بینش معاصر

چهارشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۱

فرزندان شما فرزندان شما نيستند.انها پسران ودختران خواهشي هستند كه زندگي به خويش دارد.
انها به واسطه شما مي ايند اما نه از شما.وبا انكه با شما هستند از ان شما نيستند.
شما مي توانيد مهر خود را به انها بدهيد اما نه انديشه هاي خود را.
زيرا كه انها انديشه هاي خود را دارند.
شما مي توانيد تن انها را در خانه نگهداريد؛ اما نه روحشان را.
زيرا كه روح انها در خانه فرداست كه شما را بدان راه نيست.حتي در خواب.
شما مي توانيد بكوشيد تا مانند انها شويد اما مكوشيد انها را مانند خود سازيد.
زيرا كه زندگي واپس نمي رودودر بند ديروز نمي ماند.
شما كماني هستيد كه فرزندتان مانند تير زنده اي از چله ان بيرون مي جهد.كمانگير است كه هدف رادر مسير نامتناهي مي بيند واوست كه با قدرت خودشما را خم مي كند تا تير او را تيز پر و دورس به پرواز دراوريد.
بگذاريد كه خم شدن شما در دست كمانگير از روي شادي باشد.
زيرا كه او هم به تيري كه مي پرد مهر مي ورزد وهم به كماني كه در جا مي ماند.
پيا مبر (جبران خليل جبران)

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی