بینش معاصر

یکشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۲

نخستين باري كه در كلاسهاي ضمن خدمت سپاه (سال69)از بي ارزش بودن واژه انقلاب نزد پژوهشگران و انديشمندان دانش سياسي سخن گفتم با پرسش پرخاشگرايانه يكي از دانش پژوهان سپاهي روبرو شدم.براي انان شرح دادم كه حتي مرحوم مطهري نيز انقلاب را امر ممدوحي نمي داند بلكه به نظر وي چنانچه اين رويداد به نفع مردم و ارزشهاي معنوي باشد از ان جانبداري مي توان كرد.اما چند مصداق وطني از اينكه انديشمندان عرصه دانش سياسي اين واژه را به حق منفور مي دانند :1-از كودكي بخاطر دارم در رسانه اي جمعي اين شعار بود:دوبچه كافيه.پس از انقلاب با طرح اينكه امت بايد كثير الولد باشند بر هرچه تلاش ان سالها براي كنترل جمعيت بود خط بطلاني كشيده شد و ثمره ان افزايش يكباره جمعيت به وضع فعلي(69مليون) .وپس از ان اقايان با التماس؛ براي كنترل جمعيت ووصله زدن به جامه مندرس فقه براي توجيه شرعي پيشگيري از مواليددست به تبليغات وسيع زدند اما ديگر كا ر از كار گذشته است.
2-دبستان كه بوديم از مزاياي تغذيه رايگان(شير؛سيب؛كيك؛موز؛پرتقال وساندويچ پنيرپرورده) استفاده مي كرديم .انقلاب كه شد گفتند اين دكاني بوده است تا انها(حاكمان رژيم پيشين) جيبشان را پر كنند و اگر مردم در رفاه باشند كه ما قصد داريم مردم را مرفه كنيم ديگر نيازي به اينكارها نيست.در دولت دوم هاشمي اولين بار بحث از ضرورت تغذيه در مدارس محروم كشور پا گرفت واينك در رسانه ها به نقل از مسئولان اموزش وپرورش از ضرورت تغذيه مناسب در بين ساعت تحصيل براي همه دانش اموزان سخن به ميان مي ايد.
3-در سالهاي 62 و63صدا وسيماي ايران دايما برنامه هايي را تهيه و پخش مي كرد كه از بد بودن تبليغات و اينكه اين شيوه كاپيتاليستي است تا از اين طريق سرمايه داران به پركردن جيبشان دست يابند وجيب مردم محروم را خالي كنند؛مي پرداخت.اما اينك تبليغات جزو لاينفك برنامه هاي همان صدا وسيما شده است وحتي از اعلان رسمي درامد خود از اين راه به مجلس هم سرباز مي زند.(شنيده ها حاكيست كه در سال گذشته فقط130ميليلرد تومان درامد سيما از اگهيها بوده است)
4-بطور مدام از اينكه محمد رضا شاه به پايتخت(تهران) مي رسيده است وامكانات را به ديگر مراكز جمعيتي مناسب توزيع نمي كرده است؛ انتقاد مي شد.اما اينك تهران ام القري جهان اسلام وبلكه حومه شده است وعزت وافتخار اسلام در گرو آبرو داري اين مكان شريف است.
5-مبل و صندلي از مواريث پليد غربگرايي وضد ارزش تلقي شد.غافل از انكه اينهم(ابزار زندگي) نوعي فرهنگ است كه انواع مختلفش در گونه هاي متفاوت درامدي قابل تامين است.اينك با مشاهده انواع واقسام مبلمان نهادهاي اداري وحكومتي چه بايد گفت؟
6-داشتن درجه براي نظاميان از پسمانده هاي نظام شاهنشاهي شمرده مي شد كه موجب پيدايش كاست وطبقات بود.اما برادرانمان در سپاه هنگام تعيين شرايط احراز درجه چه كارها كه نكردند واينك مراكز سپاه مملو از سردارانيست كه سرباز ندارند.
7-برگزاري ايينهاي بزگداشت مفاخر ايراني به حيف وميل كردن بيت المال وبزگ كردن مردگان منتسب شد و اينك روزي نيست كه به نام يا ياد فقيه يا هنرمندي سپري نشود.
تا همين قدر كافيست تا در خاطر بياوريم كه انقلاب بشكل كاملا كور وبي شعور به هر انچه ابزار بنيان و بنياد تمدن بشمار مي رود؛ اسيب مي رساند. اميد كه ديگر ادميان و ايرانيان نيازي به انقلاب نداشته باشند.
انجام بزرگترين تحولات با كمترين هزينه شاخصه نظامهاي دمكراتيك.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی