بینش معاصر

چهارشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۲

شاید روزگاری باید سپری می شد تا ما ایرانیان که اینگونه دلبسته مذهب هستیم بخوبی در می یافتیم که همه چیز را نباید و نشاید که از مذهب خواست. سرانجام نهضت مشروطیت جنبش ملی شدن نفت و بالاخره انقلاب اسلامی همه و همه ناشی از تلقی ما از مذهب بمعنای کلید تمامی قفلهای ناگشوده است. تکرار هزینه های مشروطیت وپس از ان در ماجرای نفت و معاصرش انقلاب 57 توان ونیروی این ملت را ستانیده وانچه به دست امده در برابر انچه هزینه شده است در خور نیست .ایرانیان از پیشگامان درک واژه های آزادی حقوق بشر و مدنیت بودند این مدعا را در نشریات 99 سال پیش(عصر مشروطیت) بخوبی می توان دریافت.
اقتدار ایرانی از ابشخور پدر شاه وروحانی سیراب می شده است وهر سه این چشمه ها در رقم زدن تاریخ اینچنین ما نقشی موثر ایفا کرده اند.پدر ویا به تعبیر بهتر فرهنگ خانواده وپس از ان شاه یا فرهنگ جمعی تدبیر در ایران وانچه که به نام دین(روحانیت) بر هنجار ها حاکم است مولفه های فهم سیر تاریخی تحولات ما ست.
شاید بتوان امیدوار بود که با نقد کنونی این سه منبع یاد شده توسط نسل معاصر جامعه ایرانی می رود تا با چشمانی کاملا باز راه و روشی نوین را برای حیات خویش برگزیند.مسیری که با درک درست متغیر های نوین جامعه ونیز تعریف جدید وتعیین نسبت های درست مولفه های پیشین از تکرار تجارب پرهزینه وکم منفعت قبلی اجتناب ورزد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی