بینش معاصر

جمعه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۵

اموزه های عوام پرورانه دستگاه های اموزشی وتبلیغاتی نظام

دخترم تعریف می کرد که سر کلاس تعلیمات دینی شان پس از انی که معلمشان از موسی گفته و دانش آموزان متوجه شده اند که موسی یهودی بوده است اکثریت هم کلاسی هایش تعجب کرده اند و یکی از انها با ناباوری از معلمشان پرسیده است که چگونه می شود که موسی پیامبر خدا یهودی باشد؟واو نیز پس از ان برای اگاهی همکلاسی هایش یک سخنرانی مفصل در باره وحدت ادیان الهی کرده است.

دستگاه های عوام پرورانه نطام انچنان به قلب حقیقت و واقعیت کوشیده اند که نوجوانان مان تصور درستی از وقایع و حقایق تاریخی( و حتی دینی) ندارند وبا شنیدن بخشی از تاریخ متعجب و حیران می شوند.


شکل گیری سریع اوضاع جهان به زیان مان

دو نفر از برگزیدگان پرو ژه بین المللی اسفند ماه طی دوروز با شرح نگاه ناخوشایند شان نسبت به اینده ایران از شرکت در پروژه انصراف دادند. دیپلماسی برگزاری مسابقه کاریکاتور و همایش هولو کاست تحریک ان پی تی با نپزیذیرفتن بازرسانش و کوشش برای یافتن متحدان نه چندان موجه و موفق در امریکای لاتین نتیجه ای جز این نخواهد داشت.

سه‌شنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۵

منتقدان مستقل


چند نوبت فیلمساز برجسته کشورمان عباس کیارستمی را در فرودگاه های پاریس و فرانکفورت
دیدم ومتوجه شدم حضورش برای برگزاری کارگاه اموزش فیلم سازی در ان کشور ها بوده است.افسوس می خوردم که چرا قدر این گوهر درسرزمین خودش دانسته نمی شود و شرایط برای برگزاری اینچنین دوره های اموزشی در ایران فراهم نمی شود که البته امروز خواندم که به همت میر احسان اینچنین هم شده است.
خداوند زاون قوکاسیان و احمد میراحسان را برای سینما دوستان شهرستانی حفظ کند.

پنجشنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۵

وظیفه یا لطف؟

در سرزمین ما همه به همدیگر لطف می کنند.کسی وظیفه اش را در برابر دیگری انجام نمی دهد.
برای اجاره محل پروژه اسفند ماه به توصیه رییس ارشد سازمان به شرکتی دولتی مراجعه کردیم و پس از گذشت سی وهشت روز از معطلی نامه در کارتابل مدیر شرکت یاد شده وبا پادرمیانی یکی از مدیران سازمان خودمان که هم کلاسی ان مدیر بوده ، با کلی منت بالاخره پاسخ داده اند که موافقت می شود.

اینک ده روز است که به دنبال انیم که این موافقت پر منت به قرارداد تبدیل شود تا با پرداخت مبلغ هنگفتی بتوانیم عملیات اجرایی را اغاز کنیم .اما تاکنون موفق نشده ایم والبته به هر بخشی که قراردادرا برای امضا می بریم همه مدیران صاحب امضا با منت می گویند که صرفا برای اشنایی با اقای ... این قرارداد به این زودی تنظیم شده است و گرنه حا لا حالا ها با ید صبر می کردیم تا قرارداد روال طبیعی اش را طی کند.
ای کاش اموزه لیبرالیسم غربی که مشتری و مراجعه کننده را محور خدمات و کالا می داند را بر لطف کردن بر دوستان و اشنایان ترجیح می دادیم.

دوشنبه، دی ۲۵، ۱۳۸۵

دو رییس جمهور

از دانیل اورتگا(رییس جمهور نیکاراگوا) خاطره دارم .سال دوم دانشگاه(1367)موضوع یکی از تحقیقات دانشجوییم مقایسه رهبری دو انقلاب ایران و نیکاراگوا بود.ان هنگام به میزان امروز شیقته دمکراسی و پلورالیسم نبودم. همان زمان اما از رفتار دانیل اورتگا در خصوص ترک قدرت واحترام به رای مردم ستایش کردم .

امروز، روز پایانی یکی از ان دو پروژه بین المللی بود . اگر حمایت های بی دریغ مدیر ارشدم نبود، دیوان سالاری اداری مالی سازمان و عقب افتادگی حاکم بر مدیران کشور امکان برپایی چنین برنامه ای را سلب می کردند. فردا صبح برای سپاس از همکارانم صبحانه گرد هم می اییم.

جمعه، دی ۲۲، ۱۳۸۵

نقش ستاره داوود

چنانچه بنای عقلا بر ترک و وانهادن انچه باشد که توسط تبهکاران و جانیان به کار گرفته و
استفاده شده است،بدون شک تمدن ادمی در این نقطه فعلی نبود.چرا که هیچ دستاورد بشری و نعمت خداوندی یافت نمی شود که بد خواهان و فاسدان از ان بهره نبرده ویا از ان سوء استفاده نکرده باشند.برای نمونه می توان از تیغ و چاقو، قدسیت کعبه نزد بت پرستان، جمله الله اکبر در پرچم صدام و تعلق خاطر صهیو نیست ها به بیت المقدس و نقش ستاره داوود یاد کرد.

اما نقش ستاره داوود که از الحاق دو مثلث پدید امده است سابقه دیرینه در هنر نشانه ای پیش از یهود دارد.از اغاز طراحی تزیین اسلامی، همین نقش بی هیچ اشاره و رجوعی به نشانه های یهودیت در اغلب نقش مایه های معماری، گچ بری و فلز کاری به کار رفته خصوصا در قرن های پنجم و نهم هجری قمری نقش بسیار متداولی بوده است.(رجوع شود به نقوش مساجد سلجوقی در اصفهان و نایین و اردستان)
اما این نقش در میان یهودیان پراکنده در سرزمین های مختلف جهان نقشی شناخته شده و معمول نبود وتنها پس از قرن هفدهم میلادی ، این نقش نزد جامعه یهودیان پراگ به عنوان ستاره داوود و نماد یهودیت رسمیت یافت.پس از ان در اواخر قرن نوزدهم میلادی به بعد، برخی از سازمان های صهیو نیستی ان را به عنوان نشانه خود تحمیل کردند.
انچه نماددولت غاصب صهیو نیستی است، نه دین یهودیت ، نه زبان عبری و نه نقش ستاره داوود بلکه تفکر و عمل مبتنی بر ان یعنی: نژاد پرستی و غصب فرصت های دیگر هم نوعان با توسل به روز و کشتار بی گناهان است.
ظاهرا نویسنده کیهان یا نخوانده است ویا از یاد برده است که مفهوم اسلام(سلام قول من رب رحیم) چیزی جز صلح و اشتی نیست که این چنین صلح و هم زیستی را به بهانه مستمسک قرار گرفتن توسط صهیو نیست ها، تحقیر کرده و از ان نعمت الهی رویگردان شده است .

پنجشنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۵

خداقوت به خودم وهمکارانم

امروز بخش پایانی از رشته برنامه های پروژه اذرماه اغاز شد.تا چند روز دیگر ایین رهایش (پایانی برنامه) من و همکارانم نیز برگزار می شود.کاتالوگ کامل برنامه هم چاپ شد و بدین ترتیب فقط اجرای برنامه پایانی(اعطای جوایز) باقی می ماند.

از روز سه شنبه پیگیر اجرای تمهیدات پروژه اسفندماه هستم. وبه جبران کم تجربه گی سازمان متبوع در پیگیری وانجام هماهنگی های بین بخشی ناچار به فعالیت شبانه روزی خواهم بود.

یکشنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۵

آلمان متحد قدیمی ایران

ازدوران رضا شاه تاکنون آلمان ها با حسن ارتباط با دولت های ایران
.توانسته اند جای پای خوبی برای خویش در میان ایرانیان دست و پا کنند
.
در دوران جنگ ایران -عراق این دولت آلمان

بود که بخشی از نیازمندی های فن آوری جنگ را تامین می کرد.اینک نیز این آلمان است که درصادرات به ایران در میان تمامی شرکای تجاری ایران حرف اول را می زند.

اما شاید با سخنان اخیر صدر اعظم آلمان(فعالیت اتمی ایران صلح جهانی را به خطر می اندازد) که در دیدار با ریس جمهور امریکا ایراد شد ،شاهد جلوه ای دیگر از روابط دیرین این متحد سابق ایران باشیم.

جمعه، دی ۱۵، ۱۳۸۵

دیدار

دیروز به اتفاق مسیح به دیدار پدر و مادرم رفتم.هوای بسیار سردی بود.امروز نیر پس از دیداربه ام القری برگشتم.بین میمه تا دلیجان هنوز برف های باریده هفته پیش به صورت یخ زده باقی مانده و دشت را یک سره سپید پوش کرده بود.

از برادرم نیز تهیه متون با پاور پوینت را فراگرفتم.تصمیم دارم بخش زیادی از تجاربم را به این صورت برای استفاده همکارانم تهیه و ارایه کنم.

خیلی نگران برگزاری پروژه اسفند ماه شده ام.کمتر از چهل روز به اجرای پروژه باقی نمانده و هنوز تامین منابع مالی نشده است.حتا محل برگزاری را هم تحویل نداده اند.در این سرزمین چیزی به نام تعهدات ملی معنا ندارد چه رسد به تعهدات جهانی!شایداین اشتباه ما بوده است که این بار گران را بر د وش نحیف سازمان گذاشتیم؟

سه‌شنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۵

شبی خوش و سرشار از حس لذت

شب شنبه(شامگاه جمعه) در حال مطالعه کتاب همشهری بودم که ضمیمه روزنامه بود.باموضوع محمد آخرین فرستاده نکارش بها الدین خرمشاهی. کتاب را که تمام کردم شبکه ماهواره ای ام بی سی تو فیلم محمد رسول الله را نشان داد و من که شیفته محمد هستم آن شب را در یک کشف و شهود عارفانه سپری کردم.

دوشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۵

لپ تاپ ومن


بالاخره به صورت قسطی یک لپ تاپ با مارک دل خریدم.البته این به این مفهوم نیست که برتنبلی در نوشتن غلبه می کنم.بلکه صرفا،شریک ساختن شما ذر شادی خرید است و بس.

در باره اعدام صدام من هم چون غربی ها بر این باورم که بهتر بود صدام هم مثل دیکتاتور پینوشه می مانند و در زیر فشار افکار عمومی می مرد.عراق سنی اینک بسیار استعداد دارد تا در شرایط فعلی (عراق شیعی) از او یک اسطوره مقاومت و اقتدار بسازد.

پانزده روز از برنامه زمانبندی شده پروژه دوم عقب افتاده ایم و این موضوع برایم بسیار نگران کننده است.کمتر از پنجاه روز به زمان اجرا باقی نمانده وهنوز اندر خم تامین منابع مالی دست و پا می زنیم.

. کیهان هم امروزبه شیوه مالوف وبه تحریک رفوزگان هنری ما را نواخته است