بینش معاصر

چهارشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۳

با روي كار آمدن دوست و همفكر محمد حيدريان (معاون سينمايي وزارت ارشاد) يعني عزت الله ضرغامي درصاحب منصبي بزرگترين رسانه ايران اوضاع چندان به نفع حيدريان و يارانش كه اينك از دوسو اماج حملات سخت و شكننده در نقد سياست ها و عملكرد يك سال و نيم خود شده اند؛ نيست.
اعتراض هاي سينماگران پيشكسوت و استخواندار سينماي ايران به شيوع دوباره سانسور؛ نظير بيضايي/ مخملباف/فرمان آرا وسينايي در بهار امسال؛ از يك سو و رنجش و دلخوري دوستانش از ساخت واكران فيلم معمولي اماسنت شكن مارمولك از دیگر سوی؛حيدريان را در وضعيت دشواري قرار داده است.اعتراض خانه سينما به اعمال سانسور و مميزي در فرهنگسراهاي تهران هنگام نمايش فيلم هاي سينمايي و نيز وسواس مضاعف سازمان زيبا سازي شهرداري در تعيين پوستر هاي قابل نمايش در سطح شهربعنوان بيلي برد وفرجام خواهي خانه سينما از معاون سينمايي وزارت ارشاد در اين خصوص؛ همه و همه دست در دست يكديگر داده اند تاحيدريان به ناچار موضعي كاملا مشخص از رويكرد خويش و سياست هايش را اعلام کند. آنچه كه تاكنون به يمن اعمال به جاي اعلام ونيزسابقه همكاري در دوران صدارت خاتمي بر وزارت ارشاد؛ آشكارنشده است.

سه‌شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۳

ايدئولوژي ها همه مدعي واقعگراييند.وبا دست چين كردن هرآنچه از واقعيت كه موافق است وبا ناديده انگاشتن آنچه مرافق نيست؛براي دخويش جامه اي از آبروي فكري مي بافند. والبته در هردوره زماني هم ستاره اقبال يكي از انها طلوع مي كند و ستاره دیگری افول ،واين اغاز و افول ایدئولوزی ها همچنان ادامه دارد.

دوشنبه، تیر ۰۸، ۱۳۸۳

جز ابراز تاسف برای بازماندگان پیکرهای خاکستر شده چه می توان گفت؟!

یکشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۳

امروز مشغول مطالعه بريده جرايد مرتبط به شغلم بودم كه ترانه اي از حميرا كه به تازگي در رايانه محل كارم بالاگذاري كرده بودم توجهم را جلب كرد. بهار سال 1363بودکه به اتفاق پسر عمو هايم ودو خانواده از فاميل هاي انان وهمراه مادر و برادران و خواهرانم راهي شمال شديم. من به دليل اينكه دوتن از دخترخاله هايم(يكي از انان اينك همسر برادرم است ) در ماشين ما بودند ناچارمي بايست سوار ماشين دختر عمويم مي شدم .همسر دختر عمويم كه در سال 1367 مرحوم شد عاشق ترانه هاي حميرا بود و يك مجموعه آلبوم درست و حسابي از اين خواننده در ماشينش داشت.(انوقت ها سي دي وام پي تري نبود)سفرپر خاطره وجذابي بود به خصوص براي من كه در اين سفر عاشق هم شدم.عاشق دختر خاله همسر پسر عمويم .چه روزها كه در انتظار يك لحظه چشم در چشم دوختنش ودو گزاره گفتگو؛ كه نبودم.امروز اما پس از شنيدن اين ترانه: يكي به فكر ياره / يكي در انتظاره/ يكي داره مي خنده به روزگاري كه وفا نداره/... نخست به ياد مرحوم داماد عمويم افتادم وپس از ان هم فضاي زيباي عاشقي و خجالت وجواني كه هيچگاه به دليل سنگيني و تراكم افكار ايدئولوژيك ناشي از انقلاب فرصت انديشيدن جدي وپرداختن به ان راهم نداشتم!؟افتادم. نسلي كه بروز انقلاب نوجوانيش را جنگ جوانيش را واينك ...را به ...سپرده است.

شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۳

خوانده بودم كه تاكنون اورانيوم را غني شده به فروش نرسانده اند وتاكنون اين اقدام به دليل مخاطراتش شدني نيست.والبته براي دارا بودن فن آوري اتمي توانايي غني سازي ان ضروري است.براين اساس در حيرت بودم كه چگونه رييس جمهور موقتمان(حجت الاسلام روحاني)پيشنهاد توقف داوطلبانه تعليق غني سازي اورانيوم را در اجلاس تهران به سه دولت اصلي باشگاه اروپا داده بود.
در هر حال در پي ناكامي ايران از انجام تعهدات اروپا در برابر انچه داوطلبي ايران در تعليق غني سازي اورانيوم رخ داد.اينك ايران از سرگيري غني سازي اورانيوم را به اگاهي دول اروپايي و البرادعي رييس آژانس انرژي اتمي رسانده است.تاآنان در سه ماهه باقي مانده براي تعيين تكليف ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت ويا مختومه كردن آن با چشماني بازتر به موضوع بينديشند و عمل كنند.
پيشترها دردرس تئوري روابط بين الملل مي اموختم كه سلاح اتمي سلاحي است براي استفاده نكردن و درنهايت مي تواند سلاحي بازدارنده به حساب آيد؛ چراكه استفاده از اين سلاح برنده اي ندارد.وچه زيبا و ديپلماتيك نگاشته بود قوچاني در سرمقاله روزنامه شرق با عنوان تقوای اتمی مقدمه بمب اتمی؛ كه از منظر جامعه جهاني نظام ايران فاقد تقواي لازمه دارابودن سلاح اتمي است و برهمين مبناست كه جهان؛ نگران دستيابي ايران ؛ به سلاح اتمي است.

چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۳

چندي پيش رهبران جريان هاي موسوم به انصار حزب الله در مصاحبه اي از ضرورت بازنگري در ميزان اطاعتشان از اولياء(جمع مكسر ولي) ياد كردند.فرداي انروز روزنامه ها از حجت الاسلام قرائتي نقل كردند كه وي به طلاب جوان گفته است كه براي مسايل مستحدثه(جديد)چاره انديشي و متناسب روز فتاوي ديني صادر كنند و انتظاري از علماي سپيد محاسن نبايد داشته باشند. سخنان اخير رهبر نظام نيز بر همين سياق ذكر شده؛ بيانگر انست كه اينك قدرتمحوران درون نظام شامل سنتگرايان و انقلابيون(ماركسيست هاي فقهي) به چالشي تازه براي متناسب سازي انديشه و ايدئولوژي خويش با گفتمان پرشتاب و تحول آفرين مدرنيته در افتاده اند.فارغ از انيكه اين كهنه جامه پروصله توان نگهداري تكه پاره هاي رفو شده خود را نيز ندارد تا چه رسد به نگهداري تن خسته ادمي مدرن از گزند سرما و گرما.

دوشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۳

دیروز به دلیل کاملا غیر وبلاگی و اینترنتی چند تن از بلاگر ها رو ملاقات کردم.طواف با همان شخصیت رمانتیک وحی شبانه/الپر با انرژی وشاداب/عمق خانمی/شین و...
یک سمینار وبلاگستان و ایرانشهر هم در نزدیکی محل ملاقاتمان دائر بود که یک ساعت آخرش رو شرکت کردیم و بهره ها بردیم .از کافی شاپ خانه هنرمندان هم تناول کردیم و کلی بر اوزا نمان افزوده شد.

یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۳

رنگ آبی (مورد علاقه من)بعنوان زمینه پرچم اتحادیه اروپا که اینک به بیست و پنج کشور اروپایی گسترش یافته برگزیده شد.نظام رای گیری این اتحادیه با لحاظ کردن جمعیت و واحد های عضو، سامانه جدیدی از اکثریت را درتصمیم گیری سازمان های جهانی عرضه خواهد کرد.چیزی که در نظام سازمان ملل متحد بگونه ای دیگر و غیر دمکراتیک است.بدین مفهوم که در مجمع عمومی این سازمان تعداد جمعیت نقشی در تصویب یا وتوی تصمیمات ندارد وبعکس در شورای امنیت تعدادی از کشورها دارای حق وتوی انحصاری ودائمی هستند.
بنظر می رسد خرد جمعی درسازمان های بین المللی در این مسیر حرکت خواهد کرد که نظام اکثریت براساس جمعیت و نیز دولت ملت ها را توامان در تصمیم گیری ها ملحوظ نماید.

چندی پیش دفتردار محل کارم که از مقام ارشد سازمان و معاون وزیر برای مراجعان این سازمان شناخته شده تر ومحترم تر است، از بی توجهی مدیران ارشدش طی این سالها که او با رنج و فلاکت کودکان خردسال خویش را در فقدان پدر، بزرگ کرده وهیچگاه از او احوالجویی هم نکرده اند چه برسد به چاره جویی،نزد من شکایت می کرد.قدری متاثر شدم .واز اینکه در سازمانها ونهادهای ما چه دولتی و چه نیمه خصوصی انچه که کمتر اهمیت دارد همین منابع انسانی است، در اندیشه شدم. به راستی همین باور وتفکر است که در سازمان مدیریت و برنامه ریزی هزینه های جاری(پرسنلی / اداری)راهزینه های تلف شده تلقی می کنند و بعکس هزینه های عمرانی را سرمایه ای می نامند. واز هرگونه افزایش حقوق و مزایا بغیر از گروه مدیران ارشد که ان را هم از سر ناچاری انجام می دهند از عادلانه کردن دستمزد ها و یا بهبود شرایط کاری و رفاهی کارکنان طفره می روند. ونتیجه این می شود که ساعت کار مفید کارکنان در ایران کمتر از بیست دقیقه برآورد می شود.
ادمی کار می کند که بهتر زندگی کند.

شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۳

ساعت شش و نیم بامداد امروز، برای شرکت در کلاس فرانسه در حالی که آلبوم الیسا خواننده پاپ لبنانی رو گوش می کردم و گاهی هم زمزمه، در خیابان های شمالی ام القرای جهان اسلام و حومه به سمت دفتر کارم رانندگی می کردم.حس کردم کسی دنبالم می کند.اما فقط یک حس بود.کمی جلوتر یک خودرو پیکان پلیس جلویم پیچید وافسرمسنی که در جلو خودرو نشسته بود با لحن توهین آمیزی از من خواست پارک کنم و پیاده شوم..فوری پارک کردم و پیاده شدم .افسر پلیس کلافه و عصبی روبه من فریاد زد: چرا چند نوبت تذکر دادم توجه نکردی صدای ضبط ماشین زیاد است و باید یک هفته ماشین در پارکینگ بخوابد. پاسخش دادم که متوجه نشدم ضمنا ضبط ماشین من گرانقیمت نیست،و از ضبط سی هزارتومانی صدای آنچنانی شنیده نمی شود.گفت:به تذکر من توجه نکردی و در هر حال ماشین باید به پارکینگ برود .گفتم هرچه بگویید.آماده شدم ماشین را راه بیاندازم و به دنبالش بروم که ناگهان تصمیمش عوض شد و گفت دیگر تکرار نشود.شاید زمانی که در حس و حال ترانه عیشالک بودم رعایت تقدم عبور خودرو پلیس را از تقاطع نکرده ام و همین موجب رنجش آن سپید موی را فراهم آورده باشد.همه ما نیازمند دیده شدن هستیم.اینطور نیست؟

یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۳

بدون شرح:
ايت الله مشكيني در خطبه هاي نماز جمعه قم گفته است : خدا را شاكريم وهمين طور از امام زمان كه اسامي و ادرس نمايندگان مجلس هفتم را در شب قدر تاييد كردند وبحمدالله اينان به مجلس راه يافتند.


اتحاديه اروپا طرح خاورميانه بزرگ را تاييد كرد و متعهد مي شود تا براي عملي شدن ان از طريق غير نظامي با تمام توان بكوشد. اما باشگاه هشت كشور صنعتي جهان كه پس از امريكا از مهمترين بازيگران عرصه روابط بين الملل است با رقيبي جدي روبرو شده است .اتحاديه اروپا مي رود تا با سركردگي فرانسه و پشتيباني المان چالش نويني را براي حضور قدرتمند اين اتحاديه دربرابر قدرت بلامنازع فعلي امريكادر عرصه جهاني ايجاد كند.در اين ميان اما نظام سياست خارجي ما چه مي كند؟ كه هرانچه را در جهان در حال شكل گيري است را ناديده مي گيرد .پس چگونه مي خواهد از امنيت و منافع ملي كشور حراست نمايد.امروزه باشگاه مردان جهان(امريكا/اتحاديه اروپا/گروه هشت كشور صنعتي) متفق القول هستند كه براي پيشرفت سرمايه داري نيازمند صلح و آرامش و پيشنياز اين دو نهادينه شدن رواداري عقيده و انديشه و گسترش دمكراسي است.درفرصت سوزي نظام سياست خارجي ما( همچون تدبير داخلي)همين بس كه كشور تازه تاسيس امارات بدون ادله حقوقي مكفي و پيشينه تاريخي قابل قبول براي اثبات ادعاي خويش برجزاير سه گانه اينك عقبه اي از دول عرب و مهمتر از ان سكوت رهبر باشگاه قديمي جهان يعني انگليس را بر تاييد ادعاي خويش به همراه اورده است.از استفاده واژه خليج عربي به جاي وازه خليج فارس هم كه در نشريات و رسانه ها رايج شده است نيز مي گذريم كه اين همه نتايج تدبير سياست خارجي آفايان است.اگر در نظام داخلي ثمره قدرت قضايي وبه بركت فروش نفت مي توان براراده وجسم مردماني بي سلاح و بي نان فايق امد اما خام انديشي وبسان شوخي است كه بتوان برسر اين بازيگران تاريخي واينك پرقدرت باشگاه روابط بين الملل كلاه گذاشت.ربع قرن دشمني با جهان انهم از سر جهالت وتبختراينك عرصه را برايمان سخت تنگ كرده است.علي عبدالله صالح رييس جمهور يمن در جمعي از رهبران عرب گفته بود:تا پيش از اني كه ديگران ريش و موهايمان را اصلاح كنند(اشاره به اصلاح سر وصورت صدام توسط سربازان امريكايي) خودمان اينكار را بكنيم بهتر است.

جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۳

کامپیوترم خراب شده است .ودر حال بسته بندی کردن اسباب ولوازم خانه برای جابجایی هستیم.طبیعتا چند روزی نمی نویسم و الان هم نمی توانم ایمیل هایم را بخوانم.نمی دانم ویندوزم کهنه شده یا مشکل دیگری دارد.در هر حال از خوشه چینی وبلاگستان چند روزی محرومم.شاداب و کم رنج باشید.

چهارشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۳

دوباره براي مديرانم عزيز شده ام وسه روز گذشته رابراي پيگيري پروژه مهرماه در ماموريت بودم .همان جايي كه وحي شبانه به تازگي زياد به آنجا مي رود.پس ا زانجام اولين جلسه كاري و در ميانه دومين و سومين نشست كاري براي صرف ناهار با دوست صميمي و مدير اسبقم در سفره خانه سنتي عالي قاپو گرد هم امديم و مواضع سياسي/فلسفي وعلائق مشتركمان راپس از یکسال با يكديگر؛ هماهنگ كرديم.
خانواده هنوز در ولايت هستند.مسيح اما نگران از بازگشت است (ظاهرا رفتار كاملا غريزي من در روز زلزله حسابي اورا ترسانده است) و تلفني از من درخواست كرد كه با خواخرش(خواهرش) پيش پدر بزرگ و اينها بمانند.
ديروز نيز پيشنهادي براي همكاري با يك پروژه بخش خصوصي داشتم(البته اگر بشود نام خصوصي را بكار برد .چراكه توزيع كننده ثروت وكارفرما در بيش از 90درصد كارها همان دولت است) .

یکشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۳

مدرنيته نيز چون سنت كه حكومت و حاكماني دادگستر و ظالم توليد مي كرد؛هم دمكراسي و هم پوپوليسم(توتاليتاريسم/ميليتاريسم...) باز توليد مي كند.پوپوليسم ثمره تهييج توده ها توسط رسانه هاست وبدون ايفاي نقش رسانه ها، تصور پيدايش پوپوليسم ناممكن است . محمد قوچاني در سرمقاله خواندني شرق با نام زلزله درخدمت پوپوليسم مي نويسد: پس هر دو انديشه(دمكراسي/پوپوليسم)به حاكميت مردم مي انديشد اما دردمكراسي اين قانون است كه حكومت مي كند ودر پوپوليسم ايدئولوژي.
بنظر مي رسد؛ هر دوي اين نظام ها چون مولود مدرنيته هستند برپايه قانون رفتارهايشان را عملي مي سازند وآنچه وجه تمايز اين دو مي باشد نه قانون بلكه گردش آزاد اطلاعات وبرابري فرصت ها در توليد/انتشار وكسب اطلاعات مي باشد.توانايي ساماندهي تظاهرات حمايت آميز از اراده هيتلر/كاسترو / لنين و...را برهمين پايه مي توان تفسير كرد.پس درست تر آنست كه بنويسيم: كه دردمكراسي اين قانون مبتني بر گردش آزاد اطلاعات است كه مبناي رفتار حكومت هاست.در اين صورت است كه تمايز راستيني بين دو نظام پوپوليستي و دمكراسي نهاده ايم.

سنتگرايان از دوران نخست اقبال مردمي به اصلاحات وجريان موسوم به اصلاحات ،درسها اموختند.واز ناتواني اصلاح طلبان در تبيين استراتژي مناسب براي پيگيري مطالبات مردمي بسيار سود جستند.براين پروسه؛ حذف زود هنگام سردار خويش خوانده سازندگي و الحاق وي به ارودگاه سنتگرايان را نيز بيفزاييم.
آنان با اعتماد به نفس قابل ستايش در برابر هر آنچه موج سهمگين اما كوتاه مدت رسانه ها در برابر رد صلاحيت ها مي ناميد ندش؛تكليف آينده خود و انقلابي كه صرفا انان ميراث دارش هستند روشن كرده و با نيشتر دمل اصلاحات را كه برپيكره حاكميت روييده بود از پي كندند.اينك اما براي ادامه مسير و پيشگيري از بازگشت دوباره اين دمل چرکين ؛ نيازمند آنند كه با تصويب قوانين و مقرارتي كه بتواند مانع از اجراي پروژه كارآمدي نظام(نظام صرفااجرايي و نه نظام تصميم گيري) شود؛شرايط حضور در اين عرصه راولو به صورت محدود به مانند آنچه در اين هفت سال رخ نمود از رقباي خويش دردرون حاكميت بگيرند. پيگيري اصلاح آيين نامه داخلي مجلس(حداقل براي کنترل نطق هاي پيش از دستور)، شبهه در مصونيت نمايندگي مردم از سوي قوه قضاييه و نيز خودنمايندگان مجلس فعلي و... همه حکايت از اموختن عبرت هايي ازجنبش ناکام خرداد 76 دارد .

چهارشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۳

اما ضرورت طرح معنویت از نظر ملکی دوچیز است: یکی اینکه انسان درتجربه تاریخی و فردی خود هیچگاه از درد ورنج عاری نبوده واگر این درد و رنج ها، فهرست شود به چند درد ورنج بنیادین می رسد، که بقیه این درد ها و رنج ها فرزندان آنهایند. یکی از انتظارات اساسی بشر از ادیان معرفی این درد و رنج های بنیادین وکاهش انها بوده است. اما دومین نیاز ما آدمیان به معنویت اینست که در جهان امروز ما بیش از گذشته به معنویت نیاز داریم .انسان پیشین علاوه بر اینکه برای رشد باطنی خویش نیازمند دین بود برای سامان بخشی حیات جمعی خویش نیز ازدین بهره می برد ولی در عین حال در ان زمان اگر کسی می خواست سامان زندگی جمعی را برهم زند به اندازه امروز توانایی تخریب نداشت.اما ما امروزه قدرت زیادی برای تخریب سامان های اجتماعی داریم..بدین ترتیب عاملی که او را بتواند مهار کند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.به تعبیر دیگر نیرویی باید به انسان بگوید که هر کاری می توانی را نباید بکنی ،یعنی ای انسان مقدورهای تو غیر از ماذ ون های توست.
پس دو عامل یاد شده (ناتوانی فهم سنتی از دین در التیام بخشیدن به درد ها ونیز ضرورت مهار انسان اینک بغایت توانا در رعایت سامان اجتماعی) اسباب لازم برای مطلوب بودن معنویت را فراهم می سازد.
اما در معنویت که البته یک رویکرد است ونه یک مکتب، برخلاف دین نوعی سکولاریته وجود دارد والبته این بدان معنا نیست که زندگی پس از مرگ وجود ندارد بلکه بدین معناست که نظام پاداش و کیفر درهمین دنیا هم غالب است وانسان معنوی در همین دنیا هم به دنبال کسب آرامش و امید و طالب شادیست.
نکته اغازین رویکرد انسان معنوی پرسش چه کنم؟است.چرا که با کنش من انسان در برابر حیات است، که آدمی معنا می یابد.پس اگر طالب این هستیم که از جهان سر دراوریم برای اینست که شناخت مطابق با واقعیت ،عمل ما را متفاوت می کند.پس هر انچه از حیات می خواهیم بدانیم برای انست که به اندازه حتی ذره ای بر پرسش چه کنم؟ تاثیر بگذارد.حتی پرسش از وجود خدا برای انست که اعتقاد یا عدم باور به ان در چه کنم؟ موثر خواهد بود.
اما از ویژگیهای انسان معنوی اینست که اصیل است بدین مفهوم که در رفتارش تابع باورهای دیگران نیست این خود اوست که اراده اش را براساس باورهای خودش تنظیم می کند وبرای خوش امد دیگران یا مد و یا عرف رفتاری برخلاف باورش انجام نمی دهد.این انسان علاوه براین بینه جوست و اهل استدلال و استناداست او بهمین دلیل اینجایی و اکنونیست یعنی بسان یک دماسنج دمای الان را نشان می دهد یدون انکه دلبستگی به ماندن در وضعیت فعلی را داشته باشد او در قید گذشته و اینده نیست او در حال زندگی می کند. ودیگر اینکه انسان معنوی تجارب خود را تشریح وارایه می کند اما از کسی مطالبه پذیرش نمی کند.

آقا ما رو هم ديگه علناغير خودي مي خوانند.قريب دو سالي بود كه به نمايندگي از سازمان مان در جلسه اي سوپر حكومتي شركت مي كردم . وهر از گاهي من ودونفر ديگر از اعضاي چهل وپنج نفري اين جلسه از سوي ديگر اعضا ؛ براي انچه كه انان بي توجهي به خواسته امت حزب الله وشعائر ديني مي ناميدندش مورد پرسش و اعتراض واقع مي شديم. اخيرا در يك سميناري كه چندي پيش براي تبيين برنامه هاي اينده( شايد مجلس هفتم و رياست جمهوري) د رمشهد برگزار كرده اند من و دوتن ديگر از نمايندگان را به بهانه غير خودي بودن دعوت نكردند.اما ازبخت بدشان يكي از نماينده گان دعوت نشده با همان پرواز براي زيارت به مشهد مي رفته كه تمامي اعضاي جلسه را در هواپيما ملاقات ميكند.ديروز وي پس از بازگشت به من زنگ زد و پرسيد كه چرا من به سمينار نرفته ام . كه به اين ترتيب معلوم شد آقايان براي تبيين برنامه هاي سالجاريشان چند نفر غير خودي را كه نامحرم بوده اند دعوت نكرده اند. كاملا به سمت يكپارچگي نظام به پيش مي رويم .
گزارش سمینار پارسال همین موقع در مشهد.