بینش معاصر

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۴

تفاوت جلسه های بخش دولتی و خصوصی در این است که در نشست های دولتی پس از آنی که همه حاضران واز جمله رییس جلسه، نظرهایشان را طرح می کنند، در صورت تفاوت و تعارض آراء، یک نفر که همان ریس جلسه است به جمعبندی می پردازد وبه این ترتیب از تکرار مباحث واطاله جلسه پیشگیری می شود.اما در جلسه های بخش خصوصی که چند نفر شریک همطرازهستند،هرکدام از اعضای جلسه پس از طرح نظرهایش در صورتی که نتوانند دیگران را همرای خویش کنند تا بی نهایت (کمی اغراق است)به تکرار حرف های خودشان ادامه می دهند تا حداقل بخشی از پیشنهاد ویا تصمیم شان مورد قبول جمع قرار گرفته و مآلا اجرا شود.آنها براین باورندکه چانه زنی بخشی از هویت کارشان است.
چند روزی می شود که به دعوت بخش خصوصی برای ساماندهی وضعیت شان برای انجام یک پروژه (از حیث مالی)تقریبا بزرگ مشغول بکار شده ام.

شنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۴


- دین به زعم وبر(به رغم نظر مارکس) ایدئولوژی ای نبود که برساخته منافع اقتصادی باشد.فرهنگ تنها یکی از چندین مولفه ای است که موفقیت یک جامعه را تعیین می کند.این همان نکته ای است که ما باید در خاطر داشته باشیم زمانی که می شنویم، دین اسلام توجیه کننده رفتار غیر دمکراتیک یا تروریسم در خاورمیانه است.امادرعین حال هیچ کس نمی تواند اهمیت دین و فرهنگ را درتوضیح این که چرا نهاد های برخی از جوامع بهتر از دیگر جوامع کار می کنند را انکار کند.اروپایی ها هنوز هم از اصطلاحاتی چون حقوق بشر یا شان انسانی استفاده می کنند که ریشه در ارزش های تمدنی مسیحی شان دارد،اما اندکی از آنان می توانند توضیحی قابل قبول از برای ادامه باورشان به این چیز ها بدهند.(فرانسیس فوکویاما، نظریه پردازروابط بین الملل)
- برای من درک ادامه باوربه روابط اخلاقی(متقابل مانند عدالت،انصاف و...) بدون منشاء دینی با پارادایم مدرنیته چندان دشوار نیست اما همواره پرسش من این بوده است که چگونه فارغ ازمنشاء دینی می توان به طور عقلانی وبراساس لوازم نظری مدرن، به فداکاری ، ایثارباور داشت ودریک کلام از گوهر وجود آدمی (حیات وآزادی)، برای دیگران صرف نظر کرد؟

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۴

گنجی یک انسان به غایت شریف و اصیل است که حاضر نشد ذره ای از آنچه به آن باور نداردرا برای رهایی خود یا خوش آمد زندانبانانش برزبان آورد.ششمین سالروز پایداری وشکیبایی ستودنیش را به خویش وآغاز ششمین سال بندش را به زندانبانانش(که حرفه ای دیگر نمی دانند) یادآورمی شویم.

از آغاز سال جدید تنش زدایی و پیشگیری از هر گونه رفتارهای اداری برخورنده به مدیر مالکان هم طراز را پیشه خود کرده ام.راستی بد نیست یافته هایم را در باره ویژگی های مدیر مالکان که در هر سازمان و به ویژه درسازمان های دولتی شکل می گیرد را بنویسم: نخستین ویژه گی اینان دوره مدیریت طولانی و حداقل بیش از شش سال در یک سازمان می باشد.دومین خصوصیت، مقاومت وصف ناشدنی در برابر هرگونه تغییرحتی در مقابل دستورات صریح مقامات بالاتر، تا زمانی که خود شخصا به نتیجه برسند،می باشد که معمولا این نتیجه در دوره زمانی طولانی وپس از بی نتیجه ماندن مقاومت های گوناگون،به ناچار به دست می اید. نگرش کاملا ابزاری به نیروی انسانی زیر مجموعه سومین ویژگی اینان است. هرگونه ورود نیروی انسانی همطرازبه سازمان به منزله بیگانه تلقی می شود وکوشش سازمان یافته نخست، برای حذف وی ودر مرتبه بعدی هضم وی، چهارمین ویژگی مدیر مالکان است. تلاش برای غلبه مدیریت سازمان اداری غیر رسمی به سازمان اداری رسمی، آخرین ویژگی این گروه از مدیران به شمار می رود. البته ویژگی های دیگری نیز مشاهده شده است که به دلیل پراکندگی و مشترک نبودن جزو ویژگی های کلی به حساب نیاورده ام.
حالا به نظر شما من دارم حذف می شوم یا هضم ؟

یکشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۴

بالاخره حسن هم وبلاگ نویس شد.او برخلاف من، اهل ادبیات است ونثر خوبی هم دارد.البته فلسفه و اندیشه های جدید راهم دنبال می کند که به این ترتیب فکر می کنم خوانندگان خودش را به زودی پیدا خواهد کرد. برگزیدن نام زوال هم متاثر ازکتاب دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران(سید جواد طباطبایی) است. از همین جا برایش آرزوی موفقیت می کنم.

جمعه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۴

چندی پیش نظر م را درباره شرکت در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در نظرخواهی خورشید خانم، نوشتم. به نظر می رسد شخص رهبری نظام فقهی ایران که پیشتر گاه رای دادن در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در مقابل دوربین تلویزیون، بهترین گزینه را برای اداره کشور، با اظهار تاسف از عدم امکان انتخاب مجدد وی، شخص هاشمی می دانست، اینک اما نه تنها وی را بهترین گزینه نمی داند بلکه از نامزدی و اتنخاب احتمالی وی احساس نگرانی نیز دارد. چرا که از میان نامزدهای فعلی جسور ترین وشاید دردسازترین آنها برای استمرار شیوه فعلی اداره کشور( حداقل در حوزه نظری) دکتر معین می باشد که در خوشبینانه ترین حالت خاتمی دومی خواهد شد که مآلا کاری(تامین مطالبات مردمی) از پیش نخواهد برد. اما آن کس که درمیان نامزدهای فعلی، می تواند(تاکید بر امکان است) در برابر رای رهبری، پیشینه ای از شیخوخیت و مالکیت انقلاب رادرفهم مصالح و نیزمیراث داری رهبر فقید انقلاب با خود در چنته داشته باشد، کسی نیست جز شخص هاشمی. براین اساس منطقی خواهد بود که دغدغه فعلی رهبری، پیشگیری از حضور هاشمی در انتخابات اتی باشد. که البته این دغدغه با توجه به پیشینه دراز دامن همراهی این دو ونیز احتمال عدم توفیق،علاوه بر انجام دقت های بسیار ضروری و جزیی در پیگیری این امر، مجال بروز آن نیز صرفا در لایه های عمیق تری از نزدیکان وی ممکن است.

دوشنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۸۴

یکی از دوستان هم دانشگاهی که درتداوم کوشش های علمی اش، نشریه ای به دوزبان منتشر می کند ، تعریف می کرد که وقتی برای صدور مجوز نشریه از او منابع مالی اش راجویاشده اند، پاسخ داده که از همان چمدانی که بنا به گفته اقای مصباح، امریکاییان به ایران برای توزیع بین روزنامه نگاران ارسال کرده اند، تامین خواهد کرد.
اینک،اعلان این خبر(اختصاص مبلغ سه میلیون دلار از سوی ریس جمهور امریکا برای کمک به اشخاص و سازمان های حامی دمکراسی در ایران) توسط دفتر کاخ سفید، حقانیت و ارتباط اقای مصباح را با جهان غیب اثبات می کند.

شنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۴

پاپ ژان پل دوم، بسان همه موجودات به ابدیت شتافت.اما آنچه درآیین خاک سپاری گزارش کرده اند، برای ایران و جهان قابل تامل است.
براستی چرا، شکوه تشییع پیکر هنرمندان، سیاست مداران و رهبران مذهبی هیچ نسبتی با مرگ اندیشمندان وفیلسوفان ندارد؟.
وبالاخره کردها هم صاحب مسند ریاست جمهوری شدند تا کوشش ها و نبردهای یکصد سال اخیرشان نه از لوله تفنگ شان که با دیپلماسی رهبرانشان و اقدام نظامیان امریکایی، نتیجه داده باشد.

دوشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۴

سال ها پیش مقامی عالیرتبه به گلایه درباره رسانه ها گفته بود:حتی روز تعطیل هم نمی گذارند که مردم راحت باشند. اما امروز پس از آن سال ها دوباره می گویند: ضرورت انتشار مطبوعات در تعطیلات.

شنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۴

سال گذشته که برای سیاحت به دبی رفته بودم، یک نکته بیش از دیگر چیزها مرا به تفکر برانگیخت وآن اینکه وقتی برای آب تنی به ساحل الجمیرا رفته بودم، زنان روسی وبه تعبیر بهتر زنان سرزمین های مشترک المنافع(جانشین اتحاد جماهیر شوروی) همگی بالباس های دوتکه که کاملا در پوشش امساک می کرد به شنا آمده بودند.از آن طرف زنان شبه قاره هند با لباس های دوتکه بلند که دست کمی از شلوارک و تاپ کوتاه نداشت شنا می کردند. زنان عرب نیز در ساحل، مردان و کودکان خویش را که به همراه پدران شان به آب تنی آمده بودند تماشا می کردند. زنان ایرانی اما در سه قواره متفاوت بودند: تعدادی با لباس های کاملا مشابه روس ها(با پوشش حداقلی)، تعدادی باشلوار جین و تی شرت(البته بدون روسری) و عده ای اندک نیز با مایو یک تکه(که بخش قابل توجهی از زیبایی ها را می پوشاند) شنا می کردند.
از این مشاهده کاملا خوشه ای به نظر می رسد که جامعه ما به طور کامل دچار چند لایه ای عمیق در عرصه دیدگاه، خواست ها و انتظارات شده است و این برای فعالان سیاسی و اجتماعی ونیز دولت مردان موضوع شفاف کردن آرا وبرنامه هایشان را دشوار می کند. چراکه روشن سازی هر بخش از برنامه ها و دیدگاه هابرای جذب عده ای، موجب رانده شدن دیگرلایه هامی شود.فزون برآن بخش هایی از جامعه، برخورداری از آزادی های اجتماعی را برای خویش مجاز می دانند اما همگانی شدن آن را برنمی تابند و همگام با بخش سنتی حاکمیت(اکثریت) در پی تعمیق محدودیت هایی از این دست هستند.