امروزپس از دريافت قرارداد پيش خريد اپارتمان در مسيري بودم كه از دانشگاهم رد مي شدم ؛پس از درنگي اندك با معرفي خودم به نگهباني به داخل دانشگاه رفتم حس وحال عجيبي مرا فرا گرفت .اخرين باري كه پس از فراغتم به انجا رفته بودم 7سال مي گذشت.اخر من در انجا قريب 7 سال زندگي كردم؛اموختم وتجربه ها اندوختم.اولين اتاقم اينك دفتر دانشكده مديريت شده است. به سالن شماره 3 كلاسها رفتم انجا كه شبهاي امتحانات( با گوش كردن موسيقي اكسيژن وقانون بهبهاني انهم بطور قاچاقي) تا پاسي از بامداد درس مي خواندم؛ البته من زياد درسخوان نبودم فقطدر طول ترم دوهفته امتحانات ويك هفته پيش از ان درس مي خواندم .