بینش معاصر

پنجشنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۲

از اغاز جنبش تا پايان پيروزي انقلاب جمعا3162نفر در مبارزات چريكي و تظاهرات خياباني و نيز درزندان توسط رژيم گذشته كشته شده اند.

چند وقت پيش نوار بيداد شجريان را براي گوش كردن به ماشين برده بودم و پس از خارج كردنش از ضبط فراموش كردم از جلو داشبورت برش دارم عصر كه امدم ديدم نوار كج و معوج شده(من در حوزه موسيقي سنتي ايراني فقط اين چند البوم رو دوست دارم:گل صدبرگ ناظري؛بيداد شجريان؛ نيلوفرانه افتخاري؛صداي عشق بهرام حصيري وافسونگر امين الله رشيدي.)امروز با فرمهر و مسيح رفتيم شهر كتاب يه چند تا كتاب و نوار براي مسيح وفرمهر خريديم ومن هم البوم مورد علاقم كه از نور و گرماي افتاب از بين رفته بود را دوباره تهيه كردم.به دنبال سي دي البوم بهار من شادمهر بودم كه تمام كرده بود؛در عرصه موسيقي بي كلام هم بيشتر از همه گيتار فلامنگو و ويلون ويوالدي رو مي پسندم البته كه ويلون بيژن مرتضوي جاش محفوظه.خب موسيقي پاپ هم كه مي دونيد الان بيشتر عربي(ايهاب توفيف؛ديانا حداد ونوال الزغبي) گوش مي دهم؛از ايراني ها هم معين واميد وكمي هم ابي و گوگوش؛ ترانه هاي مهستي هم كودكيم را برايم تداعي مي كند.الان هم عيالات متحده در حال نواختن اهنگ از كرخه تا راين است كه تازه ياد گرفته.

چهارشنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۲

يك ايراني و يك پاكستاني بطور مشترك جايزه 40 هزار دلاري بانك توسعه اسلامي كه مقر ان در عربستان است را به دست اوردند.ميرآخورومحسن خان براي انچه كه تلاش براي پيشرفت اقتصاد اسلامي مي خوانند اين جايزه را دريافت مي كنند.

شوراي حكومت انتقالي عراق امروز نماينده حزب الدعوه را به عنوان ريس شورا برگزيد.اين انتخاب براساس حرف ابجد اول نام نمايندگان عضو شورا صورت گرفته است و طول رياست شورا يكماهه مي باشد.

بنظر مي رسد ما ايرانيان به شدت نيازمند مشق اموختن رعايت و احترام به تفرد نوع بشر هستيم.وتا اين آموزه الگوي رفتار مان نشودبا هر نظامي كه طراحي كنند به مدنيت دست نمي يابيم.

سه‌شنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۲

ديشب مراسم ششمين جشن خانه سينما را تماشا مي كردم نبوي چه زيبا و بي تكلف مراسم را اداره مي كرد.امروز نيز در منقبت جلاد مطبوعات سخن رانده است.

فرصت سوزيش انچه را كه در طي چند سال با سياستهاي منطقي و جهان پسندش(همزيستي؛گفتگوي تمدنها؛تنش زدايي) رشته بود پنبه مي كند.

حق با بابك است.همه ادميان دلتنگيهايي دارندبه ويژه جامعه در حال گذار ما كه در نبود يك سامانه درست اجتماعي؛ گذر از اين دوران به پل صراط مي ماند.

در محله كار جديدم نزديك غروب كه ميشود نوازندگان دوره گردي به آواز خواندن مي پردازند.بنظرم مي ايد با رفتن ما به انجا به ويژه من كه ريش هم دارم از هر متر مربع قيمت ساختمانهاي انجا چيزي قريب به يك صد هزارتومان كسر شده كه البته در راستاي كاهش قيمتها و كمك به مستضعفان و اقشار اسيب پذير اين اقدام صورت گرفته است.

دوشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۲

امروز ابلاغ جديدم را كه بسيار ناشيانه و از سر ناچاري زده بودند دريافت كردم .يادداشتي بر ان افزودم و به مدير ارشد اعاده اش كردم.مرا خواند و گفت كه چه بنويسم؟ در پاسخش سلسله مراتب سمتهاي سازمان را نام بردم و گفتم اينكه چه بنويسيد در اختيار شماست.اما براي ختم غايله پس از برگزاري يك مهماني كوچك خداحافظي با همكارانم؛ به محل جديد كارم در شمال شهر رفتم.نميدانم خير است يا ... در هر حال تلاش خودم را براي حفظ منزلتم انجام دادم اما نتيجه اي حاصل نشد.اينجاست كه پس از پيگيريهاي به انجام نرسيده مي توان گفت توكلت علي الله.

یکشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۲

شايد حق با اينان باشد امادل كندن از خاطرات؛رنجهاو شادكاميهايش چيزي فراتر از جسارت مي طلبد.

هندوستان در اسيا ؛ليبريا در افريقا پيشينه ممتازي در دمكراسي دارند اما اينك ليبريا را چه شده است!

اگر اين قصه براي عبرت باشد و نمونه و مثال خارجي نداشته باشد چه؟

جامعه مسلمان فرانسه پيش از جامعه مسلمان امريكا صاحب شبكه تلويزيوني مي شود.

هنگامه بازگشت از بهشهر در مواجه با يك خودرو پژو كه از روبرو مي امد يك لحظه عباس عبدي بود كه با خانواده اش با شتاب رد مي شد.
چه شباهتي؛ اما اينك عبدي نه در نزد خانواده و بسوي تفرج كه در بند زندانبانان خويش گرفتار است.براي آزادي همه بنديان وبه ويژه بنديان قلم وانديشه دعا مي كنيم.( آمين)

اينبار با شما سخن مي گوييم كه گفته بوديم ديگر با حاكميت سخني نداريم...

شنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۲

خاتمي اينبار نيز مصلحت اقايان را به حقيقت رجحان داد.

ساعت شش بامدادروز پنجشنبه با موسيقي عربي(نوال الزغبي-ايهاب توفيق) و گوگوش ؛كوهستانهاي مازندران را در نورديديم وبسوي ابهاي نه چندان ارام و آبي درياچه خزر شديم.پس از رسيدن به محل اقامتمان و لختي استراحت ؛به عباس اباد بهشهر رفتيم تا ناهار را در كناره زيباي بركه عباس اباد زير درختان مه گرفته بخوريم.جايتان پر خالي؛ نعمت اسماني نيز باريدن گرفت و بر عيشمان دو چندان افزود.قلياني نيز با حاجي داييمان نوشيديم و برا ي شستن ظروف انهم زير باران روانه شيب كوههاي مه گرفته شديم. وه كه چه زيبا و دلپذير بود؛باران؛ سبزينه درختان؛ خاك اب خورده تيره شده وقهوه اي درختان چه ارامش بخش و تسكين دهنده روان خسته يمان بود.
جمعه را نيز به گرگان و گنبد كاووس رفتيم. دختركان زيبا ي اندام تركمن كه با پيراهنهاي بلند و روسريها ي خوش نقش و نگارشان( كه بدون استفاده از گره با ظرافتي تمام دولبه اش را با ساعد دست چپ نگه مي دارند) بر جذابيتشان مي افزود؛ نخستين منظره ايست كه غريبه ها را به خود جلب مي كند.
باران مفصلي نيز عصر جمعه هنگامه بازگشت از بندر تركمن نصيبمان شد.چند ساعت پيش نيز از بهشهر حركت كريم و اينك در خدمتيم.

چهارشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۲

پس از گذشت دوماه از بازگشت از دوره پزشكياري و كار كردن روزانه در يك شيفت اورژانس بهداري شهرك دارخويين براي انجام يك عمليات نظامي عازم كردستان شديم.سفر بسيار دلپذير و جذابي بود جاده هاي غرب كشور با كوههاي سر به فلك كشيده شان در پاييز سال 1364ديدني بود.يك شب را در كرمانشاهان در قرارگاه سپاه اين شهر با كنسرو تن ماهي و خاويار بادنجان شام انشب” گذرانديم.فرداي انروز به سنندج مركز استان كردستان رسيديم.مقر ما پادگان لوله در كنار سد سنندج بود.چند روزي را در اين پادگان تازه تاسيس شده و در مجاورت ابهاي سد با مشق رزمي صبحگاهي و خواندن روزنامه و مجله سپري كرديم.چادر هاي استقرارمان در دامنه كوههاي دو طرف سد قرار داشت . چهار پتو به عنوان تشك و دو پتو براي روانداز ويك والور پاسخگوي گرمايش شبهاي سرد حاشيه سد نبود.نكته جالب در اين اقامت وضو گرفتن سحرگاهي بود كه از فرط سرما پوست دستانمان خشك شده بود ودايم ترك مي خورد و از بين انها خون مي امد.دو هفته اي سپري شد با اتوبوسي ازراه مريوان مارا به پاسگاه مرزي عراق بنام طوويله بردند.ناهار راا نجا خورديم ودر اصطبلهاي پاسگاه كه پر از كاه و يونجه بود كلي بازي كرديم.از انجا با وانت لندكروز مارا به رشته كوههاي هزارقله رساندند.چه پيچها ودرههاي وحشتناكي انتظارمان را مي كشيدند.هر پيچ اين جاده مارا به مرگ دعوت مي كرد؛وانت لندكروز حاملمان براي هر پيچ اين جاده هولناك ناچار به گردش چند فرماني بود.به هرحال به بنه (محل استقرار تداركات وبخشي از توپخانه كه به فاصله كمتر از ده كيلومتري جبهه است)رسيديم.يك كيلومتر انطرفتر اورژانس بهداري بود.شب را انجا خوابيديم.پس از نماز صبح با يك بلد از نيروهاي واحد اطلاعات عمليات لشگر ؛ پياده عازم محل عمليات شديم.كوهپيمايي لذت بخشي بود. ناهار را در بين دره هاي منتهي به مقصد درزير يك درخت پر سايه (اب و هواي كردستان عراق بمراتب از اب وهواي كردستان ايران گرمتربود) خورديم.يك تا دوساعت بعد به چادرهاي امداد كه در دامنه كوههاي زيردست تپه هاي دال زرين(محل عمليات) علم شده بود رسيديم.










سه‌شنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۲

منزجر كننده است تا كي بايد لبخند اورا تحمل كرد؟؟

وقتي ما عالم الغيب والشهاده داريم چه نيازي به گروه حقيقت ياب داريم.

امروز پس از حداقل پنج هفته يكي از مديران همطرازم كه در مديريت جديد اقبال دولتش درخشيده بود و بنا بود براي من نقش يك قاصد را بمنظور انتقال يك پيام(يادآوري اينكه من در سمت فعلي خواستگاري شده ام وانان مي توانند دوراه حفظ منزلت ويا جسارت در پايان ماموريتم را انتخاب كنند) به مديران ارشد نورسيده را ايفا كند؛ به ديدنم امد.نخست قدري متعجب شدم كه تا پيش از ان درخواست هر هفته به ديدنم مي امد اما پس از ان در خواست كه خود نيز داوطلبانه پذيرفت از ديدم غايب شد واينك براي چه امده است ؛در همين انديشه بودم ودر ظاهر با او تعارفات معمول ايرانيان را بجاي مي اوردم كه خود لب به سخن گشود و از گسيختگي تصميمهاي مديران فعلي شكوه كرد و گفت كه يكي از سمتهاي چندين و چندساله انحصاري ايشان را به ديگري واگذار كرده اند.اينجا بود كه راز ديدار امروز و غيبت چند هفته اي ايشان بر من گشوده شد.اما نكته جالبتر امروز هديه(يك جعبه سيگار برگ كرمي) يكي ديگر از مديراني بود كه تا پيش از اين دايم به دنبال نكته گيري از من تازه وارد به جمعشان بود.ظاهرا امروز همه مهربان شده بودند البته من از اين موضوع استقبال مي كنم و دعا مي كنم هميشه اينگونه باشد.

دوشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۲

بوش در تگزاس ايران و سوريه را به كمك و حمايت از تروريستها متهم كرد وافزود اينگونه اعمال بدون مسئوليت نخواهد بود.

سالها پيش كتاب موج سوم الوين تافلر را كه مي خواندم از اين واژه فرزندان چند والديني متعجب شدم.بعد ها كه در احوال خانواده هاي ايران مطالعه كردم متوجه شدم اين پديده در ايران نيز درحال گسترش است.ظاهرا زندگي صنعتي انهم از نوع توسعه نيافته اش باعث شتاب بيشتري براي از بين رفتن سامانه پيشين خانواده و پيدايش گونه جديدش شده است.گرچه نمي توان باور بابك را نيز در سست شدن اين بنياد اوليه اجتماع بشري ناديده انگاشت.

كاملا با نظر حدر موافقم .اينان حكومت را نه يك وكالت از سوي مردم كه حق خداداي خويش كه تا پيش از ان غاصبان اينان را از اعمالش باز داشته بودند مي دانند.و مطالبات ملت را نه يك حق كه موظف به رعايتش باشند بلكه صدقه اي مي شمارند كه اگر ملت سربراه (بنده مطيع)بود مستحب است كه به انان پرداخت شود.

یکشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۲

رنج ديگر عزيزانمان را چه نيكو نگاشته است.

شوراي حكومتي عراق از انتخاب ريس براي خود عاجز ماند و توافق شد كه رياست اين شورا بصورت دوره اي برگزيده شود اين در حاليست كه منزل مقتدي صدر كه به شوراي حكومتي عراق در خطبه نماز جمعه بغداد حمله كرده بود در محاصره نيروهاي امريكاي قرار گرفته است.

اه نيمه شبي و دعاي سحرگاهي به اجابت نزديك است.

حدسم درست بود نورسيده هاي نهم اسفند ماه نمي توانند با زير پا گذاردن ارزشهاي فقهيشان استيلاي يك اهل كتاب را با عنوان مشاور در يك پروژه هنري د ريك كشور اسلامي برخود بباورانند و تحمل كنند.الگوي تفكر فقهي مانع عمده دستيابي ايران به توسعه و نوسازيست. به نظر شما چه بايد كرد؟

شنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۲

يك ادم چقدر بايد بد شانس باشه كه ايراني باشه و وقتي واردكانادا ميشه كه...

چندي پيش كه با يكي از دوستانم به سونا رفته بوديم(البته نه سوناي زعفرانيه)گفنگويي ميانمان در باره مرحوم دكتر شريعتي در گرفت.دوستم معتقد بود انچه اكنون دست بگريبانش هستيم از كژ انديشي مرحوم شريعتي در ايدئولوژيك كردن دين است واين حكومت بيش از انكه نتيجه اراي روحانيت شيعي باشد ثمره اراي اوست والبته در بيانش قدري توهين و تحقير رواداشت.در پاسخ گفتم كه نظريات انديشمندان را نمي توان فارغ از ظرف زماني و مكاني و در يك كلام شرايط توليدش ارزيابي كرد.انچه باعث شد شريعتي دين را ايدئولوژيك كند هژموني انديشه و اراي ماركس بر دانشگاهها وبهتر بگويم بر كل جهان انديشمند بود كه ناچار براي رعايت دلبستگي دينييش ونيز عقب نماندن از قافله بشري با وام گرفتن ارايي عصري؛ شيوه دلسپاري دوگانه را در پيش گرفت و انصافا در حفظ دينداري نزد دانشگاهيان سعيش موثر افتاد.دوستم در پاسخم اصرار مي ورزيد كه اينگونه داوري كردن رهانيدن ادميان است از قبول مسوليت ارا و اعمالشان و اينگونه انديشيدن كثيري از ظالمان و تبهكاران به بشريت را از نقدو داوري و مالا مجازات مي رهاند. در پاسخش چيزي نگفتم اما به راستي بهتر نيست به نفس انديشيدن ؛ تفكرو كوشش در اين راه ارزش قائل شويم ونه به نتايج حاصل از انها ؛چراكه در غير اينصورت براي بشريت تكليفي(انتزاعي انديشيدن فارغ از شرايطش وپيش بيني عواقب نظريات و آرايش) روا داشته ايم كه در توانش نيست واين ظلم بزرگي است.

جمعه، تیر ۲۷، ۱۳۸۲

پايداري در راه استقرار انديشه ازادي و برابري و خوداري از توسل به زور و قهر انقلابي نشان از معرفتي عميق دارد.زاد روزش خجسته باد.

سركوب هر گونه جنبش اسلامگرايي بدون توجه به شيوه هاي تبليغي و رفتاريشان موجب سخت شدن اسلام ستيزه جو و اقبال بيشتر به اين قرائت خواهد شد. اين مقاله بي بي سي خواندنيست.

مشاور نظامي دولت بريتانيا پس از حضور در مجلس بريتانيا در خصوص گزارش سلاحهاي عراق ؛ توسط عوامل خودسر به قتل رسيد.

فرهنگستان زبان وادب فارسي به تازگي براي 77 واژه فرنگي سينما و تلويزيون واژه گزيني كرده است كه بخشي از انها به قرار زير است:
- سينه موبيل فيلم خودرو
لابراتوار پردازشگاه
پلاكارد نقش اگهي
پوستر اعلان
دوبلور گفتار گردان
پلاتو فلاته
ويژوال افكت جلوه هاي تصويري
استارلت نوستاره
انونس پيش پرده
ديزالو در اميزي
كلاكت تخته نشان
سكانس فصل
تست گريم چهره ازمون
پلان نما
ويو فايندر نما ياب
دكوپاژ نما بندي
لو كيشن مكان
تيزر اگهي تلويزيوني
استيد كم پايا دوربين
تايتل عنوان
نكته قابل توجه بي توجهي به واژه هايست كه فارسي انها هست مانند: نام = عنوان ويا جاي=مكان و فصل=بخش و اعلان=اگهي.

سيب زميني از ديار مان رفت، او كه نثري روان ودلي پر دردداشت و چه حيف كه اين پيشكسوتان عالم مجاز عطاي اين ديار را به لقايش مي بخشند. هر كجا و در هر انديشه اي هست خدا يارش باد.

پنجشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۲

شايد اين گشايشي براي مطبوعات و اهل قلم ما باشد.گرچه اميدي به اصلاحات مردمي نيست شايد ديگران با فشار مارا مجبور سازند!!!

