بینش معاصر

چهارشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۲

باریک و بلند با چهره ای جذاب و ریشی پرو فسوری همین که از خودرو پیاده شدم زیر نگاهش دانستم اوست که منتظر مانده به طرفش رفتم و سلام کردیم .برایم لحظه جذاب و جالبی بود(اورا بیش از یکسال به واسطه این دنیای مجازی می شناختم ).به نام صدایش کردم و با راهنماییش به یکی از کافی شاپ های محل رفتیم.از همه چیز های مورد علاقه مشترک سخن گفتیم .بیشتر از سنش می داند(با هم نسلانش کمتر شباهت دارد)و با تعقل روزگار نه چندان روشن وساده معاصرش را به روانی فراگرفته است. بعداز یک روز پرکار شامگاه دلچسبی بود.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی