بینش معاصر

یکشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۲

پريشب به ديدن دوست ارزشمندم حسن رفتيم ومثل هميشه با يك بحث جالب در باره اينكه آيا اظهار نظر وبيان احساسمان درباره رفتار ادمها مخل مباني مدنيت هست يا نه؟ آن شب را به پايان برديم.
بحث از ميان تماشاي كانال فشيون شروع شد كة من با توصيف سفرم به دبي وسياحت در سيتي سنتر(مركز خريد) ومشاهده دو زن با وضعيت لباسي( عجق وجق) نامناسب محیط كه اتفاقا هموطن نيز بودند؛ درگرفت.حسن چون هميشه از جايگاه اوانگارد اعتراض كرد كه تو حق نداري درباره نوع لباس پوشيدن ديگران ونحوه زيست انها نظر بدهي ومن نيز در پاسخ گفتم كه آنچه كه خطاست نه بيان نظر و احساس بلكه اعمال جابرانه نظر و تسري ان به ديگران است و این تحمیل نظر خویش معارض مدنيت است. وبرايش شاهد مثال اوردم كه تو مرتبا از اينكه برادرت به اهنگهاي به زعم خودت مبتذل چون شكيلا گوش مي دهد معترضي واز بيان همراه با سرزنشت هم ابايي نداري.
بنظر مي رسد ادمي در حوزه اجتماع ناچار از ارزيابي و بيان احساسات و عواطفش مي باشد و شاخص اين ارزيابيها علاوه بر زمان ومكان حيات؛ ناشي از تربيت ؛ دانش وتجربه اوست در هر حال انچه كه به حقوق افراد صدمه مي زند و غیر مدنی تلقی می شود نه بيان ارزيابي ما بلكه تحميل نظر و سليقه ما ادميان به دیگران است.


0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی