بینش معاصر

جمعه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۵

رهنمود های پیامبر گونه مدیران فرهنگی

برای آیین تقدیر از مجموعه ای از هنرمندان که ما را در برگزاری پروژه بهمن ماه یاری کرده بودند نزدمدیر ارشد وزارتی رفته بودیم.آغاز سخنش با باید ها و نباید ها در عرصه هنر بود و دیگر نمی دانم چه می گفت،چراکه مشغول نگارش مطلبی شدم در باب اینکه چرا ما تصور می کنیم از دیگران بهتر می فهمیم؟ وباید برای دیگران خط ومرز تعیین کنیم ویا برای آنان رهنمود صادر کنیم؟

بنظرم تنها وظیفه و اختیار ما مدیران در عرصه فرهنگ(شاید هم همه عرصه ها)این باشد که باامکان سنجی قابلیت ها ی موجود(والبته کوشش برای توسعه ظرفیت های موجود) ونیز با بهره گیری از آرا و نظرهای خود اهالی فرهنگ وهنربه روشمند کردن فعالیت ها و تقویت سازه ها و بنیان های فرهنگی هنری که بصورت غیر دولتی بنا شده اند کمک کنیم.ونه اینکه پیامبر گونه احساس رسالت کنیم و خلق را یکسره گناهکار ببینیم و در قعر جهنم وبرای آنان نسخه های رستگاری بپیچیم!
مطلبم که تمام شد به هنرمندی که در کنارم نشسته بود دادم تا بخواند.خواند و در پایش نوشت: پس تو اینجا چه می کنی؟؟

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی