بینش معاصر

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۲

مشروعيت نظري يک انديشه ؛مشروعيت اعمال يک انديشه
کم وبيش اين واژه مشروع را براي اعمال ارا و انديشه هاي ديني(کليسا؛روحانيون)شنيده ايم.وعليرغم باور و درکمان يا به نام خدا گردن نهاده ايم ويا باحذف خداوند به عدم التزام خود به ان نظريه ها حکم کرده ايم.
نکته اساسي در تفکيک مشروعيت نظري (تئوري) يک انديشه و مشروعيت اعمال ان انديشه نهفته است.
مشروعيت يک انديشه در داشتن سير منطقي بين اجزاي ان براي صدوراحکام اساسي انست و اينکه در درون اجزاي ان تعارض و تضادي با يکديگر مشاهده نشود.يعني انديشه اي نميتواند در اساس حامي عدالت باشد امادر اجزاي ان حکم به پذيرش وضع موجود(بي عدالتي) باشدو يا ايمان را اختياري بداند اما براي تغيير ان حکم مرگ صادر نمايد وقس علي هذا...
اما مشروعيت اعمال يک انديشه در درجه نخست به اقبال مردم به ان انديشه است و در مرتبه بعدي به کارايي ان بستگي دارد.به تعبير ديگر در صورت پذيرش مردم ؛اعمال يک انديشه مشروع از حيث تئوريک مشروعيت مي يابد ودر حالت عدم پذيرش مردم هر چند ان انديشه از حيث نظري مشروع هم باشد مشروعيت اعمال ندارد.
سيره نبوي درتنظيم واخذ پيمانهاوبيعتهاي متعدد ونيز رفتار پذيرش حکومتي علي وحسن وحسين (عليهم السلام) مويد ضرورت اين تفکيک(مشروعيت نظري ومشروعيت عملي)مي باشد.
در سالهاي اخير واعظان و مبلغان ديني دولتي بدون توجه به اين تفکيک از مشروعيت نظري ارايشان(انهم قابل مداقه است) حکم به اعمال ان انديشه ها بدون توجه به عدم پذيرش ان از سوي مردم کرده اند.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی