بینش معاصر

چهارشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۸۳

حجم كارهاي پروژه بسيار زياد شده است.اما مدير مالكان همطراز كه در اين پروژه هدايت تمامي انها با من است ثمره كسر منزلت اداري من در سال گذشته به گراني دستورات را اجرا مي كنند . حتي دونفر از انان با بد جنسي در جلسات قصد دارند؛ مدير پيشين را كه اينك مشاور مدير ارشد است را تحريك كنند تا مانع ادامه فرايند درست كار شود تا بتوانند شرايط را به گذشته باز گردانند.من هم به ناچار همه تلاشم اينست كه مشاور فعلي و مدير پيشين را از تمايل به اردوگاه مقابل باز دارم ؛ براين مبناست كه ناگزيرم تمامي امور را به وي گزارش كنم تا مبادا مدير مالكان همطراز با نكته گيري ، وي را به اردوگاه خويش برند واين كار براي من مغرور كلي گران می آید.از سوي ديگر خود مدير ارشد نيز نه از سر اعتماد و اطمينان، بلكه همانگونه كه از جلسات خصوصي ترشان شنيده ام از سر ناچاري اين مسئوليت را به من سپرده است وبهمين دليل حمايت چنداني را هم نمي توانم از وي انتظار داشته باشم.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی