بینش معاصر

جمعه، آبان ۱۶، ۱۳۸۲

1-دیروز روز دنیا امدنم بود.مادرم شب قبلش که اهواز بودم زنگ زد و شادباش گفت.فردایش هم که ابادان بودم( دیروز) پسرم با لهجه نیم زبونیش وبا لحن زیبایی که ویژگی سن و سالش است زنگ زد و تبریک گفت.

2-پریشب شب خوبی بود با دوست و همکار قدیمم کنار کارون با.یک قلیان موزی و یک لیوان چای احمد ویک ظرف باقلا پخته تا پاسی از شب را با یاد خاطرات دوران همکاری و تفسیر اوضاع و احوال جامعه سپری کردیم.

3-دیروز هم ناهار مهمان یکی از نخل داران ابادانی در دهستان فیاضی بودیم.اصلا فکرش را هم نمی کردم که در ان خانه این همه سلیقه و تجدد ببینم.ماهواره شان هم روی عرب ست بود ما با دیدن شوی عربی(ویدیو کلیپ ایهاب توفیق و دایانا حداد و...) کلی محظوظ شدیم.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی