بینش معاصر

جمعه، آبان ۰۹، ۱۳۸۲

اغلب فیلمسازان و اصحاب ادبیات سینما از بحران سینمای ایران سخن می رانند.وهر کدام نیز از ظن خویش علت اصلی این بحران را چیزی(قهر مخاطب ناشی از سرگرمی دیگر رسانه ها-سالنهای سینمای به تاریخ پیوسته- فقدان تکنیک در تولید-سانسور وممیزی دولت )می دانند وبرای رفع ان نیز نسخها تجویز می شود.
انچه مشهود است تولید سالیانه شصت فیلم سینمایی درحوزه تلویزیون و سینما اعم از بخش خصوصی ویا دولتی ویا با استفاده از وامهای دولتی است.سینمای پس از انقلاب در میان کشورهای دارای صنعت سینما رتبه پانزدهم را به خود اختصاص داده ودر جشنواره های مختلف جهانی به نسبت تولیداتش خوش درخشیده است(بیش از 20% تولیدات ان در سال در بخشهای اصلی وحدود 10% از ان صاحب جوایز جشنواره ها می شود). با نگاهی به فهرست پرفروشترین فیلمهای سینمای ایرانی (بچه های اسمان-بادکنک سفید-باشو غریبه کوچک-بای سیکل ران-باران-رنگ خدا-سفر به قندهار-خانه دوست کجاست- سارا –کلوزاپ ودایره)بخوبی می توان دریافت که سینمای ایران الفبای جهانی را اموخته وخواسته یا ناخواسته با پرهیز از خشونت واستفاده ابزاری از سکس با نگاهی انسانی توانسته است در بین دیگر تولیدات سینمایی جهان بازار و مخاطبانی برای خویش دست وپا کند. براین اساس می طلبد که اصحاب سینما چه اهالی سینما وچه ارباب دیگر رسانه های مرتبط با سینما ونیز دولتمردانی که نه برای تامین خواسته ها وانجام فرامین واپسگرایانه حاکمان بلکه به سبب مسئولیت شغلی خویش دراین عرصه فعال می باشند فارغ از نگرشهای تند سیاسی با واگذاری هر چه بیشتر امور به انجمنهای صنفی ونیز تهیه لایحه قانونی سینما بمنظور شفاف کردن نسبت های دخیل در این عرصه(سینماگران بایکدیگر ونیز دولت) بکوشند تا با پرهیز از سلایق واپسگرایانه ودم دمی مزاجانه حاکمان چشم اندازی روشن برای این تنها هنر و صنعت(رهاوردغرب) بومی شده در ایران فراهم اید.


0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی