بینش معاصر

پنجشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۵

خشونت های اخیر در سرزمین وحی


نزدیک به نه روز از هجوم سنگین ارتش اسراییل به جنوب لبنان می گذرد.این هجوم پس از آنی آغاز شد که حزب الله لبنان به حمایت از فلسطینیان که در ماه اخیر مورد سنگین ترین حملات پس از کسب خودمختاری از سوی اسراییل مواجه شده بودند، اقدام به اسارت دوتن از سربازان ارتش اسراییل کرد.

در پی آن اسراییل نیز با شوک ناشی از مورد حمله قرار گرفتن در عمق 70 کیلومتری از مرز خود توسط موشک های حزب الله قرار گرفت.اولمرت نخست وزیر دولت اسراییل پریروز اعلام کرد سوریه وایران پناهگاه تروریسم در منطقه هستند ونبرد با حزب الله لبنان استمرارمیارزه با دولت های تروریستی در منطقه است.

بوش رییس جمهور ایلات متحده امریکا نیز دیروز در اجلاسی با تایید صریح حملات اسراییل، گفته است که آنجه در لبنان می گذرد ادامه بخشی ازبرنامه مبارزه با تروریسم است.
ژاک شیراک رییس جمهور فرانسه نیز پریروز ضمن محکوم کردن خشونت علیه غیر نظامیان واسارت دوسرباز اسراییلی افزود که اراده ای قصد نابود کردن لبنان را دارد.

اینک چند پرسش مطرح است:1-چرا دولت های عربی هم پیمان با غرب نظیر مصر، عربستان، اردن والجزایر پس از آنی که دولت و ملت فلسطین مورد شدید ترین حملات چند ساله اخیر قرار گرفت با تعیین هیاتی و یا بطور جداگانه به دیدار بوش نرفتند تا مصرانه خواستار توقف حملات اسراییل به فلسطینیان شوند؟ واو را از ادامه حمایت بی چون وچرا از اسراییل باز دارند؟این ضعف فهم دیپلماسی است یا ناتوانی سازمان دهی؟ویا...؟

2-تا چه اندازه می توان تهدید اسراییل در خصوص ایران و سوریه را نادیده گرفت؟سوریه با ناتوانی اقتصادی و آسیب پذیری در جغرافیای مشترک با اسراییل وایران با بیش از 4000 کیلومترمزر مشترک با همسایگانی چون عراق، افغانستان،و پاکستان، آیا می توانند در صورت اجرای برنامه تخریبی یا دامن زدن به اختلاف های قومی از سوی اسراییل و ایلات متحده امریکا پایداری کنند؟

3-چرا دولت ایران به اسراییل هشدار می دهد که چنانچه به سوریه حمله کند متحمل ضربه های سهمگینی از سوی ایران خواهد شد اما برای لبنان که در ترکیب جمعیتی چون سوریه مسلمان و البته شیعی هم هستند این برادری را نمی کند؟

پاسخ به این پرسش ها می تواند ما را در ارزیابی سیاست خارجی خاور میانه والبته جهان اسلام یاری کند.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی