بینش معاصر

یکشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۱

امروز صبح با يك كاميون نظامي تصادف كردم.وقتي افسر پليس امد بدون ترسيم كروكي بالحن بسيار تند وزننده اي خطاب به من كه خودروام از صندوق عقب تا در راننده داغون شده بود گفت: برو كنار پارك كن. وقتي با درخواست من براي ترسيم كروكي مواجه شدبا لحن تحقير كننده اي فرياد زد :زبان درازي نكن.يك لحظه اماده پاسخگويي شدم كه سخن كرباسچي هنگام مرخصي از زندان به يك خبرنگار خارجي ؛ به يادم امدكه گفته بود :در جهان سوم يك سرباز براي زنداني كردن شما كافيست اما پس از ان ژنرالها هم به سختي مي توانند شما را ازاد كنند؛ اين بود كه مثل يك بره رام گفتم چشم و صحنه تصادف را ترك كردم .در عوض تا بعد از ظهر دنبال ان افسر و راننده كاميون گشتم تا برايم كروكي بكشد.
فردا روز توديع و معارفه روساي جديد وقديم است.نميدانم شايد منهم به كار ديگري بپردازم ويا جايي ديگر.در هر حال ميدانم كه با امدن روساي جديد قطعا تحولات جدي ومحدود كننده اي در عرصه اي كه كار ميكنم رخ خواهد داد. البته تحولات فزاينده جهاني ونيز ايران مانع ادامه اين اراده خواهد شد. در هر حال نسل ما به اين مسايل عادت دارد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی