بینش معاصر

سه‌شنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۳

ماده نوزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر:
هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق متضمن آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته و در کسب وانتشار اطلاعات و افکار به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.

بنظر می رسد حاکمیت قانون تنها پس از وجود و نهادینه شدن آزادی اطلاع رسانی معنا می یا بد در غیر این صورت قانون بسان چماقی برای سرکوب بکار خواهد رفت.تجربه اصلاحات شکست خورده خرداد 76 نیز گواه این مطلب می باشد.

دوشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۳

احمد مسجد جامعی و طلای سرخ نامزدهای جوایز نمایه سانسور.

شنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۳

ولایت که رفتیم روز دوم سال نو ماشین خراب شد و من ناچار شدم دوروز تمام پابه پای مکانیک برای تعمیر خودرو پادویی تامین قطعات مورد نیاز رو انجام بدهم و چیزی حدود یکصدو بیست و هفت هزارتومان هم پیاده شوم .بهمین علت هم نتوانستیم به دیدار دوستان و بستگان درجه دوم هم برویم . اما با اصرار پسر داییم که بیش از انکه جزو فامیل بحساب بیاید از دوستان است یک شب شام مهمانشان بودیم و همان شبی بود که اشغالگران اسراییلی احمد یاسین رهبر معنوی حماس را ترور کرده بودند وشبکه های تلویزیونی ماهواره ای بقایای این حادثه را نشان می دادند .پسرداییم گفت که عزم جدی دارد که ایران را ترک کند وبرای غنی سازی شغلش که تجارت است به دبی کوچ کند مقدماتش را نیز که ثبت شرکت و پیدا کردن شریک خوش حساب عرب است فراهم کرده است. بنظر می رسد که ایران با این جمعیت وفرهنگ واین مدیریت دیگر ظرفیت پاسخگویی به نیاز های نسل جوانش را ندارد.ظریفی می گفت که کشورهای متمدن غربی حداکثر می توانند هفتاد ملیون نفر را اداره کنند اینها که جز بدویت چیزی ندارند .

نمیدانم در پس این فتنه جدید چیست؟ ایا رهایی از زندگی نکبت بار حقوق بگیری ویا کوششی طاقت فرسا واز نوبرای کسب اندک معیشت؟هرچه هست اینبار نقطه عطفی دیگر در حیات معیشتی من خواهد بود.بیش از شش بار شغل خود را تعویض کرده ام .گاهی قراردادی بوده ام وگاهی پیمانی و اینک هم برای دومین نوبت رسمی وزارتی.ماجرا ازا ینجا اغاز شد که به رسم مالوف هرساله مدیران برای نشست پایان سال دعوت شدند واز جمله خودمن هم جزو دعوت شدگان بودم اما ساعاتی پیش از شروع مجلس با تماس تلفنی با دفترم اعلام کردندکه اشتباه کرده اند و من جزو مدعوین نبوده ام .شب هنگام مسول دفتر مدیرم زنگ زد و با ابراز ناراحتی از رفتار مدیرش سعی در دلجویی از من داشت.یکی دیگر از مدیران در تماس تلفنی می گفت که وی اعتراض خود را به این کار انها اعلام کرده است . درهر حال پایان سال با این تردید پایان یافت که ایا من در این شغل که هنوز ظرفیت تجربه اندوزی برای من را دارد خواهم بود یا نه؟ واین پرسشی است که تا چند روز اینده با پایان یافتن تعطیلات نوروزی پاسخش روشن خواهد شد.

چهارشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۳

این کلیپ شاد باش سال نو را هم سروش برایم فرستاده ببینیم.

یکی از همکاران پیشین و دوستان امروزین میهمانمان است.برای گذران وقت به سینما فرهنگ رفتیم .فیلم کما به تهیه کنندگی فرحبخش از مجموعه فیلمهای فارسی که روی پرده بود دیدیم والبته کلی هم خندیدم .نوشیدنی انبه را نیز تا بحال نخورده بودیم که امشب نوشیدیم و برخلاف بقیه خوشمان امد وبه ناچار سهم بچه ها را هم خوریم.

دوشنبه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۳

حسن از دكتر سروش نقل مي كرد كه مدت زماني كه وي قريب ده سال در انگلستان بوده از عواقب تصميم ها ي دولت انگليس كه گاهي باواكنشهاي تند مردم انگليس هم مواجه مي شده عليرغم انكه او نيز همچون مردم انگليس متاثر مي شده نه احساس غبني در او برانگيخته مي شده و نه چون امروز ما ناراحت و عصبي از وضع موجود بوده است.ودليل اين حس و حال هم چيزي نبوده جز انكه خويش را با يك فاصله از دولت و ملت انگليس دريافته است.او توصيه ميكرده كه براي رهايي از اين وضعيت كنوني ما نيز چنين كنيم بنظر مي رسد صواب انست كه خويش را با يك فاصله از حكومت وملت اگر بتوانيم (چرا كه او انجا مهمان بوده ولو درازمدت و ما اينجا صاحب خانه ايم ) تعريف كنيم.

یکشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۳

چهار شنبه اخر سال پس از رسيدن به ولايت وانجام كارهاي بانكي لازم براي نوشيدن يك قليان سنتي دبش به تنهايي به يكي از چايخانه هاي قديمي درخيابان چهارباغ رفتم وجايتان خالي دلي از عزا دراوردم.فرداي ان روز هم براي ديدن مدير اسبقم در يك چايخانه ديگر خيابان ولي عصر قرار گذاشتيم و ضمن گفتگو از همه چيزبه بررسي فتواي جديد احمد قابل در باره حجاب مبني بر استحباب پوشش سرو گردن پرداختيم.جمعبندي ارايمان اين بود كه با اين مقدماتي كه احمد قابل براي استنباط چيده است به سختي مي توان به اين نتيجه رسيد اما با توجه به اين نكته كه در مخرج مشترك اموزه هاي انبيا’حجاب اين چنين يافت مي نشود مي توان حكم بر تاريخمندي اين حكم شريعت نمود و ازانجاييكه حجيت عقل عرفي نزد شريعت مورد پذيرش است مي توان به نتيجه مورد نظر رسيد. در هر حال جسارت وي در صدور چنين فتواي نادري قابل ستايش است و گامي بسوي نوانديشي در فضاي تنگ شريعت شناخته مي شود.پس از انقلاب ظرفيت نويني براي تجديد نظر در مباني شريعت حادث شد اما ايت الله خميني در همان سالهاي نخست پيروزي بطور ناباورانه در جمع ديدار كنندگانش كه عمدتا ازروحانيان حوزه بودند بر استنباط احكام شرعي به همان شكل و شيوه سنتي يا به اصطلاح فقه جواهري تاكيد كرد تا مانعي شودبرتحولات مورد انتظار روشنفكران در عرصه شريعت كه ممكن بود دين با التقاط از ميانه تهي شود.

چهارشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۲



بهار امد وگاه آنست که زردبرگ های کدورت و کینه را فروریزیم وجوانه های سبزی را به میهمانی دلهامان فراخوانیم

سه‌شنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۲

رانندگي در يك روز برفي بهمراه گوش دادن به موسيقي الن سگارا(فرانسوي) ولذت بردن از زيبايي خيابان ولي عصر كه درختان سپيدش چون سايباني خيابان را دربرگرفته اند وپس از ان تماشاي چند كليپ(ليالي) از نوال الزغبي در محل كار انهم كنار شوفاژ با پنجره اي كه مي شود بارش برف را تماشا كرد چه لذت بخش است!

یکشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۲

جنبش های اسلامی معاصر و عرفگرایی(2)

حكومت مورد انتظار آيت الله خميني كه در كمتر از سه ماه پس از پيروزي انقلاب عنوان آن به همه پرسي گذاشته شد نه يك خلافت اسلامي مورد انتظار از جنبشهاي اسلامي ، بلكه تركيبي از مدرنيته (جمهوري) و سنت بود.
محتواي اين تركيب در كمتر از يكسال در قانون اساسي اين حكومت نشان داد كه همچنانكه از نام اوليه اش هويداست. سعي در آن دارد تا مقتضيات معاصر را در بستر سنت جاي يابي نمايد. پيش بيني مجلس نمايندگان مردم در برابر تركيب سنتي شوراي حل و عقد / پذيرش نسبي تفكيك قوا / توجه به ساختارها و نهادهاي حقوقي پيشين الزام به آزادي قلم و بيان / اصل قانوني بودن جرم و مجازات / باور به حاكميت مردم كه تفويض از سوي خداوند است و ... همه و همه در تعريف پيش گفته مي گنجيد.
گرچه تاكيد نخست رهبر شيعي اين انقلاب بر جهان اسلام و مسلمانان بود و حتي پيروانش را بمنظور نزديكي بيش تر به اهل سنت از انجام پاره اي از مناسك ويژه شيعيان در ايام حج كه مغاير فضاي كلي اين آئين واجب براي همه مسلمانان است ، بازداشت . اما اينها نيز مانع از آن نشد كه مسلمانان اكثريت سني مذهب با نگاهي همراه با احتياط و نگراني از آينده مذهبشان به دستاوردهاي اين انقلاب ننگرند.
نخستين تاثيرگذاري اين انقلاب نه در همسايگان كه با قدري فاصله در لبنان و فلسطين بر جاي ماند. حمايت از جنبشهاي رهائي بخش بطور عام به ويژه جنبشهاي اسلامي معاصر از اهداف و رويكردهاي بنيادين اين انقلاب بود براين اساس بود كه علاوه بر حمايت از حزب شيعي ” امل “ در لبنان به پيدايش جنبش شيعي ” حزب الله لبنان “ كه در نتيجه فعاليتهاي فكري آموزشي علامه شيخ حسن فضل الله در حال شكل گيري بود كمك فكري و مادي موثري نمود. همچنانكه جنبش مقاومت اسلامي فلسطيني ” حماس“ در همين مقوله شكل گيري تعريف مي شود. حزب الله لبنان در همان اوان تاسيس با انجام چندين فقره عمليات موفقيت آميز بر عليه ارتش هاي اشغالگر و اسرائيل در سال 1983 نشان داد كه مي تواند با انجام عمليات ايذائي هم از دسترس ارتش اسرائيل بدور بماند و هم با وارد كردن ضربات موضعي اين ارتش را به سردرگمي و تحمل خسارت و تلفات بر اين ارتش مورد حمايت غرب دست كم در سرزمينهاي اشغالي فايق آيد. آمار تلفات اسرائيل در سالهاي بين 1995 – 1997 بالغ بر 1200 نفر برآورد شده است.
با خروج نيروهاي اشغالگر اسرائيل از سرزمينهاي لبنان ، جنبش حزب الله موقعيتي در خور احترام نزد مردم كشورش يافت اين جنبش رفته رفته و همگام با تحولات جهاني لباس صرفاً نظامي خويش را در سال 1990 از تن بدر آورد و جامه اي سياسي با اندك سياقي از نظامي گري آنهم بعنوان دفاع از سرزمين به تن كرد. اين جنبش در انتخابات پارلماني لبنان در سال 1992 تعداد 12 كرسي مجلس را بدست آورد و اين تعداد بيشترين كرسي بود كه احزاب منفرد بدون ائتلاف با دیگر احزاب موفق به احراز آن شده بودند.
روابط سياسي متناسب با درك معاصر اين جنبش علاوه بر داخل كشور كه زمينه حمايت موثر دولتمردان لبناني را فراهم آورده است همسايه متنفذ لبنان يعني سوريه را نيز در برگرفت و عليرغم خلع سلاح جناحهاي مختلف لبناني توسط سوريها اين جنبش از اين قاعده كلي به اعتبار مقاومت براي سرزمين لبنان مستثنا شد.
رسيدن به قدرت از طريق گفتگو و اغناء و مخالفت با هرگونه غلبه با قهر و عنف از استراتژيهائي است كه بطور مدام از زبان رهبران اين جنبش براي رسيدن به قدرت بمنزله ابزاري براي ايجاد عدالت و آزادي بيشتر در جامعه لبناني، در اين سالها شنيده مي شود. اين جنبش اكنون نيز داراي 8 كرسي در پارلمان لبنان مي باشد و سازمان آن داراي مراكز متعدد خيريه و عام المنفعه نظير قرض الحسنه / مراكز درماني / روزنامه و شبكه تلويزيوني المنار است.

اما در تركيه اوضاع به گونه اي ديگر بود از زماني كه خلافت اسلامي عثماني توسط مصطفي كمال پاشا در سال 1924 ملغي اعلام شد در اندك زماني پس از آن 1925 پوشش كلاه غربي بعنوان نماد تمدن غرب اجباري و هرگونه پوشش مذهبي و حضور در تكايا و خانقاه ها و جاري كردن عقد شرعي و نيز تلفظ نام خدا ممنوع گشت. در همين دوران بود كه ماده 163 قانون جزائي تركيه هرگونه عضويت در انجمنها و مجامع اسلامي و طريقت هاي صوفيانه را نيز جرم شمرده بود.
اما اين دوران تجددخواهي و قهر با هر آنچه متعلق به گذشته بود پس از مرگ كمال آتاتورك ديري نپائيد و تركيه نوين ناچار به گذار از نظام بسته تك حزبي بسوي نظام چند حزبي و آشتي با تاريخ شد.
با روي كار آمدن حزب جمهوري خلق (1950) ضمن وفاداري به اصول لائيسيته مجدداً صداي اذان عربي و تدريس دروس ديني بطور اختياري در مدارس آغاز شد. در همين دوره بود كه مدارس امام خطيب كه با برنامه آموزشي ديني خود مهد بروز اسلامگرائي جديد تركيه شد، گشايش يافت. (1951)
با روي كارآمدن تورگوت اوزال در سال 1983 با اكثريت قاطع آراي مردم كه خود گرايشاتي صوفيانه داشت، دوران آشتي با تاريخ شتاب بيشتري يافت و تعريف نويني از نسبت اسلام و خلافت عثماني با تركيه معاصر شكل گرفت
در اين تعريف اسلام و خلافت عثماني كه تا پيش از آن براي محو و فراموشي آن تلاش مي شد بخشي از هويت تركيه تلقي مي شود كه عرصه آن تاريخ و حوزه خصوصي مردمان است. سليمان دميرل رئيس جمهور كنوني تركيه نماد امر وزين اين تفكر در سال 1999 در جشن هفتصد سالگي تمدن عثماني مي گويد : « امپراتوري عثماني كه بنيادگذار ووارثش ما هستيم و امسال هفتصدمين سالگردش را جشن مي گيريم در طول 624 سال نقشي تعيين كننده در شكل گيري فرهنگ و تمدن مديترانه اروپائي داشته است.»
دهه 1980 را دهه ظهور روشنفكران مسلمان تركيه مي دانند، دلبستگي مردمان ترك به مفاهيم ديني پيدايش جماعت هاي اسلامي و تكايا و خانقاه ها و گسترش احزاب و موسسات انتشاراتي از مصاديق اين دلبستگي است. تظاهرات گسترده زنان (در سال 1989) در مخالفت باوتوي رئيس جمهور (كنعان اورن) قانون آزادي پوشش مذهبي در دانشگاهها و آموزشگاهها تجلي اجتماعي اين جنبش بود.
پيروزي حزب اسلامگراي رفاه به رهبري نجم الدين اربكان در سال 1996 و نخست وزيري وي حضور دوباره اسلام را در نهاد قدرت تركيه نشان داد. در اين ميان حضور با پوشش اسلامي مروه قواقچي نماينده زن در پارلمان تركيه لائيك را كه به سبب مخالفت دادستاني كل و نمايندگان لائيك با استناد به تابعيت مضاعف وي از او سلب تابعيت كردند را نيز نبايد فراموش كرد.
اما ارتش سخت وفادار به آموزه هاي لائيسيته آتاتورك با همكاري دادستاني در سال 1997 دولت اسلامي منتخب مردم را سرنگون كردند، اما اغلب شهرداريها كماكان در اختيار اسلامگرايان باقي ماند .
كمي بعد از آن در سال 2003 مجدداً اسلامگرايان در پوشش حزب عدالت و توسعه به رهبري اردوغان البته با احتياط بيشتري مجدداً از سوي مردم براي اداره دولت و مجلس برگزيده شدند.
ادامه خواهد داشت.



چندي پيش شبي را تا به صبح با حسن و دوستش(علي) كه به تازگي از كانادا بازگشته بود و عزم اقامت دايم در ام القراي جهان اسلام و حومه را داشت گذرانديم.علي از اپارتايد پنهان كارفرمايان كانادايي ودر يك كلام از برخوردهاي دوگانه حكومت اين كشور در برابر تخطي از قانون بين يك كانادايي و يا كله سياه (شرقي) سخن مي گفت و موارد متعددي را هم مثال مي اورد.او كه اينك همسري ايراني تبار هم از كانادا برگزيده بود توصيه مي كرد كه قدر و منزلت اتمسفر ايران را بدانيم ودر ايران بمانيم.اما من وبيشتر حسن نمونه هاي از تنگي فضا چه در عرصه معيشت و چه در عرصه فرهنگ وسياست را در سرزمينمان براي رد راي او مثال مياورديم تا او را بر اوضاع اينجا كه قريب چهار سال ازان بي اطلاع بوده اگاه گردانيم تا درست تر بتواند برماندن يا بازگشت به غرب داوري كند.
ان شب از شكل گيري حيات و حلقه مفقود شده داروين در پيدايش ادمي نيز سخن به ميان امد ودر همين اثنا تلويزيون سنك فرانسه هم مستند بازسازي شده اي را از ادميان ماقبل تاريخ براساس تحقيقيات باستان شناسان نشان مي داد كه حكايت از مهاجرت انسان نئاندرتال از غرب به نزد هموساپيانسها ي مستقر در مديترانه شرقي يا فلسطين اشغالشده داشت. مباحث انشب با اين جمعبندي كه ادمي با مطالعه جغرافياي هستي و تاريخ حيات به حقارت خويش وخواسته هايش پي مي برد پايان يافت.

در صفحه اخر جام جم 2 یعنی همشهری روایتی از امام صادق نقل شده بود با این مضمون که میزان بارندگی در جهان مقدر و ثابت است اما در اثر گناه بخشهای از این میزان کاهش می یابدودست اخر نتیجه گرفته بود که میزان بارندگی با رضایت خداوند نسبت مستقیم وبا انجام گناه نسبت معکوس دارد. گردانندگان این روزنامه و سنتگرایان مقتدر حامی انان غافل از اینند که تفسیر این گونه روایات و یا احادیث جز به صحت انچه در غرب می گذرد نخواهد انجامید.

سه‌شنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۲

دراین دوروز با کارت فرا رایانه اعصابی ازم خورد شد تا توانستم مطلب پست کنم.

با مجوز رهبر عالی شیعیان (ایت الله سیستانی)نمایندگان شیعی شورای حکومت انتقالی عراق قانون اساسی موقت این کشور را که دست کم به مدت یکسال بر اساس ان عراق اداره خواهد شد را امضاء کردند.در این قانون اساسی موقت کردها همطراز اعراب دیده شده اند وزبان کردی در کنار زبان عربی زبان رسمی عراق دانسته شده است. برهمین مبنا دین اسلام دین رسمی و سایرادیان در انجام مناسک خود ازاد هستند.نظام اداری سیاسی عراق هم فدرالی می باشد. در این قانون که شرایط تدوین و تصویب قانون اساسی دایمی عراق را فراهم می کند بر پیش بینی ضمانت های لازم برای پیشگیری از سرکوب و ایجاد رعب و وحشت ارتش اینده عراق در قانون اساسی دایمی تاکید شده است.
اما در سرزمین خودمان هم نمایندگان عمدتا منتصب حکومت در مجلس هفتم در یک اقدام فراکسیون خدمتگزاران را تاسیس کردند وبااعلان اینکه سعی خواهند کرد سیاسی نباشند و بیشتر کارامدی عمل نمایند براین گمان که مجلس هفتم مجلسی مشورتی و کارامدیست صحه گذاردند.
دومین اجلاس سالیانه مجلس خبرگان رهبری که عمدتا اعضای ان( پس از گذر کردن از فیلتر قدرتمند شورای نگهبان) دارای کهولت سن می باشند ووظیفه گران نظارت بر رهبری رابا بررسی احراز استمرار شرایط رهبری برعهده دارند همچون گذشته در پشت در های بسته وبدون گزارش به موکلان برگزار شد.

شنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۲

روزنامه شرق در ستون مردمك در پاسخ به ابراز احساسات خوانندگانش نوشته است:از اين به بعد بيشتر تلاش مي كنيم تا مطالبي بنويسيم كه به بقاي روزنامه لطمه نزند.نكته قابل تامل اين است تا كجا تلاش براي بقا با هويت يك پديده يا موجود سازگار است ؟واز كجا ديگرنمي توان حتي با بودن ظاهري حكم ماندگاري و بقا را بران اطلاق كرد؟معرف هويت موجودات چيست؟چه چيز عرصه ذاتيات و عرضيات پديده هاي اجتماع را تعيين ميكند؟اگر شرق شرق است براي انست كه به گونه اي ديگر وبه سنت اخلاف پيشينش مي نويسد وخبر ميدهد.مرز بقابراي پذيرش هرگونه دگرگوني در ساختار نشريه اگرچه به بركت ترجمه هاي اين نشريه درخصوص مباحث خارجي شرق را خواندني نگاه خواهدداشت اما ديگر شرق پيشين نيست و دگرديسي و تولد جديدي خواهد بود.

جمعه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۲

اولین نوبتی(من از اردیبهشت ماه سال 1378 که اخرین روزنامه اصلاحطلبی که می خواندم آریا بنا به فرمان بسته شد عهد کردم که دیگر بوق حکومت را نبینم. )که بطور اتفاقی یک قسمت از مجموعه تلویزیونی تنها ترین سردار را دیدم.با شنیدن یاعلی یکی از یاران امام حسن که هنگامه برخاستن از علی مدد خواست فهمیدم با مجموعه ای عامیانه و به سیاق فقهی روبرویم..امشب نیزبطو ر اتفاقی هنگامه شام خوردن با پخش مجموعه معصومیت از دست رفته مقارن شده بود. من که تا پیشتر میرباقری را به دیالوگهای رسا و شیوا می ستودم چند واژه نامانوس نظیر میخ شدن بجای بهت و همینطور یا علی گفتن ماریا همسر شوزب هنگامه برخاستن باعث شد تا پیشینه ارزشمند دیالوگهای میرباقری برایم مخدوش شود.آخر مسلمانان برای دوری از بتواره پرستی از محمد پیامبرشان اموخته بودند که جز نام خدا را برای مدد نخوانند.بعدها این صوفیان و شیعیان بودند که واسطه ها را به گفتار و رفتار مسلمانان افزودند.

برنامه كارناوال سوگواري تاسوعا و عاشورا را در بهشهر و بابل تماشا كرديم.صبح دوشنبه با اتفاق خانواده خان دايي از طريق جاده فيروز كوه به بهشهر رفتيم .روز پنجشنبه هم از جاده كناره به سمت ام القراي جهان اسلام وحومه شتافتيم و جاي همه خالي ناهار را در جنگل سي سنگان با طبخ چلو و جوجه كباب به خوشي ميل كرديم واز انجا به جاده پيشتر جذاب چالوس كه اينك ثمره گرماي زود هنگام فاقد جذابيت بود سرازير شديم . اما ذكر چند نكته از مشاهدات اين سفر خالي از لطف نيست: نخست انكه به تمام معنا ايين عزاداري به كارناوال خياباني نسل جوان بدل شده است و در عين حال قرارگاهي براي دوستيابي هاي تازه بدون احساس گناهي كه پيشترها با ارتكاب اين عمل دران روزهامرسوم بود.قديمترهادر دسته هاي عزاداري كمتر از ساز والات موسيقي استفاده مي شد واگر برخي از دسته ها از ساز استفاده مي كردند صرفايكي دو طبل پوستي و سنج بود. اما اينك هر دسته اي گروه موسيقي خويش را بهمراه دارد كه متشكل ازچند طبل ودهل با نشان ياماها / سنج و فلوت عربيست كه عمدتا جواناني اراسته و شيك پوش به نواختن ان مي پردازند.. تعداد تماشاگران اين كارناوالها نيز برخلاف گذشته از تعداد برگزاركنندگان بسيار بيشتر است.صف هاي گرفتن نذري هم غني و فقير و معمولي نمي شناسد همه در تكاپوي ستاندن اين مايده اسماني (غذاي سازماني اين ايين هم چلو خورش قيمه )هستند.