بینش معاصر

یکشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۳

جمعه پيشين را به اتفاق دوخانواده از دوستان دانشگاهي در كنار درياچه استاديوم آزادي سپري كرديم .جوجه كباب ناهار هم به سراشپزي مجيد ودستياري حسن به خوبي طبخ شد.بچه هاهم كه اينك پنج نفرشده بودند به اتفاق عيالات متحده تاتوانستند كنار درياچه؛ دوچرخه و اسكيت سواري كردند.هنگامه بازي تيم هاي فوتبال ايران ومالزي هم ما با صداي ابراز احساسات تماشاگران از هيجان انگيز بودن بازي خبردار مي شديم.شام نيز خانواده خان دايي را كه بطور اتفاقي در كنار درياچه ديديم به خانه دعوت كريم والبوم هاي جديد گوگوش با يك همنوايي با مهرداد ونيز مهستي را از ايشان به امانت گرفتم.


اما سعيد در نظر خواهي مطلب پيشين با اندكي طعن نوشته بود كه چه بينش معاصري براي اين انتقادات بي پايان مي توان انديشيد: 1-وبلاگ محل بروز و عرضه احساسات؛ ارا و نظرات ادميست چه خام و چه پخته شده ان .2-چنانچه از نام وبلاگ برمي ايد نويسنده درپي بينشي معاصر است ومدعي نيست كه ان را به كف اورده ونه به ديگران توصيه اش مي كند.3-حتي اگر نام وبلاگ تدبير ويا سياست معاصر هم مي بود همچنان مي شد از طرح مسايل و مشكلات به زعم سعيد بي پايان دفاع كرد.مگر انكه نويسنده خود يكي از كارگزاران ويا سياستگذاران اين سرزمين در همان عرصه باشد.4-شخصا راه حل مشخص و شسته رفته اي را براي درمان اين عقب ماندگي سرزمينمان توصيه نمي كنم اما براين باورم كه تربيت و نهادينه شدن باور علمي(ونه سنتي /ارزشي) وهمچنين توجه به فرديت و لوازم ان مي تواند در كنار ترويج اعتقاد به حقوق مخالفان؛ بخش اعظم گرفتاري هاي فعلي ما را حل نمايد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی