بینش معاصر

چهارشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۵

نامه های محرمانه و یا نامه های آدمیانه

مثل خیلی های دیگر من هم در جنگ ایران وعراق بخشی از جوانیم را داوطلبانه(28ماه) در جبهه سپری کردم.البته کمی متفاوت تر. یعنی در همان حال که در سنگر پیش نماز بودم شب های چهار شنبه نوای تازه رادیو امریکا را از دست نمی دادم همین طور برنامه جام جهان نمای بی بی سی. به جز سه ماهه نخست حضورم که در گردان پیاده(عملیات بدر) بودم بقیه مدت، در گردان بهداری به عنوان پزشکیار خدمت می کردم.

من البته آنچنان که پاره ای از دوستان در پس نامه انحصاری مقامات، شوکه و افسرده شدند کمترین تاثیر را از دانستن متن این نامه برخود احساس کردم.شاید یکی از دلایل و یا علتش این باشد که سال هاست که به آدم ها به عنوان آدم نگاه می کنم. یعنی با همان توانایی ها و ناکامی ها و منیت ها( نه به تعبیر رایج و منفی آن) والبته این ها را نه به عنوان ضعف که به عنوان اصول بدیهی آدمیت پذیرفته ام وبالاتر بگویم، حتی عشق پیامبر به زنان را هم.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی