بینش معاصر

شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۴

شوق و نشاط یا صمیمیت


به مناسبتی دوسال پیش با یکی از هنرمندان در باره ازدواج و زندگی مشترک گفتگویی طولانی داشتم.ماحصل آن گفتگو این جمعبندی بود که بهترین شیوه ازدواج برای جوامع فعلی ازدواج های توقیت دار است که پس از سپری شدن مدت در صورت توافق و تفاهم قابل تمدید هم باشد.البته آن دوست هنرمند که تجربه یک زندگی مشترک پانزده ساله نیز داشت، روابط ازاد را به علت نبود حس تملک وزنده بودن حس اشتیاق مضاعف، برهرگونه قرارداداجتماعی ترجیح می داد.

چندی پیش زوال در متنی از نبود بیان روابط مشترک همسران در وبلاگستان گلایه کرده بود.لیلای لیلی هم از اینکه ازدواج تنها راه حل یک زندگی ایده آل نیست و شاید هم یکی از بدترین گزینه ها برای تجربه کردن این دنیا باشد، نوشته بود.

به نظر من اگر عشق را بر دو پایه شوق، نشاط و صمیمیت استوار بدانیم در ازدواج های دایمی(در صورت وجود تفاهم) این مولفه دوم یعنی صمیمیت است که برنشاط و شوق فایق می آید وبه نسبت گذشت زمان، سهم شوق و نشاط کاهش می یابد.براین موضوع آشنایی و ارتباطات گوناگون در فضای دنیا مدرن با دیگر آدمیان و هم نوعان را نیز بیفزاییم که موجب کشف و پیدایش شیفتگی و دلبستگی های جدید می شود که این خود باعث ارزیابی و مقایسه با شریک دایمی زندگی آدمی می شود وبر طبل احساس نارضایتمندی می کوبد. البته بنظر می رسد که این موضوع(شیفقتگی و دلبستگی های نوین) نزد مردان به دلایل فیزیو لوژیکی و گستره ارتباطات بیش از بانوان است.

شاید در اینده ای نه چندان نزدیک ازدواج های توقیت دار که هم واجد مولفه مسئولیت خانوادگی است و هم به ازادی تجارب بشری(شوق و نشاط) توجه نشان می دهد، شیوه ای مرسوم ومعمول وجایگزین ازدواج های دایمی و پر دردسر کنونی ، جوامع بشری شود.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی