بینش معاصر

چهارشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۳

دموكراسي و دولت كريمه محمد قوچاني در شرق بسيار خواندنيست. وادمي به قلم و شيوه نگارشش بي اختيار آفرين مي گويد.
دونكته اين مقاله اما برايم هضم ناشدني بود.نخست انكه در جايي نوشته است:دولت(دولت كريمه) كه قوي ترين نهاداجتماعي است ودر پرتو خرد و تقوا ؛عدالت را اجرا مي كند. اگر منظور قوچاني از خرد مسامحتا پارادايم خرد عصري باشد ؛ضرورت داشت كه به ان اشاره كند تا با خرد مدرن اشتباه نشود.اما اگر قصد او همان خرد يا عقلانيت باشد كه به اين ترتيب تمامي نتایج حاصل از تمایز دولت کریمه با دموکراسی از انجاييكه يكي از زيربناهايش سست و خطا خواهد بود ويران است.چرا كه اين خرد عصري است كه دموكراسي آورده و در برابر حكومت هاي فردي و يا تئوكراسي هاي تماميت خواه نشانيده است.وطبيعتا اگر خردي دركار باشد لازمه ان باور به درمان كنوني درد بي عدالتي از طريق دموكراسي است وچه جايي براي پارادايم سنت باقي مي ماند؟
دوم انكه در پايان مقاله هوشمندانه اش كه مقايسه اي بين دوتفكر ماورايي واين جهانيست؛پس از انكه به مومنان گوشزد مي كند: كه متاع گرانبهايي(خرد وتقوا) كه به دنبالش هستيد در چنته دموكراسي يافت مي نشود. براي دولت كريمه شخصيتي آسماني كه از حيث تاريخي هم قابل اثبات نيست چه رسد از حيث عقلي ؛ آرزوي ظهور كرده است .البته شايد اين اخرين؛ براي پيشگيري از اتهام محتسب باشد!؟

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی