بینش معاصر

چهارشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۳

در منقبت روزنامه نگاري ونقش انان در جهان امروز
اوايل هفته براي دعوت به كاري به يكي از آشنايان خبرنگار كه مسئول صفحه روزنامه پرشماري نيز هست زنگ زدم تا هم تجديد معاشرتي شده باشد و هم براي انجام آن كار دعوتش كرده باشم.پس از سلام و احوال پرسي از اختلاف خويش با مدير روابط عمومي سازمان ما سخن گفت و پيشنهاد داد كه چنانچه من بخواهم وي بايكوت خبري را كه به قول خودش بيش از پنج ماه است بر اخبار سازمان ما روا داشته را صرفا بخاطر دوستي با من بشكند.ناچار به بحث با او شدم كه من اصلا براي اينكار زنگ نزده ام واز اين بايكوت خبري روزنامه وزين شما هم خبر نداشتم .اما بنظر نمي رسد كه براي تسويه حساب هاي شخصي ويا ندانم كاري هاي مديريتي آن بخش از اخبار كه مناسبتي با معرفي سازمان ندارد؛ بلكه به تبيين واطلاع رساني خدمات مورد علاقه مردم كه توسط همان سازمان انجام مي شود ؛هم نپردازيم.او البته به توجيه اين امر(بايكوت)يعني تحليل رفتن انگيزههابا مشاهده برخوردهاي غير متعارف ؛ اشاره كرد كه من متقابلا با پرسشي از اينكه پس چيزي به نام مسئوليت حرفه اي چه مي شود؟ پاسخ گفتم.البته فرداي ان روز اين آشناي عزيز تيتر يك صفحه اش را به اطلاع رساني يكي ازخدمات سازمان ما اختصاص داده بود.
چندروز پيش يكي از روزنامه هاي پر شمارجناح محافظه كار كه به گرايش مديران حوزه كاري من بسيار نزديك است خبري را برخلاف راي مديران هم جناح خويش به چاپ رسانده بودكه داد اين مديران درآمد و ناچار به جوابيه نويسي شدند واز قضا ان روزنامه نيز از درج ان جوابيه سرباز زده بود.براي استمرار پيوند اطلاع رساني خدمات كاري مان به خانم مسئول صفحه زنگ زدم وجوياي تعريف نسبتش با برنامه اتي مان شدم .او خود از اختلاف پيش امده ناشي از درج خبر و گلايه مديران حوزه كاري من ياد كرد واز برخورد بسيار نامناسبي كه از سوي روابط عمومي سازمان ما با او شده بود ؛ شكايت كرد. در اين بين سئوالاتي هم از خدمات جديد سازمانمان از من پرسيد. فرداي آن روزهم جوابيه مديران سازمان را درج كرده بود و هم انچه بين ما گذشته بود را در قالب به نقل از يك منبع آگاه ؛ با تيتر درشت چاپ كرده بود.
پيشتر ها مي گفتند نبايد قاضي را عصباني كرد اينك بايد به ان توصيه؛ روزنامه نگار راهم افزود.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی