بینش معاصر

جمعه، آبان ۰۲، ۱۳۸۲

چهار ساله بودم که به اتفاق فامیل مادرم به تخت جمشیدو پاسارگاد رفتیم.من به اندازه ای کوچک بودم که از پله ها حتی با دست هم نمی توانستم بالا بروم.دایی هایم برادرم رابا خود بردند و مرا در پایین پله ها با مادرم باقی گذاردند.هنوز ان خاطر ناراحت کننده که مرا با خود به مقبره کورش نبردند در ذهنم باقیست.در این ماموریت پس از سی و دو سال دوباره به تخت جمشید رفتم .اثاری از تمدنی باستانی که به کین ادمیان و دست طبیعت ویرانه ای از ان باقی نمانده است. فرمانهای کوروش(رواداری در مذهب-راستگویی-صلح )امروز هم نیازما ادمیان است.چنانچه خود اینگونه بوده است روانش شاد وروحش پرفتوح باد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی