بینش معاصر

یکشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۲

جنبش های اسلامی معاصر و عرفگرایی(2)

حكومت مورد انتظار آيت الله خميني كه در كمتر از سه ماه پس از پيروزي انقلاب عنوان آن به همه پرسي گذاشته شد نه يك خلافت اسلامي مورد انتظار از جنبشهاي اسلامي ، بلكه تركيبي از مدرنيته (جمهوري) و سنت بود.
محتواي اين تركيب در كمتر از يكسال در قانون اساسي اين حكومت نشان داد كه همچنانكه از نام اوليه اش هويداست. سعي در آن دارد تا مقتضيات معاصر را در بستر سنت جاي يابي نمايد. پيش بيني مجلس نمايندگان مردم در برابر تركيب سنتي شوراي حل و عقد / پذيرش نسبي تفكيك قوا / توجه به ساختارها و نهادهاي حقوقي پيشين الزام به آزادي قلم و بيان / اصل قانوني بودن جرم و مجازات / باور به حاكميت مردم كه تفويض از سوي خداوند است و ... همه و همه در تعريف پيش گفته مي گنجيد.
گرچه تاكيد نخست رهبر شيعي اين انقلاب بر جهان اسلام و مسلمانان بود و حتي پيروانش را بمنظور نزديكي بيش تر به اهل سنت از انجام پاره اي از مناسك ويژه شيعيان در ايام حج كه مغاير فضاي كلي اين آئين واجب براي همه مسلمانان است ، بازداشت . اما اينها نيز مانع از آن نشد كه مسلمانان اكثريت سني مذهب با نگاهي همراه با احتياط و نگراني از آينده مذهبشان به دستاوردهاي اين انقلاب ننگرند.
نخستين تاثيرگذاري اين انقلاب نه در همسايگان كه با قدري فاصله در لبنان و فلسطين بر جاي ماند. حمايت از جنبشهاي رهائي بخش بطور عام به ويژه جنبشهاي اسلامي معاصر از اهداف و رويكردهاي بنيادين اين انقلاب بود براين اساس بود كه علاوه بر حمايت از حزب شيعي ” امل “ در لبنان به پيدايش جنبش شيعي ” حزب الله لبنان “ كه در نتيجه فعاليتهاي فكري آموزشي علامه شيخ حسن فضل الله در حال شكل گيري بود كمك فكري و مادي موثري نمود. همچنانكه جنبش مقاومت اسلامي فلسطيني ” حماس“ در همين مقوله شكل گيري تعريف مي شود. حزب الله لبنان در همان اوان تاسيس با انجام چندين فقره عمليات موفقيت آميز بر عليه ارتش هاي اشغالگر و اسرائيل در سال 1983 نشان داد كه مي تواند با انجام عمليات ايذائي هم از دسترس ارتش اسرائيل بدور بماند و هم با وارد كردن ضربات موضعي اين ارتش را به سردرگمي و تحمل خسارت و تلفات بر اين ارتش مورد حمايت غرب دست كم در سرزمينهاي اشغالي فايق آيد. آمار تلفات اسرائيل در سالهاي بين 1995 – 1997 بالغ بر 1200 نفر برآورد شده است.
با خروج نيروهاي اشغالگر اسرائيل از سرزمينهاي لبنان ، جنبش حزب الله موقعيتي در خور احترام نزد مردم كشورش يافت اين جنبش رفته رفته و همگام با تحولات جهاني لباس صرفاً نظامي خويش را در سال 1990 از تن بدر آورد و جامه اي سياسي با اندك سياقي از نظامي گري آنهم بعنوان دفاع از سرزمين به تن كرد. اين جنبش در انتخابات پارلماني لبنان در سال 1992 تعداد 12 كرسي مجلس را بدست آورد و اين تعداد بيشترين كرسي بود كه احزاب منفرد بدون ائتلاف با دیگر احزاب موفق به احراز آن شده بودند.
روابط سياسي متناسب با درك معاصر اين جنبش علاوه بر داخل كشور كه زمينه حمايت موثر دولتمردان لبناني را فراهم آورده است همسايه متنفذ لبنان يعني سوريه را نيز در برگرفت و عليرغم خلع سلاح جناحهاي مختلف لبناني توسط سوريها اين جنبش از اين قاعده كلي به اعتبار مقاومت براي سرزمين لبنان مستثنا شد.
رسيدن به قدرت از طريق گفتگو و اغناء و مخالفت با هرگونه غلبه با قهر و عنف از استراتژيهائي است كه بطور مدام از زبان رهبران اين جنبش براي رسيدن به قدرت بمنزله ابزاري براي ايجاد عدالت و آزادي بيشتر در جامعه لبناني، در اين سالها شنيده مي شود. اين جنبش اكنون نيز داراي 8 كرسي در پارلمان لبنان مي باشد و سازمان آن داراي مراكز متعدد خيريه و عام المنفعه نظير قرض الحسنه / مراكز درماني / روزنامه و شبكه تلويزيوني المنار است.

اما در تركيه اوضاع به گونه اي ديگر بود از زماني كه خلافت اسلامي عثماني توسط مصطفي كمال پاشا در سال 1924 ملغي اعلام شد در اندك زماني پس از آن 1925 پوشش كلاه غربي بعنوان نماد تمدن غرب اجباري و هرگونه پوشش مذهبي و حضور در تكايا و خانقاه ها و جاري كردن عقد شرعي و نيز تلفظ نام خدا ممنوع گشت. در همين دوران بود كه ماده 163 قانون جزائي تركيه هرگونه عضويت در انجمنها و مجامع اسلامي و طريقت هاي صوفيانه را نيز جرم شمرده بود.
اما اين دوران تجددخواهي و قهر با هر آنچه متعلق به گذشته بود پس از مرگ كمال آتاتورك ديري نپائيد و تركيه نوين ناچار به گذار از نظام بسته تك حزبي بسوي نظام چند حزبي و آشتي با تاريخ شد.
با روي كار آمدن حزب جمهوري خلق (1950) ضمن وفاداري به اصول لائيسيته مجدداً صداي اذان عربي و تدريس دروس ديني بطور اختياري در مدارس آغاز شد. در همين دوره بود كه مدارس امام خطيب كه با برنامه آموزشي ديني خود مهد بروز اسلامگرائي جديد تركيه شد، گشايش يافت. (1951)
با روي كارآمدن تورگوت اوزال در سال 1983 با اكثريت قاطع آراي مردم كه خود گرايشاتي صوفيانه داشت، دوران آشتي با تاريخ شتاب بيشتري يافت و تعريف نويني از نسبت اسلام و خلافت عثماني با تركيه معاصر شكل گرفت
در اين تعريف اسلام و خلافت عثماني كه تا پيش از آن براي محو و فراموشي آن تلاش مي شد بخشي از هويت تركيه تلقي مي شود كه عرصه آن تاريخ و حوزه خصوصي مردمان است. سليمان دميرل رئيس جمهور كنوني تركيه نماد امر وزين اين تفكر در سال 1999 در جشن هفتصد سالگي تمدن عثماني مي گويد : « امپراتوري عثماني كه بنيادگذار ووارثش ما هستيم و امسال هفتصدمين سالگردش را جشن مي گيريم در طول 624 سال نقشي تعيين كننده در شكل گيري فرهنگ و تمدن مديترانه اروپائي داشته است.»
دهه 1980 را دهه ظهور روشنفكران مسلمان تركيه مي دانند، دلبستگي مردمان ترك به مفاهيم ديني پيدايش جماعت هاي اسلامي و تكايا و خانقاه ها و گسترش احزاب و موسسات انتشاراتي از مصاديق اين دلبستگي است. تظاهرات گسترده زنان (در سال 1989) در مخالفت باوتوي رئيس جمهور (كنعان اورن) قانون آزادي پوشش مذهبي در دانشگاهها و آموزشگاهها تجلي اجتماعي اين جنبش بود.
پيروزي حزب اسلامگراي رفاه به رهبري نجم الدين اربكان در سال 1996 و نخست وزيري وي حضور دوباره اسلام را در نهاد قدرت تركيه نشان داد. در اين ميان حضور با پوشش اسلامي مروه قواقچي نماينده زن در پارلمان تركيه لائيك را كه به سبب مخالفت دادستاني كل و نمايندگان لائيك با استناد به تابعيت مضاعف وي از او سلب تابعيت كردند را نيز نبايد فراموش كرد.
اما ارتش سخت وفادار به آموزه هاي لائيسيته آتاتورك با همكاري دادستاني در سال 1997 دولت اسلامي منتخب مردم را سرنگون كردند، اما اغلب شهرداريها كماكان در اختيار اسلامگرايان باقي ماند .
كمي بعد از آن در سال 2003 مجدداً اسلامگرايان در پوشش حزب عدالت و توسعه به رهبري اردوغان البته با احتياط بيشتري مجدداً از سوي مردم براي اداره دولت و مجلس برگزيده شدند.
ادامه خواهد داشت.



0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی