بینش معاصر

چهارشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۳

نگاه فيلمي از سپيده فارسي‏؛ قصه بازگشت پسر(اسفنديار) خانواده ايست كه پس از سالها دوري از خانه وكاشانه براي آخرين ديدار با پدرش كه واپسين روزهاي حيات رامي گذراند به ايران بازمي گردد.اوبا رفتار سرد و گاه تحقير آميزش نشان مي دهد كه پدر را با رنج ناشي از بيماري در بستر مرگ بيشتر خوش مي دارد . كه البته پدر نيز با گفتن اينكه :آمده اي تا زجر كشيدن دم مرگ مرا ببيني نشان مي دهد كه اين موضوع را به خوبي مي داند . ودر پاسخ به چراي پسر فقط يك كلمه مي گويد از عشق اين كار را كردم.فيلم اما اين چرايي را تا آخرين لحظات پاياني واگو نمي كند.اسفنديار در اولين فرصت به سراغ دوست صميمي و قديم خود مي رود و نشاني كسي را از او مي گيرد كه قصد دارد انتقام گذشته را از او بستاند.بخشي از فيلم به روايت كاملا تصويري روابط خانواده( برادر و خواهر و زن پدر) اسفنديار كه تودرتو وچند لايه است مي پردازد. خواهري به شدت علاقه مند به برادر و برادري كه مستاصل فروش ميراث پدري براي سامان بخشي به اوضاع خويشتن است واز سوي ديگر نگاههاي عاشقانه و با حجب و حياي زن پدر به اسفنديار كه بيننده را مشتاق كشف ماجرا مي كند.
اسفنديار با كمك دوستش سروقت مردي ( با چند فلاش بك مشخص مي شود كه عامل دستگيري نامزد اسفنديار در اوان انقلاب بوده است ) مي رود كه قصد انتقام گيري از او را دارد ؛اما هنگامه شليك گلوله از خود بي خود مي شود ولحظه اي بعد خويش را در خانه دوست قديمش مي يابد.بالاخره درسكانسي در پارك ؛ اسفنديار به ديدن نامزد پيشينش مي رود همان جايي كه بيست سال پيش باوي قرار ملاقات گذاشته بود و نامزدش دستگير وبعد به زندان مي افتد واو ازترس گرفتارشدن از كشور مي گريزد. اينك آشكار مي شود كه نامزد پيشين اسفنديار كسي نيست جز همسر پدر اسفنديار. پدري كه ازشورعشق و نامزدي كه با پدر معشوقش ازدواج مي كند واينك از اينكه صراحتا به اسفنديار بگويد كه خاطره همسرش(پدر اسفنديار)هر لحظه با اوست ابايي ندارد.فيلم با كوچيدن همسر پدر از خانه پدري اسفنديار پايان مي يابد.

شنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۳

اين البته آسان است كه بى برنامگى و نااستوارى را به صلح جويى نسبت دهيم، اما البته تسليم نام نيكوترى بر آن است. من به درستى گفتم كه جنبش اصلاحات هر چه كمتر خواست بيشتر تحقير شد، اما معناى سخن مذكور، چنان كه به غلط گمان رفته، اين نيست كه بايد هر چه بيشتر مى خواست تا بيشتر تعظيم شود، بلكه معناى آن، همانطور كه از سالها پيش گفته ام، اين است كه بايد حدودى، هر چند حداقلى، را تعريف مى كرد و از آن عقب نمى نشست، و در صورت فشار هم وكالتنامه مردم را پس مى داد، كارى كه مجلس ششم، و نيز نوادرى از وزيران و معاونان البته انجام دادند اصل مقاله
گربه ي پير جغرافياي زمين به تن خود چنگ مي كشيد و خون جگر خود مي خورد.ارگ بلند هزارتوي كهن سال فرو ريخت و كودكاني كه فارغ از دغدغه هاي تاريخ در سايه ي ديوارهاي قلعه به خواب رفته بودند ديگر هرگز چشم نگشودن .از یادداشت قاصدک

جمعه، دی ۰۴، ۱۳۸۳

من هنوز هم برای پیامبران تمدن ساز بسیار احترام قائلم.از سوی دیگر آموزه های مدارا و رواداری را نیز برای بشریت مفید می دانم.وبرای همین ، بزرگداشت نام و یاد این معلمان تاریخی را ارزشمند میشمارم.

زادروز پیامبر رواداری(عیسی مسیح) خجسته باد

دیروز یکی از روزنامه های نزدیک به دولت از کثرت جلسه های غیر علنی مجلس(خانه ملت) گلایه کرده بود.من اما از اینکه اینان هر از گاهی هم ناچار می شوند در مجلس بصورت علنی ودر مقابل دوربین ها و ضبط صوت ها به بیان مواضع به تاریخ پیوسته شان، بپردازند در حیرتم!

سه‌شنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۳

استعفای خانیکی معاون وزارت علوم ، استعفای ابطحی معاون پارلمانی ریس جمهور ، ،تحصن و تهدید به استعفای نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم در واپسن روزهای نمایندگیشان. حقیقتا چرایی و انگیزه های استعفاهای دقیقه نود را نمی فهمم!!!

یکشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۳

متاسفانه در ايران ما - تک تک عناصر سياسي موسوم به اصلاح طلب کارمند و حقوق بگير دولت اند. به جرات مي توان گفت ۹۹٪ از عناصر دوم خردادي در ۲۵ سال گذشته « از قبض برق گرفته تا شيرخشک فرزندشان را از محل حقوق دولتي خود پرداخت کرده اند » - اصلا کسي وجود ندارد که کارمند دولت نباشد. همه اعضاي موسس جبهه مشارکت يا سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي يا سفير بوده اند ، يا مدير کل هستند يا مشاور و معاون و الي آخر. کجاي دنيا تا کنون ، کارمندان دستگاه ديوانسالار به تنهايي ، قادر به حل معضلات دستگاهي شده اند که ربع قرن است هزينه « نان روزمره شان » را مي پردازد. در ايران حتي آن معدود کارگزاران اصلاح طلب اسبق دولتي که سرمايه گذار خصوصي اند - اصولا درآمدهاي خويش را هنوز مديون قراردهاي دولتي اند. با عرض معذرت از آقاي حجاريان - انتظار اصلاح داشتن از کساني که اگر آخر برج حقوق دولتي شان قطع شود - گرسنه خواهند ماند ، کيوکيو بنگ بنگ است و نه طرح رفراندوم.اصل مطلب
عبدالکریم سروش گفت: وقتی كسانی در ایران از نقد مصون هستند، انصاف نیست از آقای خاتمی نقد كنیم و من زمانی از آقای خاتمی
نقد خواهم كرد كه نقد دیگران هم ممكن باشد. اما اگر بخواهم خیلی مختصر عرض كنم یكی از مشكلات آقای خاتمی علاقه ایشان به فردید می باشد كه در وی تزلزل ایجاد كرده است.

پنجشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۳

علمای اخلاق ،اخلاق را بر دوگونه شمرده اند: اخلاق خادم واخلاق مخدوم.
مجموعه تکالیفی که برای اداره عادلانه و منصفانه جوامع انسانیست از آن به عنوان اخلاق خادم یاد کرده اند. وآنچه را که برای خدمت آدمی به آن ارزشهاست ، اخلاق مخدوم می نامند.
بنظر شما امروزه باور به اخلاق مخدوم ممکن است؟

سه‌شنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۳

چرا درخت بلوط فقط در جنگل بلوط مى رويد؟ مطلبی خواندنی

شنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۳

زیاد شنیده ایم یا خوانده ایم که فلانی اندیشه ای افراطی دارد و یا در فلان قضیه راه افراط پیموده است.این قضاوت ها که پایانی هم ندارد در مورد هرکس و هر موضوع بسته به این که ناظر ویا بهتر بگویم قاضی در کجای ماجرا باشد متفاوت است و همه قضاوت کنندگان، خویش را بر سبیل عدالت و فعل و رای دیگران را ناصواب می شمارند.
بنظر می آید بخش اعظم آراء و افعال ما غیر مختارانه است وهرکس در همان شرایط قرار گیرد اگر نه عین همان رای و فعل که حداقل بیشترین شباهت را به آن رای و فعل ، روا می شمارد. پس بنظر می رسد صواب آن باشد که در داوریهای آراء و افعال دیگران، شاهین سنجش را نه وضعیت آرا و اندیشه های خودمان که همه گونه احتمال در تغیرش بسته به دگرگونی متغیرهای روانی و پیرامونی در آن راه دارد بلکه نخست به میزان نبود آزار و رنج برای دیگران و در مرتبه بعدی نبود رنج وازار برای دارنده رای یا صادر کننده فعل ،قراردهیم.شما چگونه می اندیشید؟

سه‌شنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۳

رئيس جمهور ديروز روز سختى را از سر گذراند. اصلى ترين هوادارانش و باوفاترين حاميانش از او انتقاد كردند. انتقاد كه نه... بر او نهيب زدند. اصل مقاله
شايد نه محمد خاتمی و نه هيچ يک از دانشجويان هوادار او، نه در گرماگرم رقابت های انتخابات رياست جمهوری سال 1376، که حتی تا چند سال بعد نيز گمان نمی کردند که در نشست خداحافظی، به جای گرامی داشتن اقدامات صورت گرفته و گام های برداشته شده در جهت تحقق برنامه ها و وعده های داده شده، بايد يکديگر را مورد انتقاد قرار دهند و در حسرت فرصت های از دست رفته، به جست و جوی علل و عوامل ناکامی های جنبشی که به دوم خرداد موسوم شد، بپردازند
جنبش دانشجويي بايد خود را در تمام ظرفيت‌‏هاي اجتماعي محك بزند و خود را وارد بحث‌‏هاي مختلف كند ؛ اما جنبش دانشجويي از آنجا كه خاستگاه چندان مدرني ندارد, در پرداختن به بحث‌‏هاي اجتماعي و مدني دچار مشكل است.وي, در پاسخ به سوالي در خصوص اشتباه پذيرش خاتمي از سوي دانشجويان و خيانت كار خواندن وي گفت: بايد از بحث خيانت و غيره عبور كنيم, فكر كنيم مي‌‏شد به شكل‌‏هاي مختلفي اعتراض را نشان داد, مثلا مي‌‏شد خاتمي با سالني خالي از دانشجو يا با سالني پر از دانشجوي در حال مطالعه روزنامه مواجه مي‌‏شد و اين منظره را اگر تصور كنيد, بسيار زيبا خواهيد ديد. يا اينكه مي‌‏شد خاتمي در دانشگاه با دانشجوياني كه همه به او پشت كرده‌‏اند, مواجه مي‌‏شد ؛ اما خيانتكار خواندن او را بايد كنار گذاشت.استاد دانشگاه تربيت مدرس, ادامه داد
محمد خاتمی: دولت با آغوش باز از انتقاد استقبال مى كنددر حالى كه دانشجويان با كف زدن هاى مداوم رئيس جمهور را يك صدا تائيد مى كردند، وى اظهار داشت كه نمى گويم قانون اساسى وحى منزل است و قابل تغيير نيست. قابل تغيير است اما آيا ما همه ظرفيت هاى قانون اساسى را كه مى تواند حداقل هاى نظام دموكراتيك را پديد بياورد پياده كرده ايم تا به فكر تغيير آن باشيم؟ رئيس جمهور خطاب به دانشجويان يادآور شد: شما مى گوييد اصلاحات درون قانون اساسى كه استراتژى من بوده چه كرده است؟ الان به شما مى گويم. مى گويم كه چه كرده است. الان آقايان معترضان در مقابل رئيس جمهور ايستاده اند و با كمال آزادى شعار مى دهند. در كشورهاى جهان سوم قدرتمندترين قدرت هاى رسمى در برابر مردم و در برابر آزادى حقوق مردم قرار دارند. اگر اصلاحات هيچ نتيجه اى نداشت جز اينكه حكومت و دولت منتخب مردم يك لولوى زورگو نباشد و در برابر مردم نايستد، همين اندازه كافى بود. وى گفت: در ايران امروز انتقاد به فلان دستگاه دسته سوم نظامى و قضايى با برخوردهاى شديد مواجه مى شود، ولى دولت با آغوش باز از انتقاد استقبال مى كند. ما بايد ياد بگيريم و بگذاريم هزينه اش را دولت منتخب بپردازد، نگوييم دولت ضعيف است و برخورد نمى كند. دولت از اين جهت خيلى هم قوى است. دولت مى توانست مثل خيلى هاى ديگر بگيرد و ببندد اما اين كار را نكرد، چون استراتژى اش تحمل بود كه مايه دموكراسى است.

جمعه، آذر ۱۳، ۱۳۸۳

مهد لایسیته(پاریس) برای بزرگداشت میلاد مسیح و سال نو چه زیبا کوچه ها و خیابان ها و مراکز عرضه کالا را آذین کرده بود. واین نشان از ان دارد که هنوز ادمیان در دنیای فرا مدرن به دل بستن به ارزشهایی سنتی ولو صوری نیازمندند.
فرانسویان یا می نوشند یا موسیقی گوش می کنند ویا گفتگو می کنند ویا هر سه رابا هم انجام می دهند
فرصت و امکانی شد که چند روزی را در فرانسه شب و روز بگذرانم واینک فرانسه از نگاه یک هفته ای من:
پیراهن زمینه ابی با راه راه سفید و یقه اخوندی به اضافه کت بی یقه و دامن سرمه ای ، یونیفورم کارکنان زن ایر فرانس است.
در فرودگاههای بین المللی جهان اول چنانچه زبان ندانی از کثرت دروازه ها و تنوع خدمات و محل های انجام خدمات، بیچاره و مفلوک می شوی.
ساختمان های فرانسه عمدتا دارای نمای معماری قرن هجدهم و نوزدهم با سقف شیروانی و در پاریس شش طبقه و در شهرستان ها چهار طبقه است با پنجره هایی بلند و یک تراس کوچک برای نگداری گلدانهای زیبای گل.
فرانسه سرزمین تنوع غذایی و اعمال سلیقه برای چیدمان غذا بر سر میز است.در هر کوچه و خیابان به تعداد زیاد مراکز مختلف نوشیدنی(بار و بیستغو) و رستورانهای کوچک(بغاسوغی)مشاهده می شود با انبوهی از مردم در حال نوشیدن یا غذا خوردن.همینطور از هر نژ اد و ملیتی هم دارای رستوران هستند .جایتان خالی من علاوه بر بغاسوغی های فرانسوی از رستوران و بغاسورغی های مراکشی / ترکی /مصری / ولبنانی استفاده کردم.البته ناگفته نماند قلیانی هم دریک رستوران مصری معروف به نارگیل نوش جان کردیم.
شهرداری پاریس از هم اکنون تبلیغات المپیک 2012 را در خیابان مشهور شانزه لیزه شروع کرده بود.
بیشتر خیابان ها و کوچه ها سنگ فرش یا آجر فرش است و این فرش چقدر احساس خوبی به آدمی می دهد.
در ساختمان ها و ابنیه باستانی فرانسه استفاده از ستون و ارک و پیکره آدمی یکی از نمایه ها بسیار رایج می باشد که فزون بر شکوه و بزرگی ، تحسین هر بیننده ای را بر می انگیزد.
در فرانسه گربه و سگ بی صاحب پیدا نمی شود.اما در عوض کبوتر و قمری فراوان و جود دارد. گنجشک هم ما ندیدیم.
رنگ سال 2005 هم برای خانم هاصورتی و ارغوانی روشن بود وبرای آقایان شکلاتی و یا کرم پر رنگ.
به ندرت دختر یا خانم جوانی مشاهده می شد که ارایش داشته باشد در عوض خانمهای میانسال آرایش رقیقی از رژ لب و خط چشم به همراه داشتند.
پوشش خانم ها ساده و عمدتا تی شرت بافتنی ژیله و احیانا مانتو بلند با شلوار جین یا ژوپ بود.اقایان هم شلوار جین پیراهن و بلوز و کاپشن ویا بارانی.
خودرو های خیابانها به ترتیب رنو در اشکال مختلف واوپل و کمتر پژو ، البته هر از گاهی بنز و بی ام و نیز دیده می شد.ورود کامیونت هم در کوچه هاو خیابانهای اصلی شهر آزاد بود.
در پاریس به ویژه شانزه لیزه غلبه چهره با مهاجران عرب و افریقایی بود.
کیوسک های فروش نشریات هم به وفور وهم به تنوع مراکز خوردنی در هر کوی و برزنی با ویترین های بزرگ شیشه ای که به راحتی مجلات و ویدئوهای سکسی(البته فقط تا مرز نشان دادن سینه ها) را تبلیغ می کردند به چشم می امدند.
حداقل دریافتی 1600یورو قیمت گوشت 10 یورو/ خودرو رنو22000 یورو / کت و شلوار 270 یورو / پیراهن 70 یورو / کفش 75 یورو /اجاره یک اپارتمان 55 متری در پاریس 500یورو /یک وعده غذای معمولی با نوشیدنی 9یورو/ یک شیشه عطر زنانه از 35 یورو تا ..