بینش معاصر

جمعه، دی ۱۲، ۱۳۸۲

اما تفاوتی که با دوران شاه دارد اين است که الان امکانات هست و در جاهای مختلف پخش است، در ارتش، سپاه ، نيروهای زمينی و دريائی و هوائی هر دو اين ها، در نهادهای مختلف و .... به هر حال قدر مسلم اين است که زير کليد دولت نيست که توقع از آن داشته باشيم. تقريبا همه شان زير نظر مستقيم مقام رهبری است ولی باز هم هماهنگ نيست
هيچ جاي دنيا اينچنين به سوگ هزاران نفر نمي نشينند که اينجا. هيچ جاي دنيا اينچنين رودر روي مردم ،بی شرمی آشکاردرچشم، چشم در چشم نمي دوزند تا با انها سخن بگويند که اينجا!
ما اگر کمترين صداقتی در انديشه کردن به مردم داشتيم تا امروز برای اين مردم کاری کرده بوديم که خانه هاشان بر سرشان آوار نشود. که زودتر از زير آوار نجات داده شوند. که بدون کفش و پتو و سرپناه و چراغ و آب نمانند. همان داغ که ديده اند کم نيست؟
چه کسی باید دغدغه فجایعی همچون آن چه دیروز در رودبار، امروز در بم و فردا ممکن است در تهران و تبریز رخ دهد به سر داشته باشد؟ آنجا که حکومت نماینده واقعی ملت و دلسوز مردم و کشور است قاعدتا یکی از وظایف آن حفاظت از امنیت کشور و ایمنی ملت در برابر فجایع طبیعی است. اما در سرزمین های استبداد زده همه هم و غم حکومت حفظ نظام است از خطر نارضایتی و شورش ملت و امکانات هم در راستای همین دغدغه ها هزینه می شود.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی