر بزرگ جامعه عراق.
2-پيشرفت قابل توجه حقوق زنان در كشورهاي اسلامي با تصدي چند پست سياسي و اجتماعي در كابينه هاي دولتهاي اردن و عمان.
3-اراده كشورهاي غربي درسركوب هرگونه خطربالقوه اي كه امنيت و صلح جهاني را به خطر اندازد كه ثمره ان اعمال فشار براي امضاي پروتكل الحاقي اژانس بين الملي انرژي اتمي از سوي ايران بود وهمچنين اعلام پيوستگي جماهيري ليبي به جامعه جهاني با پرداخت غرامت اقدامات تروريستي پيشين و كنار نهادن هرگونه اقدام براي دستيابي به سلاح هاي غير متعارف.
4-رد لايحه الحاق ايران به كنوانسيون رفع تبعيض جنسي از سوي شوراي نگهبان پس از مسكوت گذاردن چند ماه ان توسط مجلس اصلاحات.
5-مرگ الهضيبي رهبر تاثير گذارترين جنبش اسلامگراي معاصر: اخوان المسلمين مصروجانشيني محمد مهدي عاكف.
6-سكوت وانفعال نمايندگان مجلس اصلاحات در برابر رد لوايح دوگانه تبيين اختيارات رياست جمهوري و نيز لايحه اصلاح قانون انتخابات ونيز اصلاح قانون مطبوعات ؛در عوض مقاومت و بروز رشادت در برابر رد صلاحيتهاي گسترده وقابل پيش بيني سنتگرايان در قدرت.
7-درخشيدن ستاره اقبال زنان ايراني در عرصه هاي مختلف جهاني(شيرين عبادي -صلح نوبل/نازنين افشين جم- دختر شايسته/شهره اغداشلو- گلدن گلوب واسكار/شروين شهريور-دختر شايسته المان.
8-صدور قانون منع پوشش اسلامي در فرانسه به استدلال بروز بنياد گراي وپيشگيري از ظهور مذهب در جريانهاي اجتماعي ودر مقابل انجام پاره اي از تظاهرات در جوامع اسلامي در مخالفت با اين امر ونيز اعلام نظر شيخ بزرگ الازهر مبني بر ازاد بودن دولتهاي غير مسلمان در تبيين رفتارهاي شهروندان خويش. تصويب قانون منع حجاب در فرانسه در حالي صورت گرفت كه بين اموزهاي لايسيته و تجربه شخصي دينداري تعارضي مشاهده نمي شد.همانطور كه در ديگر كشورهاي اسلامي (بجز ارض ولايت)ديگرپيروان ساير اديان و اتباع ديگر كشورها ملزم به رعايت حجاب اسلامي نبودند.بنظر مي رسد غرب و به ويژه فرانسه شروع كننده پيمودن راه تازه اي شده اند تا هرگونه ظواهر مذهبي ياداورنده شيوه هاي مذهبی را به نهانخانه بفرستند. ودست اخرصدور فتوای استحباب پوشش سر وگردن برای زنان توسط شاگرد مبرز ایت الله منتظری از دیگر رویدادهای نادر در این عرصه بود.
9- اما زلزله بم نه براي ايران بلكه براي جهان يك فاجعه انساني بود. در زماني كه بشر در ميانه قرن بيستم توانسته بود بر اين بخش از قهر طبيعت؛ فايق ايد اين حجم كشته هاي انساني شرم اور و مويد كارنامه ربع قرن مدیریت سنتی ايران بود.اماياري رساني هموطنان و ديگر دولت ملتها براي بازماندگان اين فاجعه ؛تسلي بخش بود.
10-قانون اساسي افغانستان هم عليرغم چالشها و نزاع هاي اصحاب حل و عقد (لويه جرگه) به تصويب رسيد و افغانستان با سيستم رياست جمهوري به جرگه كشورهاي ملقب به جمهوري اسلامي پيوست.
11-صهيونيستها پس از يازده سپتامبر بيشترين بهره برداري را ازاين فاجعه براي سركوب سرزمين باختگان فلسطيني تحت لواي نبرد با تروريسم بعمل اوردند.
12- درسالي گذشت با روي كار امدن دنباله هاي راست در محل كارم اوضاع منزلتي و شغلي من در هم ريخت.به زبان خودشان حجم بي حرمت كردن من براي ترك محل كار فايده نكرد و با كاهش مدام منزلت شغلي و با اندكي كاهش درميزان كار؛ مرا در استانه دوران سختي قراردادند.اين نخستين باري بود كه من پس از تغيير مديريت مافوق به عسرت وتنگي به كارم ادامه مي دهم
13-يكسال پيش براي تامين كاشانه به يكي از همين اگهي هاي پيش خريد مندرج در مطبوعات ناگزير اعتماد كردم وتاكنون بخش اعظم دارايي واقساط ان پيش خريد را پرداخت كرده ام ؛قماري كه در اين نظام درهم ريخته اقتصادي بدون نظارت از سوي مسئولان ؛هر لحظه احتمال باخت تمامي ان مي رود.
14--روابطم هم با همسر دوست داشتني و در عين حال زود رنج و كمي تا قسمتي سخت وفادار به سنت هاي فاميلي همچون گذشته فراز و نشيبهاي خود را داشت و كماكان در چالشهاي پيش رو در جدال هستيم. اخرين قهر كلامي ايشان هم هفت هفته به طول انجاميد.
15-بچه ها بزرگتر شدند .دخترم عليرغم ميلش اموزش پيانو را تا پايان امسال ادامه مي دهد تا سال اينده به اموزش ساز مورد علاقه اش ويولون بپردازدودر مدرسه همچون گذشته رتبه ممتاز خود را حفظ كرده است.مسيح كوچولو با چون چرا كردن هاي مداوم و پرسشهاي بسيار بزرگتر از سنش نشان مي دهد(یکروز در پاسخ من که به او گفته بودم حوصله ات را ندارم گفت: پس چرا مرا دنیا اوردی؟) كه مي توان به اين نسل اميدوار بود كه به راحتي نسل ما با اندك شعار؛ قابل سواري گرفتن نيست.
16-اما پدر عزيزم خسته از چهل سال زحمت كشيدن ؛ اينك خانه نشين شده است وبه سنت گذشته اش كه گاه بيكاري دايم از اهالي خانه ايراد مي گرفت ازمادر و اخرين خواهرم ايراد مي گيرد وبنازم سنگ صبور خانه مادرم را كه سعي مي كند پلي باشد ميان ارزوها و ارزشهاي اخرين خواهرم و خواستگاه سنتي پدر.

17-به برکت این شبکه شیشه ای چندین دوست همفکر و نیک اندیش پیدا کردم که با چند نفر ازانان ارتباط حقیقی هم دارم.
18-پیشرفت اصلاحات در کشورهای اسلامی نظیر لغو مجازات زندان برای جرایم مطبوعاتی در مصر /پخش مستقیم جلسات مجلس مشورتی عربستان/تلاش برای تغییر نظام اموزشی سختگیرانه(متعصبانه در برابر دیگر مذاهب) در پاکستان وعربستان از وقایع پایانی یکسال حیات در دنیای مجازی اینترنت بود.
19-مطالعه کتاب دریای ایمان اثر دن کیوپیت تاثیر عمیقی بر من گذارد مانند انچه پیشتر در سالهای نوجوانی و جوانی یم دو کتاب پدر مادر ما متهمیم مرحوم شریعتی و دانش و ارزش دکتر سروش.
20- آغاز پرداختن به موضوع حقوق بشر در حوزه علمیه در برابر انچه تاکنون حقوق مومنان نام داشت نشان از پیدایش جرقه تجدید نظر خواهی برای تطبیق احکام فقهی با لوازم مدرنیته است.

وبرای روح بابک شادی ارزومندم.

مسلمانان نيز چون ديگر همنوعان خود واکنشهای خويش را بر اساس آنچه با آن خو گرفته و تربيت شده اند عيان می سازند . « ژيل کوپل »
از زمان تأسيس انجمن برادران مسلمان (اخوان المسلمين- 1928) توسط حسن البنا آموزگار تحصيل کرده ای که دوری مردمان جامعه اش را از تعاليم اسلامی مهمترين عامل عقب ماندگی و پذيرش استعمار می دانست ، اينک بيش از 70 سال می گذرد. مراقبان اوضاع اجتماعی سياسی خاورميانه ، اين جنبش را از تأثير گذارترين جنبشهای معاصر در خاورميانه و به ويژه اوضاع مصر تلقی می کنند.
اخوان المسلمين نقش موثر خود را در حيات سياسی ، اجتماعی مصر از همان اوان تأسيس با دائر کردن کلاسهای آموزشی و کمک به محرومان پی گرفت تا اينکه در سال 1948 پس از کشف انبار تسليحاتی که برای کمک به فلسطينيان توسط اين جنبش تدارک ديده شده بود، دولت مصر محدوديتهائی را برای اين سازمان ايجاد کرد. درست يکسال بعد ( 1949 ) حسن البنا توسط پليس مخفی رژيم ترور شد. با کودتای افسران آزاد درمصررژيم پادشاهی اين کشور به جمهوری تغييريافت وافسران آزاد وجوان مصری باگشاده روئی به استقبال اين انجمن ( اخوان المسلمين ) شتافتند و عليرغم آنکه در بدو پيروزيشان تمامی احزاب و جمعيت ها را به استناد پايه ريزی مصر نوين منحل اعلان کرده بودند اما از اين اصل ، اخوان المسلمين را مستثنا نمودند .
اين ماه عسل شيرين اما ديری نپائيد و با کشف ترور جمال عبدالناصر توسط يکی از اعضای انجمن که بعدها مشخص شد با تحريک پليس مخفی مصر صورت گرفته است. ظرف چند ماه بساط اين انجمن نيز به يکباره جمع شد و تعدادی از رهبران آن به جوخه های اعدام سپرده شدند.
در سال 1962 « معالم فی الطريق » دست نوشته های سيد قطب از رهبران اخوان که در زندان نگارش يافته بود، به مانيفست اسلامگرايان در اغلب کشورهای اسلامی تبديل شد. سالها بعد مصر به

شدت دستخوش خشونت کور و گسترش انديشه اسلام ستيزه جويانه ناشی از انسداد فعاليتهای علنی و شيوع فعاليتهای زير زمينی اسلامگرايان در فقدان کادر های مجرب سازمان دهنده شد.
تولد « جماعات الاسلاميه » ( 1973 ) به رهبری مصطفی شکری که بعدها به نهضت الهجره و التکفير مشهور شد از ميوه های آن اوضاع پيش گفته بود. براساس آموزه های اين جنبش آن بخش از مسلمانان که اداب و تعاليم اسلامی را بطور کامل بجای می آورند مسلمان مسلمان تلقی شده و بقيه مسلمان زادگان با کوچکترين غفلت و کوتاهی از انجام مناسک و آداب دينی کافر تلقی می شوند و تقسيم بندی فقهی کافران ( به دو حوزه حربی و ذمی ) بر آنها جاريست و چنانچه اين مسلمان زادگان کافر حربی با حکومت که به تدريج کفر و اباحی گری می پردازد همداستان شوند به حوزه کفار حربی وارد شده می توان آنان را به قتل رساند. اين جنبش با حمايت مالی بازرگانان مصری فعال در حاشيه خليج فارس با تأمين آپارتمانهائی در حومه قاهره برای جداسازی هواداران خويش بمنظور پيشگيری از نفوذ فرهنگ کفر غربی، به يادگيری و سازماندهی موثر طبقات فرودست و متوسط شهری مصر همت گماشت .
در پی ترور انور سادات در سال 1979 بار ديگر جانشينان افسران آزاد مصری هجومی عنيف را بر مجموعه اسلامگرايان و به ويژه جمعيت ياد شده سازماندهی کردند .
اين پيشينه مختصر برای ياد آوری پيشينه جنبشهای اسلامی معاصر و خواستگاه آنها بود. اما در شرق اين مردمان ( مسلمانان ) با استقرار جمهوری اسلامی پاکستان که بيشترين بار تئوريک اين جدائی از شبه قاره هند بر مسلمانان بودن و اسلاميت مردمان و سياستمدارانش قرار داشت، طبيعی بود که تشکل ها و انجمنهای اين کشور تازه تأسيس شده رنگ و بوی اسلامی و به ويژه متأثر از جنبشهای اسلامی مصر باشند.
جماعت الاسلاميه پاکستان که خويش را تداوم بخش اخوان المسلمين مصر می داند از همين ريشه تغذيه شد . اما در اين کشور برغم کشور زادگاهش مصر، هيچگاه در مقابل دولت که به شدت خويش


را وفادار به اسلام می داند قرار نگرفت، همچنين دولت نيز بجز معدود خشونت های فرقه ای در مقابل سلاح گروههای اسلامگرا نبود.
بروز انقلاب اسلامی ايران و چيرگی مردمانی بی سلاح در پس رهبری مذهبی شيعه در مقابل رژيم مورد حمايت غرب به ويژه امريکا، چيدمان انديشه اسلامگرايانه در خاور ميانه را متحول ساخت . براساس تفکر غالب شيعی هر حکومتی غير از ولايت صاحب الامر ( امام دوازدهم غايب شيعيان ) را غصبی دانسته و تمامی تلاش خويش را برای فراهم سازی شرايط ظهور آن امام عدل گستر مبذول می نمايند.
آيت الله خمينی رهبر انقلاب اسلامی ايران با ردهر گونه وفاداری و کمک از غرب و شرق، توازن روانی سياسی منطقه خاور ميانه را در عصر نظام دو قطبی جهانی در هم ريخت.
ادامه خواهد داشت .

فارغ از دكاني كه صنف روحاني شيعي براي خويش در اين ايام گشوده است انچه در حادثه كربلا سال 61 هجري قمري رخ داده براي بررسي تاريخ مومنان و به ويژه مسلمانان داراي آموزه هايي است.
نخست انكه در تفكر مسلمانان حكمراني با راي و نظر مردم(البته به شيوه معاصرش) مشروع است.خروج حسين بن علي بر عليه اقدام سيطره اميز يزيد در گرفتن بيعت اجباري از بزرگان وقت(عبدلله بن عمر/عبدلله بن زبير/حسين بن علي) وبر خلاف پيمان پيشين مبني بر عدم تسري خلافت بصورت موروثي خود گواه اين مدعاست.
ديگر انكه او (حسين بن علي)تا پيش از اطمينان از ابراز وفاداري علني مردم كوفه (مسلم بن عقيل نمايندگي ابراز بيعت مردمان كوفه را برعهده داشت) بعنوان پيشوا اراده اي براي عزيمت به كوفه و دردست گيري قدرت نداشت.
سوم انكه هنگامه اي كه با سپاه(به فرماندهي حر) خليفه خود خوانده يزيد روبرو مي گرددشهادت طلبانه قصد انتحار نمي كند و گزينه بازگشت به برخي از قبايل مدينه را بعنوان بديل پيشگيري كننده از خشونت و مرگ پيشنهاد مي نمايد كه مورد موافقت قرار نمي گيرد.
و اخر اينكه پس از اني كه اراده نظام يعني تاييدخليفه و يا مرگ به وي ابلاغ مي شود عهده پيمانش را از دوش يارانش كريمانه برمي دارد و انان را مخير به خروج از وضعيت پيش امده وبازگشت به زندگي مي كند.
يادو نام او و اصحابش گرامي باد.


همانگونه كه در انتخابات مجلس ششم با دوپينگ سياسي و ابطال ناباورانه‌ 700 هزار رأي مردم تهران نمايندگي را از عليرضا رجايي سلب و فردي را به جاي ايشان منصوب كرد كه قرار است همين فرد با فرض صحت آراي مأخوذه و با حدود 10 درصد آراي واجدين شرايط در حوزه انتخابيه‌اش بر كرسي رياست مجلس تكيه زند. ادامه متن استعفای نماینده تهران

مدنیت یک فرهنگ است وفرهنگ زاییده اندیشه و اگاهی متمادی.

جمعا نه شهر مرکز استان زیر 40% رای داده اند.و نه شهردیگر مرکز استان بیش از 50% رای داده اند.شهر های سنندج وتهران با کمترین ارا برابر با 29% ویاسوج با99.97%بیشترین رای را به صندوق ریخته اند.

میزان شرکت کنندگان دوره اول مجلس برابراست با52.14%در پنجمین دوره انتخابات مجلس این امار بالاترین رقم خود را داراست که برابر71% می باشد.

روز خوبی داشتم دومطلب نوشتم یکی در باره جنبشهای اسلامی معاصر وعرف گرایی ودیگری درخصوص یک پروژه هنری که نظرات وتجارب شغلیم را در ان بازتاب دادم که با محبت دوستان در یکی از روزنامه ها چاپ می شود.راستی کتاب دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران از دکترسید جواد طباطبایی راهم خریدم .حوصله اش پیدا شود چکیده ان را خواهم نوشت.

سایت اینترنتی شبکه الجزیره در یک نظر سنجی از بازدید کنندگانش می پرسد ایا بنظر شما دولت ایران یک دولت دمکراتیک است ؟از میان 36307 نفر پاسخگویان تاکنون 56.5% رای منفی داده اند و 43.5% رای مثبت داده اند.همچنین با تفسیری در بخش اول صفحه خود که با دوتصویر از تبلیغات انتخاباتی (پوستر شمسایی باجناق رهبر) وهمچنین تصویری از تحصن نمایندگان همراه می باشد به نگرانی اصلاح طلبان از بروز تخلف در انتخابات پرداخته است. .

سایت اینترنتی روزنامه لوموند فرانسه هم با قرار دادن اولین مطلبش در باره انتخابات ایران تیتر:تحریم یک پارچه و پیروزی محافظه کاران را برای این مقاله اش برگزیده است

سؤال اينجاست كه آيا اعضاي شوراي نگهبان جسارت آن را يافته‌اند كه حتي در مقابل دستورات حضرتعالي، كه به زعم ايشان «حكم حكومتي» بوده، ايستادگي كنند؟! و يا آن گونه كه شايع شده با وجود ابلاغ نظرات علني، به گونه‌اي ديگر از سوي شما مأذون به اصرار و ابرام بر ردّ غيرقانوني و گسترده صلاحيت‌ها بوده‌اند؟ ادامه نامه نمایندگان

درست درسال 1951 بود که کشورهای اروپایی برای تاسیس اتحادیه ذغال سنگ وفولاد گردهم امدند.و پس از پنجاه سال اینک در یک اتحادیه کاملا یکپارچه با قانون اساسی و پول واحد متمرکز شده اند. در شرق و به ویژه خاورمیانه اما سرنوشت پیمان های سنتو/اکو/سازمان کنفرانس اسلامی و...به کجا می انجامد؟ بنظر می رسد اقداماتی(تشکیل اتحادیه های فرا ملی) از این دست تا تحقق پیش فرض های لازم( باور علمی/اینده نگری و جهانی اندیشی) نزد افکارعمومی عرابه داران قدرت این کشورها به نتیجه ملموسی نرسد.

آن روح سركش مرموز كه خاتمي را خاتمه دوران خشم و خشونت ديد و خنديدن را در مقايسه با گريستن برگزيد، آن روح سركش و مرموزكه يك ملت را واداشت تا با هرگونه اسلحه اي وداع كند و قلم را براي دفاع از حيثيت خويش برگزيند و در انتخابات مجلس ششم حافظان مصلحت نظام را به بايگاني راكد تاريخ رهسپار كند، آن روح سركش مرموز كه وقتي رهبران كشور خيابانهاي شهر را از دست ملت گرفتند، كاري كرد كه رهبران كشور حتي درخانه خويش نيز حاكم مطلق نباشند، آن روح سركش مرموز كه در هياهوي صدا و سيماي ابتذال و دروغ حكومت، صدا و سيماي واقعي ملت خود را به تمام جهان نشان داد، آن روح سركش و مرموز كه وقتي رهبرانش چفيه جنگ پوشيدند از تالار صلح نوبل سردرآورد، آن روح سركش مرموز..... تا ساعاتي ديگر بازهم بايد معجزه اي ديگر بيافريند. معجزه ما اين بار فرياد نيست، صدايي نمي كنيم، طوفان راه نمي افتد و رعد و برق نمي زند... ما ساكت مي مانيم، آرام مي نشينيم، ادامه...

نقش پرواز دوكبوتر سپيد بال در كنار نشان جبهه مشاركت هميشه برايم جذاب بوده است و امروز هم كه ان نقش را در روزنامه شرق ديدم خرسند ازاين هستم كه انها با اندكي درايت؛ خويش ونقش زيبايشان را از در افتادن به ورطه منجلاب انتصابات دور نگهداشتند.

هنگامه اي كه علي هاشمي بهرماني(مهندس/كانديداي نمايندگي مجلس) در كشور بلژيك مشغول تحصيل بود عده اي از ما همسنانش در ميان خون وخمپاره ؛ مشق وحشت و اضطراب ؛دوره مي كرديم.كدامين درست رفته اند ؟؟!

او(خاتمي) منجي سنت گراياني شده است كه زماني براي نجات دامن خويش از اعمال انديشه هاي فسيل شده شان از سمتش در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي جسورانه استعفا كرد.و اينك نيز او درترديد بين ايفاي نقش حكومتي وايفاي نقش حقيقيش كه در خرداد76 و81 مردم بر دوشش نهادندمي باشد.عمق ترديدش در سطور اوليه پيام هويداست.

اخرين ترانه گوگوش(كيو كيو بنگ بنگ)يكي از شاهكارهاي ترانه سرايي سياسي اجتماعي اخير ايرانيست همچنين اجراي خوب گوگوش بر جذابيت اين سروده دوچندان افزوده است.چنانچه در اين سروده مصرع يا بيتي هم از تاريخ جنگ بود؛كاملا محشر مي شد. دوستاني كه نشنيده اند بشتابند كه نعمتي اسماني را تاكنون از كف داده اند!

تهيه كننده فيلم مارمولك كه پيشتر جسارت پرداختنش را به موضوعهاي ممنوعه اي چون نقد دوران موسوم به سازندگي پس از جنگ درفيلم آژانس شيشه اي و مهاجرت ايرانيان ثمره نامناسب بودن شرايط زندگي و رفاه اجتماعي در فيلم ارتفاع پست وتصوير كردن شكاف نسل سرداران جنگ با فرزندانشان در فيلم موج مرده نشان داده بود اينك با دست مايه قراردادن يكي از تابوهاي ربع قرن اخير يعني روحانيت فيلم خوش ساختي را با كارگرداني كمال تبريزي روانه بازار فيلم وسينماي عيدنوروز مي كند به همه دوستان براي سپري كردن دقايقي خوش؛ ديدن فيلم را توصيه مي كنم.(البته فراموش نكنيم كه اين تهيه كننده از رانت مصونيت پرداختن به سوژه هاي ممنوعه برخوردار است وگرنه ديگران غلط مي كنند اينگونه گستاخي به مقدسات نمايند)

عزيزي كه از كارگردانان به نام سيماست.وطعم دو مجموعه شيرين و خوش ساخت ان هنوز زير زبانمان است.مي گفت چه خوب مي شد ازدواج ها توقيت دار بود(نه همچون رهبري مادام العمر) وپس از هر پنج سال در صورت تفاهم تمديد مي شد.او ادامه مي داد كه ادمي؛ كه با تغيير گردش روزگار دگرگون مي شود چرا بايد آثار يك انتخاب(درست يا غلط) گذشته خود را كه بسيار در خوبي ويا بدي اينده اش تاثيردارد؛را تحمل كند. او معتقد است زندگي بي عشق معنا ندارد وعشق در پيوند به مالكيت نابود مي شود.

نگرانی دانشجویان:تبدیل مجلس ملی به مجلس همایونی...
شخص آیت الله خامنه ای در دوران جدید احتمالا با شرایط دردناکی روبرو خواهد شد و می توان به کنایه گفت که وی آرزو خواهد کرد که کاش دعوت نمایندگان مجلس ششم در نوشیدن جام زهر و پذیرش واقعیات تلخ را می پذیرفت تا در دوران یک دست شدن پارلمان (بعدی) که دیگر خطاب به وی نامه نخواهد داد؛ مجبور به تماشای تن دادن سیستم به امتیازات در مقابل آمریکا و اروپا ، آن هم به امضای شخص خودش نمی بود.ادامه

آنچه پیش امد به راحتی قابل پیش بینی بود.اینطور نبود؟.

با لاخره دل وزدم به دریا وعلیرغم اینکه میزبان از ما بهترون بودم پروفسوریش کردم.

پس از چند ماه پرکاری بالاخره امروز اخرین پروژه کاری سال هم تمام شد.واقعیتش در پروژه بهمن ماه به نسبت پروژه مهرماه و ابان ماه و اذرماه کار کمتری داشتم اما داشتن دو مسئولیت کلیدی استرس و نگرانیهای پروژه بهمن ماه را بیشتر می کرد.به هر حال سال کاری من تمام شده و بزودی هم اولین سالگرد این دنیای مجازی طی خواهد شد. که گزارشی از انچه بر من در این یک سال گذشته است را خواهم نوشت.

کمی از سینما:
شايد كمتر كسي بتواند با فيلمهاي رسول ملاقلي پور ارتباط برقرار كند.من اما از دوفيلم اخيرش(قارچ سمي /مزرعه پدري )بسيار لذت بردم.داستان فيلم مزرعه پدري جديدترين فيلم وي در باره نويسنده كتابي است كه در باره جنگ نوشته و اينك براي شركت در يك جلسه نقد وبررسي به شهر جنگي كه پيشتر در ان زندگي مي كرده دعوت شده است وطبيعتا بخشهايي از ان خاطرات در فيلم مرور مي شود. اما برداشتها و حس وحال من از اين فيلم:
1-يك كمكي گريه كردم و سبك شدم.آخر نسل ما بهترين سالهاي عمرش در جنگ گذرانيده است و طبيعتا نوستاژي دارد.
2-در فيلم از شعار پردازي براي ارمانها به درستي پرهيز شده بود . وشخصيتهاي فيلم براي همسر/مادر و پدر/فرزندان وزندگي درجنگ شركت ميكنند.
3-يك سكانس عاشقانه را با نمايي ازحوض؛ لوله چاه اب در كنار دسته هايي از كاه بخوبي تصوير كرده بود(كمي هم اروتيك بود)
4-جلوه هاي ويژه اين فيلم به نسبت گذشته باور كردني تر بود اما به جلوه هاي ويژه فيلم دوئل نمي رسید.
5-پرسشهاي ذهني ملاقلي پور عريان تر از گذشته است و با فرياد قهرمانان فيلم از خداميپرسد: چرا بايد براي زنده ماندن ادم كشت؟
6-شخصيت محسن( فرمانده سپاه) با انچه حداقل من تجربه كرده ام قرابت كمتري دارد.فرمانده هان دوران ما به حسن خلق و تواضع متصف بودند وكمتر از قدرت عريان سلسله مراتبي كه هنجار ديگر سازمانهاي نظاميست بهره مي بردند. درعوض شخصيت كاريزماي انها در فرماندهي موثر بود.

هزينه توليد فيلم اخير احمد رضا درويش( دوئل) براي ارتقاي تكنيك جلوه هاي ويژه در سينماي ايران بسيار درست انجام شده است . همچنين انرژي و وقت بسياري هم برای تولید این فیلم مصروف شده كه همه اينها در فيلم نمايان است ونمايشگر سطح توانايي درويش است. نكته اي كه بنظرمن به ان كم توجهي شده فيلمنامه است.
ميل گيبسون بازيگر دوست داشتني من براي توليد فيلم خود به نام مصايب مسيح بطرز نگران كننده اي زير فشار لابي پر قدرت يهوديان امريكا قرارگرفته است. ماجرا از اين جا اغاز شده است كه در بخشي از فيلم به شرح ازار رساني يهوديان به مسيح مي پردازد.اما متنفذان يهودي امريكا با جنجال افريني رسانه اي سعي در حذف و يا حداقل تلطيف كردن بخش زيادي از اين قسمت در فيلمنامه را دارند.

گاه فرصت ها؛ ابلهانه يا ازسر تبختر از فرصت ها استفاده نكردن نتيجه اي جز التماس و تن دادن به خفت دربرندارد.حكايت روابط ايران با مصر /پرداخت غرامت جنگ ازسوي عربستان در ازاي پايان دادن به جنگ پس از فتح فاو/پذيرش پروتكل الحاقي آژانس انرژي اتمي وتلاش برای از سرگيري روابط با امريكا از مصاديق روشن اين فرصت سوزيهاست.

تجارت /داد و ستد / كم وزیاد واژه هايست كه در حيات اجتماعي گريزي از انها نيست.تحقيقا بخش اعظم امور ما ادميان درمدار اين واژگان مي چرخد؛اينطور نيست؟

تا پيش از انقلاب واقعا كبير(براي دستاوردهاي بزرگ ان براي بشريت) فرانسه تمامي انچه كه ادميان براي صيانت از خود در برابر قدرت حاكمان طلب مي كردند اصل قانوني بودن اقدامات و فعاليتهاي حكومتها بود.رفته رفته به اين تقاضا؛ تفكيك قوا(اجرايي/قانونگذاري/داوري) بمنظور تهديد قدرت وهمچنين پناه بردن از يكي( گاه تطاول و دست درازي) به ديگري افزوده شد.غرب نقاد و چالشگر با باز ا نديشي و آموختن از تجارب تلخ و شيرين تاريخ خويش؛اصلي ديگر را يراي مهار قدرت وحراست از گوهر ادميت (آزادي)كشف نمود. اين اصل همانا ازادي اطلاع رساني است. در شرح و تفسير اين اصل؛ آزادي در سه مولفه :1-كسب وگردآوري اطلاعات واخبار به هر طريق و شيوه2.-انتشار وپخش اخبار و اطلاعات به هر طريق ممكن. ودست اخر3- دسترسي آزاد ومختارانه به اطلاعات و اخبار توسط همه شهروندان ونه قشرو بخشي خاص از جامعه؛ پيش بيني شده است.

در خبرها امده بود که شورای نگهبان اعلام کرده است : نمایندگان دولت صرفا برای تایید صلاحیت 292 نامزد جناح نزدیک به دولت نزد ما امده اند و پیگیر تایید صلاحیت بقیه مردم نیستند.
نکته جالب این اعلام شورای نگهبان اینست که خودشان هم می دانند تمام فعالیتشان برای پیشگیری از حضور مردم در مجلس است وبرای اینکه جناح مقابل را تضعیف کنند ناچار به اعتراف واقرار این نکته می شوند .

مادرم دیشب زنگ زد وشادباش عید قربان گفت.این چند روزه ازبس گرفتار بودم فراموششان کرده بودم همیشه زنده وبا عزت باشند.
غلام همت انم که زیر چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد ازاد است
قربان ابراهیمی خجسته باد.

اقایان خیالشان از بابت تهدیدهای اصلاح طلبان به استعفا راحت است چون در این چند ساله در یافته اند که با به گروگان گرفتن امنیت کشور می توانند اصلاح طلبان را خلع سلاح کنند.پس ضرورتی برای کوتاه امدن نمی بینند واینکه بقول خاتمی رهبری گفته است بنای دخالت در موضوع را ندارد از این اطمینان ناشی می شود.اما اگر نشانه بیماری خاتمی که کد سیاسیون ایرانی برای ابراز مخالفت با روند موجود است را در نظر بگیریم.برمجلسیان است که این بار تهدید خویش را برای ازادی عملی سازند. وبه کمتر از حذف نظارت استصوابی هم بسنده نکنند.گرچه پیش بینی می شود که در پس این استعفا هاشمی چون گذشته خوشه چینی کند وبا پادر میانی به نوعی دوطرف را راضی کند؟اینگونه مباد.امین