شخصا شيفته مباحث اخلافي از اين دست هستم.ايا ادمي مي تواند به حيات خود پايان دهد ؟ايا كسي اين حق را دارد كه به اين تصميم ادميان كمك كند؟مرز ميان انتخاب كه گوهر ادميست با تعهد اخلاقي كجاست؟؟

موج مرده ؛كار ماقبل اخر(ارتفاع پست) ابراهيم حاتمي كيا را امروز پس از كوهپيمايي و استراحت بعداز ظهر مشاهده كردم.حاتمي كيا از فيلمسازان نسل بعد از انقلاب است كه درسش را بخوبي فرا گرفته وداراي قابليت قرار گرفتن در فهرست اسامي كارگردانان طراز اول(ونه صاحب سبك ويا استاد) معاصر است. اما انچه كه براي ارزيابي اثار وي لازمست مد نظر قرار گيرد ؛اجازه انحصاري او در استفاده از سوژه هاي ممنوعه وچگونگي پرداختن به انهاست(رانت مصونيت از عواقب ).
داستان فيلم زندگي و حرفه يكي از سرداران دوران جنگ را روايت مي كند كه اينك در يكي از جزاير جنوبي مسئوليت حراست از ابهاي ايران را در قبال تهديدهاي بيگانه (امريكا) دارد.تنها فرزند اين خانواده بسان همه جوانان كنوني داراي امالها و ارمانهاي متفاوت از نسل پدريست.و سردار توان درك اين تغيير حادث شده در زمان را ندارد وبنظر وي؛ اين فرزند نتيجه تربيت غلط فرهنگ مهاجم بيگانه كه در اثر سهل انگاري رهبران مركز نشين در انجام وظايفشان(تربيت ايدئولوژي و فرهنگ) مي باشد؛است.سردار ازاينكه در مركز با امريكاييان مذاكره مي كنند واجازه تنبيه متجاوزرا از او مي ستانند شاكيست و نمي تواند بين سياستهاي اعلامي دولت(تبليغات ) و سياستهاي اعماليش (رايزني براي حفظ قدرت) توازن برقرار كند واين اين امر موجب گسست او را از خانواده واجتماع ونيز افسردگي ناشي از سرخوردگي فقدان دسترسي به امالش(تنبيه متجاوز) فراهم مي كند.
حاتمي كيا اينك در پي تدارك فيلم جديدش به نام نت فلش با استفاده از يازيگران خارجي در كاناداست.

چهارشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۲

جايتان خالي يك وي سي دي عربي(سروش بهم داده بود) ديدم و گوش كردم و كلي تازه شدم. حتما تا حالا متوجه شديد من تمايلات عربي دارم خب اينهم از ثمرات جهاني شدنه ديگه!!!

سه‌شنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۲

اين مقاله بي بي سي حرف دل ماست.

بابك دمت گرم با اين نشاني كه براي رهايي از سانسور اينترنت دادي.سپاسگزارم.

همه دارند يك صدا و يك كلام مي گويند كه جامعه در حال سست شدن بنيادهاي استقرار دولت- ملت خويش است.اما چرا اتفاقي نمي افتد ايا گوشها كر شده است يا چشم ها نابينا؟؟!!

يك تركمن؛ يك مسيحي؛ پنج كرد؛ چهار سني مذهب و چهارده شيعي شوراي حكومت عراق پس از صدام را با نظارت برمر تشكيل داده اند.

برايم جالب بود كه خودم هم نتوانستم به وبلاگم سر بزنم .خيلي تلاش كردم حتي با دو اكانت متفاوت؛شايد اينهم اغازي باشد براي يك تحول ديگر؟؟؟!!

اقوامم در ولايت مي گويند كه ديگر نمي توانند وبلاگم را بخوانند.ظاهرا در شهرستانها شرايط دسترسي به اينترنت و به ويژه وبلاگ ها را سخت كرده اند.

يك حكومت تمامت خواه داراي مولفه هاي زير است:
1-يك ايدئولوژي كه بر اساس ان همه چيز(حقوق عمومي و خصوصي ونيز ارتباط ادميان) تعريف مي شود.
2-پردازش يك دشمن ويا بزرگنمايي ان براي بسيج توده ها.
3-وجود يك رهبر كه ا براز مدام وفاداري به او ونيز ايدئولوژي حاكم بيانگر ارتباط صحيح فرد با حكومت است.
4-دولت خود را موظف مي داند در اندرون افرادنيز به كنترل و نظارت بنشيند تا مبادا ادميان در خفا منحرف از راه سعادت شوند.
5- حكومت اختيار تام رسانه ها و نيز نحوه اطلاع رساني را در دست داردتا مبادا دشمنان از اين ابزار برنده براي به انحراف كشيدن ادميان بهره برند.
6-نحوه مشاركت مردم دراين حكومت تزييني و توده ايست به اين معنا كه تصميمها توسط بزرگان حكومت وبراساس تفسير ايدئولوژي حاكم گرفته شده ومردم براي تاييد به خيابانها مي ايند ويا در انتخابات شبه انتصابي شركت مي كنند.
7-حكومت براي خويش مسئوليت تربيت انسان طراز اول را قائل است( بدين معنا كه ادميان مي توانند فارغ از اين نيازهاي فعلي عرضي زيست كنند).

دوشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۸۲

از نكات خنده اور دولتمان(كابينه خاتمي) اينست كه براي اعمال بديهي ترين اختيارهايش منفعل و در برابر مخالفانش نيازمند اثبات اين حقانيت قانونيست.نمونه اش همين دعواي وزارت فرهنگ وارشاد با اداره اماكن نيروي انتظامي براي صلاحيت صدور مجوز خبرنگاران خارجيست.براساس قانون وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي صدور مجوز خبرنگاران خارجي از اختيارات اين وزارتخانه است كه رونوشتي براي اگاهي اداره اماكن نيروي انتظامي ارسال مي شود. اينك مثال ديگر اختيارات دولت؛ اين اصل هم به مناقشه گذاشته شده است.

تا الان كه پيگيري ها براي كار جديد جواب نداده است.پس بايد به كاهش منزلتم تن بدهم.از پس فردا هم ناچارم به ساختمان جديد محل كارم بروم.
فعلا دوتا پروژه مهم در دستور كار داريم كه بايد تا اخر مهرماه به انجام برسد وتا كنون كمتر از 15% انها به انجام رسيده است بنا براين در دوماهه باقي مانده ناچاريم وقت وانرژي بيشتري صرف كنيم تا به نتيجه برسد.گرچه در هر حالت بخشهايي از كار (حدود40%) فقط در ظرف زماني نزديك پايان كار قابل اجراست.

فرصتي شد وبا همراهي دوستي از سازمان نيازمنديهاي يكي از روزنامه هاي پرشمار بازديد مجملي انجام داديم.مجموعه اين سازمان در چند بخش تقسيم مي شود:
1-بخش توليد كه وظيفه پيگيري دريافت سفارش كار را دارد وبازاريابان(سيار) رانيز شامل مي شود.
2-بخش دفاتر و نمايندگيها كه جمع اوري و بررسي سفارش اگهيهاي نمايندگيها را بر عهده دارد.
3-بخش آتليه كه مشتمل بر دو بخش تايپ اگهي و طراحي صفحه است.
4-بخش وصول در امد كه وظيفه جمع اوري وجوه اعتباري سفارش اگهيهارا انجام مي دهد.
5-بخش حسابداري كه مسئوليت تنظيم اسناد و انجام امور مالي را برعهده دارد.
6-واحد اداري كه مسوليت تمشيت امور جاري و پرسنلي مجموعه را برعهده دارد.
بطور متوسط روزانه 100مليون تومان فروش اگهي اين موسسسه بود.

شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۸۲

زهرا كاظمي خبرنگار كانادايي ايراني تبار پس از دستگيري در روزهاي اخير در بيمارستان جان سپرد. پسر وي به دنبال شكايت از ايران و كاناداست؛چراكه مدعيست براي نجات مادرش هيچ اقدامي از سوي اين دو دولت صورت نگرفته است.شايد اين قرباني هزينه زيادي براي ايران در برداشته باشد؛كه مي تواند براي رعايت حقوق ديگرخبرنگاران موثر افتد.

بعضي وقتها ادمها ناخواسته حرف دلشون را مي زنند.يك نمونه اش تو شوخي و طنز است يك نمونه ديگرش وقتي كه ادم توي فكرهاش غرق شده وبه دستش قلم هست ان وقت از اعماق قلبش حرفش را مي نويسد.امروز براي پرداخت قسط سوم پيش پرداخت خانه روي دفترچه ثبت امضاي چكهاي رمزدار بين بانكي يك نفر نوشته بود :كاشكي من اينهمه پول نداشتم.از اين نوشته معلوم مي شود كه او يك نفر از تاجر هاست كه دائم مجبور براي كارهاش چك بين بانكي تهيه كند؛شايد هم از ان خداشكري هاست كه از صدتا كفر بدتره

او (خاتمي)كارمند عاليرتبه نهاد رياست جمهوريست .خود اينگونه انتخاب كرده است....(اميد معماريان)

جمعه، تیر ۲۰، ۱۳۸۲

كوهپيمايي؛سونا و وبگردي از اوقات خوش ديروز بود جاي همتون خالي.

فرهنگ ما ايرانيان شفاهيست وبندرت متاثر از فرهنگ كتبيست .البته هريك از اين فرهنگها مزايا و معايب خودش رادارد اما تاكيد زياد فرهنگ ما بر رودررويي و شفاهي بودن معايبي دارد كه حداقلش اينست كه ما را كمتر در معرض ديگر افكار ي كه در دسترس نيستند قرار مي دهد.پرفروشترين كتاب ما 180000 شمارگانش بود(عليجناب سرخپوش) كه متعلق به اكبر گنجي است(خداوند از اين گرفتاري ايشان و ملت را يكجا خلاص كند).اما كتاب خاطرات هيلاري كلينتون تاكنون يك مليون نسخه فروش رفته است.من البته خوشحالم كه فرمهر را از كودكي عادت داده ام كتاب بخواند ؛ هم اكنون او هرشب بدون خواندن قصه يايك مبحث علمي بخواب نمي رود.

همه گير شدن استفاده از موبايلهاي دوربين دار در ژاپن باعث شده كه سوء استفاده از ان هم رايج بشود.به گزارش سي ان ان عكس گرفتن از زنان در حالتهاي مختلفشان انهم بدون توجه اونها و نيز عكس گرفتن از روزنامه ها بجاي خريد ن انها از جمله سوء استفادهاي ژاپنيهاست.

تماشاي تلويزيون از صفحه نمايشگر موبايل.شركت ان اي سي ژاپن از سال 2005 نمونه هاي تجاري اين موبايل را عرضه خواهد كرد .علاقمندان تلويزيون در هر جايي كه باشند خواهند توانست برنامه مورد علاقه خودرا ببينند.

افتتاح مسجد غرناطه در كنار يك كليسا در اسپانيا.تاكنون به اين ايه توجه كرده ايم:ولولا دفع الله الناس بعضهم به بعض لهدمت صوامع و بيع و مساجد يذكر فيه اسم الله
اگر خداوندعده اي از مردم را در برابرديگران قرارنمي دادبراستي كه كليساها و صومعه ها و مساجدي كه در ان ذكر خداوند مي شود از بين مي رفت.
نكته مهم برابر نهادن كليسا و صومعه و مساجد است در كاركرد ياد خدا.

اقاي خوئيني ها مدير مسئول روزنامه سلام در سالگرد 18 تير گفته است :ما تلاش مي كنيم تا شيوه حكومت جمهوري اسلامي را اصلاح كنيم.برادركو چكم معتقد است جمهوري اسلامي يعني همين.او مي گويد امثال ماو بزرگتر از ماها بي خود تلاش مي كنيم تا چهره اشتي پذيري از دمكراسي و اسلام حكومتي بدست دهيم. وي مي گويد كه ماها به دليل عشق باز توليد شده پيشيني به اين تفكر؛ نمي توانيم از ان دل بر كنيم وسعي در چاره جويي و رفو كردن اين جامه مندرس داريم. بنظر مي رسد حق با اوست!

پنجشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۲

به راستي چگونه مي توانيم در جايي كه بسيار ي از هم ميهنانمان در جاي جاي كشور در زندانهاي انچناني گروهي مست از باده قدرت گرفتار امده اند به زندگي عادي خود ادامه دهيم...بيانيه انجمن اسلامي دانشگاه اصفهان.

هر گامي در اموزش دريچه اي بسوي ازاديست.

قيام ارام ودمكراتيك مردم ايران عليه استبدادديني در خرداد76تجربه شيريني بود كه قدر ناشناسي و فرصت سوزي ان خواجه خنده رو برا ن مهر خاتمت زدو خلقي را تلخ كام و ناارام كرد... متن نامه شيخ ما به خاتمي.

چهارشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۲

بزودي بايد منتظر سريال جديد هويت از سيماي لاريجاني باشيم.

امروز عصر سر چهاراه ولي عصر(پارك دانشجو) تعداد200نفر در حمايت از دانشجويان وازادي بيان شعار مي دادند؛5 دقيقه بعد نيروهاي ضد شورش انتظامي با باتومهاي چوبي بلند سر رسيدند و با زدن تظاهر كنندگان انان را به ميان پارك و لابلاي ماشينها راندند.انچه قابل توجه بود تعداد زياد تماشاگران اين 200نفر تظاهر كننده بود بود كه با چهرهايي رضايتمندانه اوضاع را رصد مي كردند.

ماجراي عكس باطبي خواندنيست.

سه‌شنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۲

اولين روزنامه ها؛نخستين ايستگاه هاي تلويزيوني و راديويي؛اغازين نشريات الكترونيكي و اينك وبلاگ نويسي.خوشبختانه فاصله ها اندك شده است.

واكنش هنرمندان به مطالبات نسل جوان.

تفسير و نقد مجموعه هاي تلويزيوني از ديد زنان.

<strong>لادن مرد؛ وضع لاله نيز تعريفي ندارد.از كودكي با اخبار مجلات وضعيت انها را دنبال مي كردم.البته اين جسارت پزشكان و دوقلوها در اين تصميم گيري منحصر بفرد ستودنيست.روانش شاد

احمد باطبي وانچه بر خانواده اش گذشته.

روحانيت ؛مرجعيت ونظام شاهنشاهي ايران از نوشته هاي مجيد محمدي خواندنيست.

امروز اصلا حو صله سر كار رفتن نداشتم .تلفني يك مرخصي رد كردم و ماندم خانه( بچه ها هم به كلاس زبان رفتند) و يك فيلم بسيار خوب بنام زن بي وفا را تماشا كردم.داستان فيلم ماجراي اشنايي كاملا اتفاقي يك زن شوهردار در يك روز طوفاني بايك شكارچي حرفه اي قلب زنان كه به خريد و فروش كتاب اشتغال دارد را روايت مي كند.اين اشنايي كاملا اتفاقي و حرفه اي بودن كتاب فروش در ايجاد رابطه باعث پيدايش شور جواني عشق در زن مي شود و وي همچون عاشقان سينه چاك هرروز بي پروا براي ديدار و كامجويي از كتاب فروش روانه ديدار از حومه نيويورك كه محل زندگيشان است به نيويورك مي شود.رفته رفته زندگي ارام و موفق اين زن شوهردار متاثر از اين ارتباط شده ؛ شوهرش مشكوك مي شود.و پس از كشف اين ارتباط تلخ به محل زندگي مرد كتاب فروش يا بهتر بگويم نقطه وصال عشق همسرش مي رودوبا ورودبه منزلگه عشاق و پرسش از اينكه:چرا اين ارتباط را برقرار كردي همسر من ومن زندگي خوبي داشتيم ما يك پسر ده ساله داريم .حال شوهر با ديدن تختخواب يك نفره كتابفروش كه اثار فرو رفته دوسر در بالشها بخوبي عيان است منقلب شده و با گوي بلورين تزيني كه در نامزدي به همسرش هديه كرده بود و اينك همسرش براي كتاب فروش هديه اورده بود؛ به سر كتاب فروش مي كوبد و اورا غرق در خون مي يابد اينك او قاتل است ودر همين حين صداي همسرش در پاسخ به انسرينگ تلفن مقتول ( كتاب فروش) شنيده مي شود كه: من ديگر نمي توانم به اين ارتباط ادامه دهم كار ما درست نيست.و ادامه داستان؛چند نكته در فيلم قابل توجه است:
1-اشنايي كاملا تصادفي اين زن و مرد در ان روز طوفاني .
2-حرفه اي بودن كتاب فروش و استفاده از شيوه هاي جذب زنان در ايجاد ارتباط.
3-زندگي ارام و موفق زوج اصلي فيلم وكوشش همسر زن براي ايجاد يك زندگي موفق.
4-بازگشت شور جواني زن در ملاقات با كتاب فروش كه گاه ادمي رااز شدت اشتياق زن به وصال شگفت زده مي كرد.
5-نقش جبر زمانه در اين اشنايي( طوفان و گير نيامدن تاكسي و در نهايت برخورد اين دونفر)و تحميل نقشهاي جديد عاشق معشوق؛خائن؛قاتل و مقتول.

نامه دادخواهي تحكيم وحدت به كوفي عنان.

دوشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۸۲

بشر امروز به دنبال صلح ؛برابري و ازاديست.

در خاور ميانه دو كشور تركيه و مصر از دوران اغازين نوسازي اين منطقه از رقباي قدر ايران بوده اند.اكنون نيز دولت و مجلس اسلامگراي تركيه با جديت با گام برداشتن در عرصه دمكراسي و توسعه از ايران پيشي گرفته است.
دولت رجب طيب اردوغان با پوشش اخذ موافقت دول اروپايي براي پيوستن به اروپا اقدامات اصلاحي زير را در مدت زمان اندك صدارتش به انجام رسانده است:1-بودجه ارتش را كه تا پيش از اين محرمانه بود در نظارت مجلس اورده .
2-حضور نظاميان را در بخش نظارتي صدا وسيما حذف كرده است.
3-ضرورت بررسي و نظارت استصوابي ارتش را در بررسي برخي لوايح دولتي ناديده گرفته.
بهتر است ياداور شويم كه وي چند سال پيش براي قرائت يك شعر در يك نشست اسلامگرايان كه براساس شكايت ارتش باعث حريحه دار شدن احساسات سكولار تركيه شده بود دوسال زندان را متحمل شد.

چند سال پيش كه براي يك سفر سياحتي با تعدادي از مديران همكار به مركز مملكت تركمن باشي رفته بوديم ؛انچه در بدو ورود بيش از هر چيز به چشم مي امد كثرت تصاوير و مجسمه هاي صفر مراد نيازوف كه خود را پدر تركمنستان (تركمن باشي) ناميده است ؛بود.اما چند نكته در شهر عشق اباد قابل توجه است:1-زيبايي نما و نورپردازي ابنيه و ساختمانهاي دولتي كه عمدتا به الگوي ساختمانهاي زيباي ديكر ملل ساخته شده بود.
2-عشق اباد داراي يك كتابخانه با پنج مليون نسخه كتاب و پانصد نسخه كتاب فارسي خطي بود.
3-85%شاغلان را زنان تشكيل مي دادند ودر پاسخ به پرسش من از اينكه مردها كجايند مي گفتند كه يا معتادند ويا تنبل و بي كاره.
4-پوشش خانمه را مي شد در سه نوع تركمني(لباس بلند يكپارچه)؛روسي(پيراهن استين حلقه اي تا سر زانو)و غربي تاپ و شلوارك دسته بندي كرد.
5-هيچكدام از مردم ويا راننده ها قادر به تكلم به زباني غير روسي يا تركمني نيستند و اين براي جهانگردان معضلي اساسي بشمار مي رود.
6-تركمن باشي مسجدي مشابه مسجد اياصوفيه استانبول با اندازه اي كوچكتر ساخته كه بسيار زيبا و تميز است.

یکشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۲

زنان نخستين قربانيان خشونت در جهان متمدن و...؛

تبادل نظر و بررسي توانايي موشكي ايران توسط نظاميان اسراييلي و امريكايي از اخبار امروز هاارتص بوده است.

امروز انتخابات مجلس كويت كه داراي 50 كرسي است برگزار مي شود.پيشتر اسلامگريان سني 12 كرسي و شيعيان 4 كرسي رادر اين مجلس در اختيار داشتند.نكته قابل توجه فرمان 1999 امير كويت مبني بر اعطاي حق راي به زنان كويتيست كه توسط پارلمان كويت رد شد به اين ترتيب مردان بالاي 21 سال و صرفا كويتي الاصل حق را ي دارند.

كنسرت موسيقي مسكو به خون اغشته شد.ماموران روسي مدعي هستند كه مبارزان چچن عامل اين حمله انتحاري بوده اند.

قوانين ايران متاثر از فقه اسلاميست كه در زمان تدوين ان؛ قوانين حقوق بشر و بين المللي وجود نداشته است.گزارش هيات تحقيق كميسيون حقوق بشر از ايران.

از 11صبح ديروز تا نصف شب ميزبان همدمم ميگرن بودم بهمين خاطر نتوانستم بخوانم و بنويسم.

جمعه، تیر ۱۳، ۱۳۸۲

قران و زن مقاله اي خواندني.

عجب ذكاوتي مرحوم اخوند خراساني داشته ؛ انگار همچون ما تجربه تلخ 24 ساله را به عيان مي ديده است:1300سال است كه حكومت اسلامي نبوده است بنابراين اسلام را حكومت اسلامي نگاه نداشته است بلكه اين حوزه ها بوده كه با تعليم و تربيت ؛تحقيق و تاليف و وعظ و ارشاد اسلام را نگه داشته است. بعلاوه اگر حكومت در دست ما باشد اينكه اوضاع بهتر خواهد شد يك احتمال است اما اينكه حوزه ها خالي مي شود و كارها (تعليم و...) زمين مي ماند يك امر قطعي است در حال حاضر كه ما از مناصب و امتيازات حكومتي بي بهره ايم اينهمه اختلاف بين ما هست و كار به تكفير و تفسيق مي رسد واي به ان روزي كه ما از ان امتيازات هم بهره ببريم اختلاف و دعواهايمان بيشتر خواهد شد انوقت مردم كه پيشوايان دينيشان را ببينند جه خواهند گفت...(.مرحوم اخوند خراساني)

پنجشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۲

ظاهرا فشارهاي اتحاديه اروپا به ژاپن هم سرايت كرده كه اين كشور از برخورداري از انجام يك معامله دندانگير پرهيز كرده است.

25 مليون دلار جايزه براي ارايه اخبار محل اختفاي صدام ويا اثبات مرگ او.

امروز بهمراه عيالات متحده ؛ سروش و دوستش به كوه رفتيم.ترافيك سنگيني را براي رسيدن به مبدا كوهنوردي پشت سر گذارديم.هواي پاك كوهستان وجنبش ناشي از ان تازه كننده ريه ها و حياتبخش سلولهايمان شد.

ديشب در اينترنت اسمم رو سرچ كردم .يكجا بعنوان اداريم حضور داشتم يك جاهم بعنوان نويسنده پايان نامه ام؛بهر حال جالب بود.

چهارشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۲

چشم تئوريسينهاي خشونت روشن قداره بنده هم توليد كردند.

عباس مدني و علي بلحاج از رهبران جبهه نجات اسلامي الجزاير پس از دوازده سال ازاد شدند.انچه موجب بروز موج اعتراضات دهه 80 در الجزاير شد بي شباهت به ايران نيست.بسته بودن دايره قدرت؛گراني و بيكاري ؛انحصار فعاليتهاي اقتصادي دردستان سپاه ازاديبخش.پس از ازادي نسبي دوران بن جديد جبهه نجات اسلامي الجزاير با شركت در انتخابات شهرداريها توانست 85% كرسيها را بدست اورد .دو سال بعد در نتيجه پيروزي اسلامگرايان در انتخابات مجلس سپاه ازاديبخش الجزاير با اعلام يك كودتا و سرنگوني بن جديد زمام حكومت را در دست گرفت و نشان داد كه حاضر به پذيرش نقش حاشيه اي در قدرت نخواهد بود.اين اقدام در سركوب ازادي و انتخاب مردم و دستگيري اسلامگرايان به اضافه نبود سازماندهي جبهه نجات اسلامي باعث بروز خشونتهاي ده ساله در الجزاير شد.امانكته قابل توجه سكوت غرب در برابر ذبح دمكراسي توسط سپاه ازاديبخش الجزاير بود.آري دمكراسي خوب است اما اگر به نفع ما باشد.

پس از پايان ماموريت گردان ما در عمليات بدر(هور العظيم)؛ به مرخصي امدم نكته جالب حس و حالي بود كه لحظه ورود به شهرم به من دست داد.حقيقتش باور نمي كردم كه ديگر برگردم.با ديدن خانواده و يك حمام حسابي يه راست به سراغ نوارهايم رفتم و با يك ترانه از معين(پريچهر) سلامتي بازگشتم را جشن گرفتم.
پس از سپري شدن ده روز مرخصي به شهرك دارخويين(90 كيلومتري ابادان) محل استقرار لشگر بازگشتم.چند روزي به بطالت گذشت ومن كم حوصله از اين وضع خسته شدم تا اينكه يك روز كه براي اقامه نماز به سوي مسجد شهرك(نزديك رودخانه كارون) مي رفتم اطلاعيه پذيرش داوطلب براي طي دوره پزشكياري را كه از طرف بهداري لشگر نصب شده بود مشاهده كردم.اين فرصت خوبي بود كه من از گردان پياده خلاصي يابم راستش وضعيت فرهنگيم چندان با بقيه جور نبود از سوي ديگر گردانها پس از عمليات بيكار مي شدند واين براي من كسل كننده بود.با هر جان كندني بود موافقت انتقالم را از گردان امام حسين به گردان بهداري گرفتم و پس از بيست روز براي طي دوره به تهران اعزام شديم.مركز اموزش بهداري سپاه پاسداران كوچه مرجان پشت پارك دانشجو بود (اينك مقر بسيج دانشجويي شده است) سه ماه ؛روزها با گذراندن هشت ساعت كلاس پيراپزشكي در كو چه مرجان و شبها در پادگان خاتم الانبياء شرق تهران سپري شد.بيست روزي هم در بيمارستان شهيد دكتر فياض بخش واقع در جاده مخصوص كرج به كارورزي مشغول بوديم.خاطره جالبي كه از ان دوره بياد دارم كاراموزي اتصال سوند ادرار به يك پير مرد بود .خانم پرستار مسئول كار اموزي من مرا براي اينكار صدا زد اما پس از انيكه او براي مقدمه كار ناچار به ور رفتن با الت پيرمرد براي بزرگ شدنش بود من از شرم به بهانه پوشيدن دستكش از اتاق بيمار خارج شدم و هنوز بازنگشته ام؛ او هم هيچگاه اين موضوع را به رخ من نكشيد.
بالاخره دوره ما به پايان رسيد وروز اخري كه امتحان داشتيم راننده يكي از ميني بوسها كه ما را بين مركز اموزش و خوابگاه منتقل مي كرد خبرداد كه به تلافي بي نظميهايمان در پادگان سپاه؛ فردا برايمان رزم و خشم شب پيش بيني كرده اند من ويكي از دوستان با خبر كردن بچه ها ي ديگر و بدون پايان ماموريت پس از اخرين امتحان عازم خانه شديم و از انجا به لشگر امام حسين بازگشتيم.هفته بعد در جبهه با نامه اي به امضاي فرمانده ستاد سپاه(عليرضا افشار)كه از مخالفان جدي اصلاحات نيز هست؛مواجه شديم كه به دليل تمرد از برنامه پيش بيني شده خواستار پيگيري قضايي ما شده بود.غافل از انكه در ان زمان وبخصوص در جبهه ها براي نيروهاي بسيج نامه فرماندهان ستاد سپاه فاقد ارزش و اعتبار بود.اينك من پزشكيار شده بودم.

سه‌شنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۲

امروز با مدير اسبقم ديدار داشتم.او از فرهنگ غلط بچه مذهبيها(يكي از بهترين دوستانش) مي گفت و انچه بر سر ش اورده اند پس از بركناريش.ناهار را با او خوردم قلياني نيز نوش جان كرديم دلم مي خواست قدري رفتار خودش را هنگام كناره گيريم از معاونتش بيادش اورم اما به خودم اجازه ندادم عيشمان منقص گردد تازه اينك او افتاده است و ازرسم وايين جوانمردي بدور.شب مسول مالي محل كارم كه اينك كناره گيري كرده است زنگ زد واز نا جوانمردي جانشينان مدير سابق كه كوس مذهبي بودنشان عالم را برداشته سخن گفت(مديران فعلي از پرداخت مزاياي قانوني مدير پيشين كه از قضا دوستشان هم بوده است ابا دارند).براي او گفتم كه ناهار با مدير اسبقم بودم و او هم چون تو از اين مذهبيها گلايه داشت وبنظر مي رسد مشكل در تربيت ماست حال چه اين تربيت مذهبي باشد چه ايراني .
راستي چرا ما هرگاه كسي را نمي پسنديم ويا علاقه اي به ادامه همكاري با او نداريم به لجنش مي كشيم وبه كمتر از له كردنش رضايت نمي دهيم؟ايا نمي توان رك و روراست به او گفت كه تمايلي به ادامه همكاري نداريم وبا رعايت كامل حقوقش به يك فصل كاري محترمانه پايان دهيم؟ .چرا حافظمان خدمات فرد را در بياد نمي اورد ؟وبه راحتي قصد تحقير و به خاك نشينيش را در سر مي پرورانيم؟ بنظر مي رسد حالا حالا ها با يك جامعه و رفتار مدني فاصله داريم.اينطور نيست؟

قذافي رهبر كشور جماهيري ليبي كه هميشه علاقمند است ساز مختص خودش را بنوازد ويكسال پيش هم از اتحاديه عرب كشورش را خارج كرد به تازگي با طرح صلحي دوباره خودش را مطرح كرده است او گفته است بايد يك دولت اسراييلي فلسطيني براساس انتخابات در فلسطين اشغالي تاسيس شوددر همين زمينه سايت الجزيره اين پيشنهاد را به نظر سنجي گذاشته است و تاكنون 25% اري گفته اند و 73%پاسخ نه داده اند.

سايت پر بيننده اسلام اون لاين در تفسيري از حوادث اخير ايران صرفا بروز مشكلات اقتصادي و عدم توجه برنامه ريزان اصلاحات را عامل بروز اين نا اراميها ذكر كرده است.